شناسهٔ خبر: 57317 - سرویس دیگر رسانه ها

«حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی» راه را برای احزاب ایرانی می‌گشاید

علی باقری دولت‌آبادی می‌گوید: این کتاب تصویری از آینده‌ای که می‌تواند پیش روی ما به عنوان یک کشور در حال توسعه باشد ارائه می‌دهد. ما می‌توانیم با توجه به بررسی‌های آسیب‌شناسانه این کتاب درباره احزاب اروپایی مسیر خود را ترمیم و اصلاح کنیم. به جز این، احزاب ایرانی نیز می‌توانند از این کتاب بهره فراوانی ببرند. احزاب ایران با بهره‌گیری از این کتاب می‌توانند آسیب‌شناسی‌ای از خود داشته باشند و چالش‌هایی را که احزاب اروپایی با آنها روبه‌رو شده‌اند بشناسند و اگر احتمالا این چالش‌ها ممکن است در آینده برای احزاب ایرانی رخ دهد مسیر درست را انتخاب کنند تا دچار چنان چالش‌هایی نشوند.

«حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی» راه را برای احزاب ایرانی می‌گشاید

فرهنگ امروز/ احمد ابوالفتحی: پرداختن به مقوله احزاب به منزله یک حوزه پژوهشی در ایران چندان پرسابقه نیست. احزاب در ایران چندان دوامی نداشته‌اند که بتوانند مقوله‌های نظری حول خود را به مواردی جدی برای پژوهشگران تبدیل کنند. شاید به همین خاطر است که علی باقری دولت‌آبادی مترجم کتاب «حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی» که استاد علوم سیاسی دانشگاه یاسوج است معتقد است کتابی که ترجمه کرده می‌تواند چراغ راه آینده باشد و راه را برای احزاب ایرانی بگشاید.

کتاب «حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی» به کار استروم تقدیم شده است و فصل اول که نقش پیشگفتار کتاب را هم بازی می‌کند با تشریح اندیشه‌های کار استروم به پایان رسیده است. کار استروم کیست و نظراتش چه اهمیتی در مقوله پژوهش در زمینه حکومت حزبی دارد؟ آیا می‌شود این کتاب را جشن‌نامه‌ای برای کار استروم دانست؟
کار استروم یکی از پژوهشگران سرشناس علوم سیاسی در اروپا است که توانسته است آثار فاخری را در زمینه حکمرانی و همین‌طور دموکراسی حزبی به نگارش در بیاورد. کتابی که من ترجمه کرده‌ام در حقیقت به مناسبت شصتمین سال تولد استروم تدوین شده است. عمده تمرکز پژوهشی استروم بر مقوله احزاب سیاسی در اروپا است. او در زمینه حوزه‌های انتخابیه تحقیقات فراوانی دارد و پرسشی که مطرح می‌کند این است که نمایندگانی که از یک حوزه انتخابیه خاص انتخاب می‌شوند تا چد حد می‌توانند به تحقق دموکراسی یاری برسانند؟ سوال دیگر این است که نمایندگان آیا صرفا به دنبال رای و سپس کسب منصب سیاسی هستند یا سیاست‌ورزی را دنبال می‌کنند؟ یا اینکه هر سه کنش را با هم دنبال می‌کنند.

همچنین استروم مطالعات خوبی در زمینه مقایسه حکومت‌های پارلمانی در اروپا دارد. بخش عمده‌ای از مطالعه ایشان بر روی احزابی است که به کابینه‌ها راه پیدا کرده‌اند و یا در مجلس حضور دارند و در پی بررسی این موضوع بوده‌اند که کدام‌یک از سیستم‌های پارلمانی در اروپا نتایج مفیدتری به همراه داشته‌اند. بر این مبنا می‌شود گفت که استروم از جمله نویسندگانی است که در زمینه احزاب سیاسی در اروپا کار زیادی کرده است و از این لحاظ حائز اهمیت است و بر این مبنا نویسندگان کتاب تلاش کرده‌اند در فصول مختلف دین خود را به این پژوهشگر ادا کنند و در مقالات این کتاب کار استروم را حتی به نوعی تکمیل هم بکنند.


