شناسهٔ خبر: 58531 - سرویس دیگر رسانه ها

سکوت در ناکارآمدی؛ تضییع حق مردم

مهم حق مردمی است که به دولت و نماینده‌ای اعتماد کردند و رأی دادند، اما امروز چیزی جز سکوت در ناکارآمدی به دست نیاورده و حقشان پایمال شده است.

رسولی

فرهنگ امروز/  امیر ابراهیم رسولی: 

نگاهی به وضع امروز

انقلاب اسلامی در چهل سالگی خود جشنی گرفت تا کسانی را که سال‌هاست کمر به نابودی‌اش بسته‌اند، بار دیگر مأیوس کند و البته چنین شد. مردم گله‌مند از اوضاع معیشت و اقتصاد نشان دادند اگر گله‌ای دارند از نظام نیست بلکه از کارگزارانی است که با بی‌تدبیری و ضعف در ادارۀ اجرایی کشور چنین مشقتی را در دوران حاضر رقم زده‌اند.

۴۰ سال تحریم و مقاومت چیزی نیست که آسان شمرده شود و حق این مردم ناکارآمدی کارگزارانشان نیست.

نگاهی به عملکرد دولت حسن روحانی در دور اول و دوم تاکنون، عملکرد مجلس دهم و البته برخی شوراهای شهر و روستا نشان می‌دهد بیش از آنکه مشکل تحریم باشد، مسئله ناکارآمدی مطرح است.

از وضع آشفته قیمت خودرو داخلی و خدمات آن تا نوسان سکه و ارز و نرخ مضحک گوشت و اقلام ضروری مردم همگی نشان از ضعف در ادارۀ امور است. آنچه امروز مردم را گله‌مندکرده چنین وضعی است.

حق مردم

مردم حق دارند مطالبه‌گر باشند. مطالبۀ حق خود - نه چیزی فراتر از آن - و آنچه آنان را به این حق مطمئن می‌کنند رأیی است که در روزهای انتخابات می‌دهند، در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کنند، کنار نظام خویش می‌ایستند و البته وعده می‌شنوند و حق دارند آن‌ها را از کارگزاران خود بخواهند.

این وضع رکود، بیکاری و بی‌ثباتی حق مردم این سرزمین نیست. آنان مطالبۀ زیادی ندارند همین که دستشان به دهانشان برسد شاکرند؛ اما حقشان نیست وضع زندگی کارگزاری را ببینند که تناسبی با عوام ندارد. اگر ملاک را حق بگذاریم فارغ از جناح‌های سیاسی، تأمین حقوق مردم تکلیف حکومت است چه اصولگرا سر کار باشد چه اصلاح‌طلب و اعتدالی یا هر اسم دیگری...

سکوت مدعیان

اما این روزها در نگاهی به وضع امروز و حق مردم، آنچه بیش از همه نمایان به نظر می‌رسد، سکوت است.

سکوتی به وسعت حامیان دولت تا وعده‌دهندگان مجلسی که روزی درب باغ بهشت نشان دادند و رأی گرفتند. در فضای مجازی مبلغ یک لیست و رنگ شدند، اما امروز به گوشه‌ای خزیده و سکوت پیشه کرده‌اند.

به‌صراحت باید گفت چرا رئیس دولت اصلاحات پاسخگوی حمایت و شوی اینستاگرامی خود دراین‌باره نیست؟

مگر نگفتید تکرار می‌کنم به فلان لیست یا فلان کاندیدا رأی دهید؟ کجایید تا پاسخگوی حداقل تشویق و تهییج خود باشید؟

اینکه گوشۀ عذر بخواهید وضع مردم را درست می‌کند یا زمان به عقب برمی‌گردد؟ فکر نمی‌کنید حق مردم را با بی‌تدبیری خود ضایع کرده‌اید؟

بحث ما در این مجمل حق مردم است نه جناح‌ها و جریان‌ها که اگر اصولگرایان هم سستی کرده‌اند باید جواب دهند؛ اما آنچه واضح است اینکه وضع موجود بیش از همه متأثر از –به‌اصطلاح- اصلاح‌طلبان است. آنان که به وقت انتخابات شعارهای رنگی دادند اما در عمل چیزی جز ناکارآمدی عناصر مورد حمایتشان عاید مردم نشده است.

دولت را که در اختیار داشتید و دارید، در مجلس عدد ندارید که دارید، کلان‌شهرها مثل تهران در تصرف شما نیست که هست... دیگر چه می‌خواهید تا نشان دهید کارآمدید؟

حجب و حیا خوب است اما در مقابل ناکارآمدی و ضعف، سکوت چیزی جز خیانت به مردمی است که به حرف شما به فلان فرد و جریان رأی دادند؟

نگاهی به عملکرد دولت موردحمایت اصلاح‌طلبان و فراکسیون امید در مجلس و همچنین عملکرد شوراهای شهر روستا به‌خصوص در کلان‌شهرهایی چون تهران نشان می‌دهد عمق ناکارآمدی باعث گله‌مندی مردمی شده که روزی به خیال تحول پای صندوق آمدند اما امروز سرخورده به حقی فکر می‌کنند که پایمال شده است.

آقای عارف مرد خوب، محجوب، اخلاقی و... اما چرا وقتی توانمندی اداره یک فراکسیون را در مجلس ندارد او را به چنین ورطه‌ای وارد کردند؟ ایشان و دوستانشان که به ادعای خود در مجلس بیش از ۱۲۰ نفرند چرا نتوانستند در طول سال‌های اخیر کارآمد باشند؟

انتقاد صرف امروزی آن‌ها از دولت چیزی از مشکلات مردم کم می‌کند؟

مگر برای حسن روحانی کنار نکشیدید پس چرا امروز که در وضع او سهیمید سکوت کرده‌اید؟

جریان سیاسی غیر پاسخگو جریان مرده است حالا هر اسمی داشته باشد مهم نیست. مهم حق مردمی است که به دولت و نماینده‌ای اعتماد کردند و رأی دادند، اما امروز چیزی جز سکوت در ناکارآمدی به دست نیاورده و حقشان پایمال شده است.

برای آینده

جریان‌ها و آقایان سیاسی از چپ و راست و اعتدالی، عدالت‌طلب و جنبشی و یا هر اسم دیگری، اگر ناکارآمد هستند کنار بروند و یا حداقل افتضاحات سال‌های اخیر را تکرار نکنند که تکرار چنین مسیری جز خیانت به ملت و کشور نیست.

ایجاد فضاهای احساسی، تبلیغات مضحک در فضای مجازی، وعده‌های دروغین، راهکارهای برخی در ادوار مختلف برای کسب رأی مردم بوده که باید با آگاهی‌بخشی در سطوح مختلف جامعه برطرف شود.

مردم هوشیار شده‌اند، دیگر بخشی از مردم به‌صرف گفتار یک فرد یا جریان سرنوشت خود را بازیچه نخواهد کرد؛ بلکه با نگاهی به مسئلۀ کارآمدی آنچه موجبات ارتقاء زندگی خود و کشورشان می‌شود را برمی‌گزیند.

آیندۀ این کشور با همۀ تحریم‌ها و فشارها آدم و جریان سیاسی هوچی نمی‌خواهد، اراده‌ای برای کار و عمل می‌خواهد تا وضع امروز مردم را متحول و حق واقعی آنان را اجابت کند.