شناسهٔ خبر: 56881 - سرویس دیگر رسانه ها

فلسفه‌پژوهی غلامحسین صدیقی با نگارش رساله دکتری‌اش آغاز می‌شود

حسن بلخاری در بزرگداشت مرحوم غلامحسین صدیقی گفت: فلسفه‌پژوهی دکتر صدیقی با نگارش رساله دکتری‌اش با عنوان جنبش‌های دینی ایرانی در قرون دوم و سوم هجری آغاز می‌شود.

فلسفه‌پژوهی غلامحسین صدیقی با نگارش رساله دکتری‌اش آغاز می‌شود

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ بزرگداشت مرحوم غلامحسین صدیقی با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز گذشته، سه‌شنبه یکم آبان‌ماه ۱۳۹۷ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد.

در این مراسم که با حضور شخصیت‌های علمی و فرهنگی همچون حجت‌الاسلام هادی خامنه‌ای، علی اسماعیلی، نماینده مردم نور و محمودآباد در مجلس شورای اسلامی؛ احمد کتابی، نوش‌آفرین انصاری و منوچهر صدوقی‌سها برگزار شد، حسن بلخاری، رئیس انجمن انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مهدی محقق، رئیس هیأت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم؛ باقر ساروخانی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران؛ سید احمدرضا خضری، مشاور رئیس و مدیرکل حوزه ریاست دانشگاه تهران و تقی آزاد ارمکی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به ایراد سخنرانی پرداختند.

بلخاری در سخنانی با عنوان «در باب ابن‌سیناپژوهی صدیقی(نسبت فلسفه و جامعه‌شناسی)» گفت: یاد دکتر غلامحسین صدیقی به عنوان عضو هیأت مؤسس انجمن از سال (۱۳۲۳) و سپس در دوره‌های بعد عضو هیأت مدیره انجمن و مدتی کوتاه نیز ریاست انجمن یادی است از سر تکریم و احترام به مردی که هستی‌اش را نثار ایران کرد و به روایتی در لحظات پایانی حیات خود، فریاد پاینده باد ایران را سر داد و جان داد. عشقی سراسر شور و خدمت و شیدایی بهایران بزرگ.

وی افزود: از سوی دیگر فلسفه‌پژوهی دکتر صدیقی که با نگارش رساله دکتری‌اش آغاز می‌شود (با عنوان جنبش‌های دینی ایرانی در قرون دوم و سوم هجری) برایم بسیار جالب توجه است، گرچه در عرصه سیاست دکتر صدیقی چهره‌ای بسیار نام‌آشناست و در قلمرو علم جامعه‌شناسی نیر پدر جامعه‌شناسی ایران به شمار می‌رود ـ و البته هر دو عرصه نیز عرصه‌هایی هستند که نسبتی دور با فلسفه دارند ـ اما عنوان رساله دکتری و برخی تألیفات ایشان که از آنها نام می‌برم صدیقی را به یک فلسفه‌پژوه برجسته نیز تبدیل می‌کند.

بلخاری ادامه داد: خارج از عنوان رساله و آثاری که از ایشان به‌ویژه در باب ابن‌سینا نام می‌برم، آثاری با عناوین تاریخ فلسفه یونان از طالس تا سقراط و نیز از سقراط تا ارسطو به‌علاوة شرح و احوال ابوریحان بیرونی خود مؤید این دعوی است. اما به نظر می‌رسد بنابر کثرت تألیفات ایشان در باب ابن‌سینا، ابن‌سیناپژوهی او در قلمرو آثار فلسفی‌اش حضور و ظهوری برجسته‌تردارد. پنج اثر ایشان توسط انجمن آثار ملی (انجمن آثار و مفاخر فرهنگی فعلی) نشر یافته که همه در باب ابن‌سیناست:

ـ‌ـ‌ ترجمه رساله سرگذشت ابن‌سینا
ـ‌ـ‌ معراج‌نامه ابن‌سینا
ـ‌ـ‌ رساله تشریح اعضاء ابن‌سینا
ـ‌ـ‌ رساله قراضه طبیعیات منسوب به ابن‌سینا
ـ‌ـ‌ ظفرنامه منسوب به ابن‌سینا.

این پژوهشگر افزود: البته هیچ‌کدام از رسالات فوق، ورود به غوامض و امهات فلسفی ابن‌سینا در شفا و دانشنامه علایی و کتاب نجات و دیگر آثار شیخ‌الرئیس که ماهیتی فلسفی دارد، نیست، قراضه طبیعیات که بنا به عنوانش تتمه و باقی‌مانده طبیعیات است در چهار فصل به مسائل حیوانی، مسائل نباتی، مسائل معدنی و مسائل نوادر در حوزه طبیعیات پرداخته است. معراج‌نامه ابن‌سینا نیز که کتابی شگرف و شگفت از حجه‌الحق است، در باب تأویل عقلی مراتب و مراحل معراج است. یافتن نسبت‌هایی میان آنچه پیامبر در روایات تمثیلی خود می‌آورد با مراحل و مراتب عقل و نیز قوای نفس.