کار استروم

این کتاب تا چه میزان کتاب بدیعی محسوب می‌شود؟ کتاب در سال 2013 منتشر شده و بر پایه مطالعاتی وسیع در زمینه دموکراسی شکل گرفته است. نویسندگان چه ایده‌های تازه‌ای به بستر مطالعاتی‌شان اضافه کرده‌اند؟
کتاب حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی از جمله کتاب‌هایی است که می‌شود گفت در داخل ایران ما مشابه آن را نداریم و از کتاب‌های بدیع و تازه محسوب می‌شود. ما در ایران کتاب‌هایی با عناوینی شبیه به اینکه حکمرانی مطلوب چیست یا کتاب‌های دیگری از این دست داشته‌ایم که به مقوله حکمرانی خوب و نسبت این مقوله با دموکراسی می‌پردازند اما کتابی که به معنی خاص به حکمرانی حزبی و دموکراسی حزبی بپردازد نداشته‌ایم. از این مهم‌تر آن است که این کتاب حاصل مطالعه بر روی 28 دموکراسی اروپایی است. تک تک کابینه‌ها در کتاب ارزیابی شده‌اند. عملکرد اقتصادی و نهادهای سیاسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. بحث تاثیرپذیری‌های انتخاباتی و مشکلات احزاب در این زمینه.

اینکه وقتی احزاب در پارلمان قرار می‌گیرند صحنه رقابت را برای احزاب رقیب چگونه شکل می‌دهند. حتی شیوه‌های رای‌گیری در پارلمان، اینکه کدام شیوه کاربردی‌تر است مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بحث تشکیل دولت و مدل‌های چانه‌زنی برای تشکیل دولت از جمله بحث‌های تازه‌ای است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. تفاوت‌های میان احزاب امروزی و قدیمی از بحث‌های مطرح شده در این کتاب است. به طور کلی بحث کتاب به این سمت می‌رود که چگونه احزاب می‌توانند حکومت کنند و این نکته بسیار بدیع و جدیدی است و برای بسیار از کشورها و از جمله ایران می‌تواند مفید باشد. نکته مهم کتاب این است که بحث‌ها در آن به صورت تحلیلی و آماری پیش رفته است و نویسندگان آثاری که پیش از این کتاب در این زمینه نوشته شده را بررسی کرده‌اند و پوشش داده‌اند و کتاب به نوعی تکمیل آثار گذشته محسوب می‌شود.

نحوه پرداختن کتاب به مقوله احزاب چگونه است؟ آیا بنا دارد آسیب‌شناسانه با موضوع روبه‌رو شود؟ 
در این کتاب یک مسئله جدی برای نویسندگان وجود دارد که تلاش می‌کنند به این مسئله پاسخ دهند. مسئله این است که آیا ما به پایان احزاب سیاسی در جهان و به‌طور خاص در اروپا رسیده‎ایم؟ این بحثی است که از سال 1971 در آمریکا مطرح شد و بعد از آن جنجالی را در محافل آکادمیک و علمی به راه انداخت. به گونه‌ای که بسیاری گفتند احزاب معاصر با احزاب نسل اول متفاوت هستند و دیگر اعتمادی که در اروپا به احزاب وجود داشت از میان رفته است. احزاب بعد ایدئولوژیک خود را از دست داده‌اند و دیگر کارویژه‌هایی را که برای آنها تعریف شده است، ندارند. حتی در کشورهایی نظیر یونان احزاب اهمیت خود را از دست داده‌اند و نیروهای غیرحزبی می‌توانند قدرت را در دست بگیرند و این اتفاقی است که در سراسر اروپا در حال رخ دادن است و گروه‌هایی که جنبه حزبی ندارند بر پایه رویکردهای پوپولیستی می‌توانند قدرت را در دست بگیرند. حتی عده‌ای معتقد هستند که در اروپا هر چه جلوتر می‌رویم نهادهای غیردولتی نظیر اصناف و سندیکاها جای احزاب را می‌گیرند و حتی شاید در سوق‌دهی به افکار عمومی موثرتر عمل می‌کنند. در چنین شرایطی پرسش این است که آیا ما می‌توانیم بگوئیم که نظام حزبی نظام مفید و سازنده‌ای هست و آیا حزب می‌تواند به دموکراسی کمک کند؟