مثلاً نسبتی که ابن‌سینا میان قوه خیال با بخشی از روایتی ایجاد می‌کند که طی آن پیامبر اکرم (ص) از زنی نیمه‌عریان سخن می‌گویند که به دنبال رهزنی ایمان پیامبر بود و نتیجه این‌که از دیدگاه شیخ‌الرئیس خیال رهزن است. یا بیان مراتب عقل از عقل هیولانی تا عقل فعال و اخذ این مراتب از لحظات گوناگون معراج پیامبر و یا ظفرنامه که پندنامه‌ای است اخلاقی با مقدمه‌ای جالب و بسیار دقیق و موشکافانه از مرحوم صدیقی و تأکیداتی از آن مرحوم که نسبت میان فلسفه و جامعه‌شناسی را در جان و جهان ذهن او آشکار می‌سازد.

وی تصریح کرد: دکتر صدیقی در بخشی از مقدمه عالمانه خود پیرامون وجوهات اجتماعی و جامعه‌شناختی ظفرنامه چنین می‌گوید: «جنبه علمی و انتفاعی عمومی دستورها و صفات جسمانی و اخلاقی و امور قلبی و عقلی و اجتماعی جاری که در حکمت‌های ظفرنامه جلوه‌گر گشته و به صورت تعبیرات متشکل و دستورهای سودمند زندگانی درآمده، در خور ملاحظه است و اصول حکمت عملی که به آنها اشاره و سفارش شده، هرچند چنان که گفتیم، انتظام‌یافته و وابسته به یک مذهب فلسفی معین نیست، ولی به سبب روانی و سادگی گفتار و به کار بردن روش زنده پرسش و پاسخ در مطالب مربوط، به جریان عادی زندگانی شخصی و اجتماعی افراد و نیازمندی‌های اوضاع و احوال جامعه نسبتاً سالم اعتبار و ارزش خاص دارد. جنبه غیرشخصی بیشتر این حکمت‌ها حکایت از طبع کاملاً اجتماعی و اجتماع‌دوست و ملاحظات و تجربه‌های سنجیدة صاحب (یا صاحبان) و فراهم‌آورنده آنها می‌کند و معلوم می‌دارد که این اندیشه‌ها از جامعه‌ای که به حد قابل ملاحظه‌ای از تفکر اخلاقی و فضایل و صفات عالی اجتماعی رسیده بود، تراویده است. جنبه کمال اخلاقی فرد و میل به تکمیل او نیز نیرومند و آشکار و در همان حال طبیعی و موافق با دلبستگی‌های آدمی در جامعه نسبتاً پیشرفته است» 

وی افزود: این قول مرحوم صدیقی کار مرا در باب ایجاد نسبت میان اندیشه‌های فلسفی او از یک‌سو و اندیشه‌های جامعه‌شناسانه وی از دیگرسو بسیار آسان می‌کند. این نوع رویکرد او به حِکَم فلسفی که در تفسیر و قرائت سویه‌ای کاملاً جامعه‌شناسانه می‌یابد بیش از آن‌که محصول ذهن جامع او در ایجاد نسبت میان فلسفه و جامعه‌شناسی باشد، محصول قرائتی خاص از فلسفه در جهان‌بینی شرقی است. کافی است برای آشنایی با عمق این معنا به کتاب فلسفه شرق و غرب به سرویراستاری رادا کریشنان نظر کنید آنچه در حوزه شرق تحت عنوان فلسفه از آن نام برده می‌شود در اصل حکمتی است جامع جمیع ابعاد معرفتی انسان که اخلاق و اندیشه را با هم و در ارتباط با هم ادراک می‌کند.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: در نگره فلسفی و در اصل حکمی شرقیان معرفت قابل تقسیم به ابعاد مختلف نیست. معرفتِ به‌زیستن و حیات با تمامی ابعادش فلسفه محسوب می‌شود. بنابراین اندیشه‌ورزی انسان شرقی به شدت اخلاقی است و اخلاقیت او نیز به شدت فلسفی. حکمةالاشراق شیخ اشراق، احیاءالعلوم امام محمد غزالی، اسفار صدرای شیرازی، فصوص و فتوحات ابن‌عربی، مثنوی معنوی مولانا و حتی اشارات و معراج‌نامه ابن‌سینا نمونه‌های کامل و بلند این ادعایند.

بلخاری با بیان اینکه جمع اخلاق و جامعه و فلسفه در شرق، امری نیست که نیازمند اثبات فلسفی باشد، اظهار کرد: فلسفه شرق دقیقاً در ذات خود همین است. این معنا به‌ویژه در تاریخ اندیشه ایرانی، امری است بی‌نیاز از اثبات و استدلال. حال چرا صعب و سخت باشد اجتماع فلسفه و جامعه‌شناسی در جان و جهان مرحوم صدیقی؟! عنوان رساله دکتری او و تحقیقات عالمانه و جامع او در باب جنبش‌های دینی قرون دوم و سوم هجری در ایران خود دلیل دیگری بر اجتماع ابعاد متعدد و مختلف اندیشه‌ورزی در جان اوست. البته بر این معنا بیفزاییم تأملات او در باب فلسفه یونانی را که در برخی آثارش تجلی یافتند. آثاری که از آن نام بردیم و نشانگر آن است وی در باب فلسفه یونانی از سقراط تا ارسطو (و اصولاً فلسفه یونانی چیزی جز اجتماع همین نام‌ها نیست) بسیار اندیشیده است و می‌دانیم که این فلسفه (که مسلمین بیشتر مایلند آن را حکمت بدانند تا فلسفه) جامع جمیع علوم نظری و عملی بوده است.