کتاب با تبیین دموکراسی حزبی و حکمرانی حزبی آغاز می‌شود. این اصطلاحات در فهم عام معناهایی را به ذهن متبادر می‌کنند اما در یک متن تخصصی این تعاریف می‌توانند متفاوت باشند. تعاریفی که ویراستاران کتاب که فصل اول آن را هم نوشته‌اند از این مفاهیم ارائه می‌دهند چگونه تعاریفی است؟ 
بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی اعتقاد دارند که از اساس دموکراسی بدون حزب بی‌‎معناست. یعنی ما نمی‌توانیم دموکراسی موفقی را ببینیم که در آن نظام حزبی پایداری وجود نداشته باشد. پس این یک پیش‌فرض است که برای تحقق دموکراسی ما نیازمند احزاب هستیم. اگر چه همان‌گونه که در کتاب آمده به عنوان نمونه در اوگاندا از 1986 تا 2005 بدون وجود احزاب دموکراسی برقرار بوده است اما این استثناست و ما نمی‌توانیم بگوییم بدون وجود حزب همه شاخصه‌های دموکراسی می‌توانند تحقق بیابند. از نظر نویسندگان دموکراسی خوب، دموکراسی‌ای است که برخواسته از تحزب باشد و در آن حکمرانی حزبی را داشته باشیم. یعنی احزاب بتوانند حاکمیت خود را اعمال کنند و به عبارت دیگر نقش‌هایی که از قبل برای آنها تعیین شده است به معنی واقعی کلمه محقق شود.

این نقش‌های تعیین شده برای احزاب چه چیزهایی هستند؟
از جمله این نقش‌ها می‌توانیم به چند مورد اشاره کنیم. به عنوان نمونه بحث سازمان‌دهی رای‌ها در مبارزات انتخاباتی از جمله نقش‌های احزاب است. کاری که احزاب می‌توانند بکنند این است که اراده‌های از هم گسیخته را بسیج بکنند و آنها را در یک مسیر خاص به حرکت در بیاورند تا یک جریان خوب و صحیح از دل انتخابات بیرون بیاید. کارویژه دومی که برای احزاب تعریف می‌شود بحث همگرایی و بسیج نیروهاست. اینکه از طریق احزاب افراد در شهرها و روستاهای مختلف به یکدیگر اتصال پیدا کنند و نوعی روحیه مشترک میان آنها شکل بگیرد. کارویژه سوم احزاب یارگیری است. احزاب باید بتوانند از میان رهبران سیاسی، حتی رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس بتوانند یارگیری کنند. یعنی بهترین‌ها را برای رسیدن به یک حکمرانی مطلوب گزینش کنند.

اگر احزاب این کار را نتوانند انجام دهند در عمل هیچ سازوکاری برای شناخت استعدادها و بهره‌گیری از نیروها در عرصه سیاست وجود ندارد و وقتی نتوانیم بهترین نیروها را به سکوهای قدرت برسانیم چیزی به نام دموکراسی به معنی واقعی کلمه تحقق پیدا نخواهد کرد و شاید آن کارویژه‌هایی که از دموکراسی انتظار داریم هم محقق نشود. از جمله دیگر نقش‌های حزب بحث سیاستگذاری است. انتظار این است که وقتی حزبی به قدرت می‌رسد بتواند مجموعه‌ای از سیاست‌های مدون و منسجم را اجرا و پیاده‌سازی کند. کارویژه دیگر حزب بحث تجمیع منافع است. انتظار نویسندگان این است که احزاب بتوانند شکاف بین رای دهندگان و حکومت را پر کنند. به گمان نویسندگان اگر این پر کردن شکاف توسط احزاب صورت بگیرد ما به حکمرانی حزبی دست پیدا می‌کنیم و به عبارت دیگر حتی دموکراسی حزبی هم تحقق پیدا کرده است.


علی باقری دولت‌آبادی

با توجه به اینکه این کتاب در چارچوب اروپا و از منظری اسکاندیناویایی نوشته شده در بستر ایران چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد. کتاب از چه منظر برای مخاطب ایرانی می‌تواند مهم باشد؟
این کتاب تصویری از آینده‌ای که می‌تواند پیش روی ما به عنوان یک کشور در حال توسعه باشد را ارائه می‌دهد. ما می‌توانیم با توجه به بررسی‌های آسیب‌شناسانه این کتاب درباره احزاب اروپایی مسیر خود را ترمیم و اصلاح کنیم. به جز این، احزاب ایرانی نیز می‌توانند از این کتاب بهره فراوانی ببرند. احزاب ایران با بهره‌گیری از این کتاب می‌توانند آسیب‌شناسی‌ای از خود داشته باشند و چالش‌هایی را که احزاب اروپایی با آنها روبه‌رو شده‌اند بشناسند و اگر احتمالا این چالش‌ها ممکن است در آینده برای احزاب ایرانی رخ دهد مسیر درست را انتخاب کنند تا دچار چنان چالش‌هایی نشوند.

گستره مخاطبان کتاب به جز احزاب و سیاست‌گذاران چه گروه‌هایی هستند؟ 
از جمله دیگر مخاطبان کتاب دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته‌هایی نظیر علوم سیاسی، علوم اجتماعی و مطالعات اروپا و به طور خاص پژوهشگرانی هستند که در زمینه دموکراسی یا گذار به دموکراسی تحقیق می‌کنند. ممکن است که بحث‌های کتاب برای مخاطب عام‌تر کمی سنگین باشد و این مقداری به خاطر دشواری زبان تخصصی‌ای است که برای نوشتن کتاب انتخاب شده و مقداری هم به این برمی‌گردد که ما در ایران بیشتر به جنبه‌های سیاست خارجی اتحادیه اروپا توجه داشته‌ایم و به سمت مسائل داخلی این اتحادیه نرفته‌ایم و به همین دلیل ادبیات این حوزه برای ما تا حدودی ناآشناست.

کتاب مجموعه مقالات است و مجموعه مقالات می‌تواند بر مبنای یک طرح از پیش تعیین شده و در قالب یک برنامه تحقیقاتی نوشته بشود یا اینکه می‌تواند گردآوری مقالاتی باشد که بدون نظم در کنار هم قرار گرفته‌اند. این کتاب را از کدام دسته می‌توان دانست؟
کتاب با وجود اینکه مجموعه مقالات است و از سیزده مقاله تشکیل شده همانگونه که ویراستاران در مقدمه گفته‌اند بر مبنای طرحی از پیش تعیین شده شکل گرفته است. به گفته ویراستاران بهترین و سرشناس‌ترین افراد در حوزه‌ مورد مطالعه را برای نوشتن مقالات انتخاب کرده‌اند و سعی کرده‌اند همه مقالات یک هدف و یک جهت داشته باشند.

قضاوت نهایی این کتاب درباره نقش احزاب در وضعیت کنونی اروپا را چگونه می‌شود ارزیابی کرد؟
نویسندگان معتقدند که نقش حزب در موقعیت کنونی به نسبت قبل ضعیف‌تر شده است ولی پیش‎بینی نویسندگان این است که احزاب نقش خود را بازخواهند یافت و البته دموکراسی حزبی به دیگر انواع نظام‌های سیاسی ترجیح دارد.

ایبنا