شناسهٔ خبر: 59903 - سرویس دیگر رسانه ها

دست‌های خالی علوم انسانی برای تالیف/ وقتی زردها می‌فروشند

دست‌های علوم انسانی برای تالیف خالی است و این را می‌توان با نگاهی به فهرست‌ پرفروش‌های طرح تابستانه کتاب و ارجاع به آثار پرفروش طی سال‌های گذشته مشاهده کرد. سبد خرید مخاطب ایرانی هر روز با خرید کتاب‌های روانشناسی زرد ترجمه‌ای پر می‌شود.

دست‌های خالی علوم انسانی برای تالیف/ وقتی زردها می‌فروشند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مخاطب ایرانی اگر فرصت و انگیزه خریدن کتاب داشته باشد، چه آثاری می‌خرد؟ سبد خرید خانوار ایرانی از چه کتاب‌هایی و چه حوزه‌هایی پر می‌شود؟ تالیفی‌ها سهم بیشتری دارند یا ترجمه‌ای‌ها؟ می‌توان با ارجاع به پرفروش‌های کتاب ذائقه مخاطب ایرانی را فهمید؟

این‌ها سوالاتی هستند که پاسخ به آن‌ها می‌تواند تاثیر بسزایی در جهت دهی و شکل‌گیری بازار نشر در ایران داشته باشد. ناشران ایرانی هر ساله با سنجش ذائقه مخاطبان آثاری را روانه بازار نشر می‌کنند تا با امید به فروش بیشتر آن بتوانند چرخه حیات نشرشان را تضمین کنند.

طرح‌های فصلی خرید کتاب که با هدف حمایت از صنعت نشر برگزار می‌شود، مجالی به دست می‌دهد تا با نگاهی به آمار آثار پرفروش و حوزه‌هایی که کتابدوستان بیشتر به سراغ آن رفته‌اند تصویری از آنچه در ذهن مخاطب ایرانی می‌گذرد بدست آوریم.
 
طی روزهای اخیر طرح تابستانه کتاب، به همت موسسه خانه کتاب در سراسر کشور برگزار شد تا با همه فواید و کاستی هایش باز هم فرصتی باشد که مخاطب ایرانی به کتابفروشی ها بیاید.
 
نگاهی به آمار موسسه خانه کتاب پس از اتمام این طرح، نشان می‌دهد که بر اساس تقسیم بندی موضوعی آنچه که بیشتر از سوی ایرانی‌ها مورد توجه قرار گرفته، داستان خارجی بوده است. در رده‌های بعدی این فهرست نیز حوزه‌های دین، داستان فارسی، روانشناسی، ادبیات خارجی، شعر فارسی، تاریخ ایران، جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی، فلسفه و منطق، ادبیات فارسی، هنر و معماری، مدیریت و .... است.
 
بر اساس آمار خانه کتاب، در بخش کتب تالیفی که مشتمل بر 100 کتاب پرفروش است، مشاهده می‌شود که در صدر این فهرست کتاب «نخل و نارنج» دیده می‌شود و پس از آن بیش از 90 درصد کتاب‌ها در حوزه داستانی قرار دارد.
 
اما زمانی که پای فهرست 100 کتاب پرفروش بخش ترجمه در میان باشد، حوزه‌ای که سیطره خود را نشان می‌دهد روانشناسی است. روانشناسی عامه‌پسند یا روانشناسی زرد، سالهاست که جای خود را در میان پرفروش‌ها باز کرده؛ از کتاب‌های قدیمی تر مانند «حکایت و دولت و فرزانگی» تا این جدیدترها مانند، «خودت باش دختر»، «هنر شفاف اندیشیدن»، «تخوابت را مرتب کن» و ... همه در بازار نشر ایران خوب می‌فروشند.
 
بررسی آمار پرفروش‌های کتابفروشی‌ها در طول سال نیز ما را نسبت به آمار پرفروش‌های طرح تابستانه در بخش ترجمه مطمئن‌تر می‌کند که گویا سلیقه مخاطب ایرانی در انتخاب کتاب‌های رواشناسی زرد، قرار نیست تغییر کند. البته در واکاوی این موضوع سخن‌های مختلفی گفته شده که علت را در ناکامی‌های فردی و اجتماعی ایرانیان در سال‌های گذشته جستجو می‌کند و درمان آن را در کتاب‌های عامه پسند می‌داند.
 
مساله امروز یک ایرانی، برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی‌اش این است که ابتدا شناخت بهتری از خودش داشته باشد و در مرحله بعد با شناخت درست از ارتباطات با دیگران بتواند زندگی‌اش را بهبود بخشد. این گونه است که «خودت باش دختر» می‌خرد تا خودش را بهتر بشناسد، «حکایت دولت و فرزانگی» می‌خرد تا به رویای پولدار شدنش تحقق بخشد و «هنر خوب زندگی کردن» می‌خرد تا بداند چگونه باید زندگی کند.

البته در میان فهرست پرفروش‌های ترجمه آثار جدی‌تری را هم می‌توان دید؛ از کتاب‌های انسان خردمند و خردگونه گرفته تا تسلی‌بخشی‌های فلسفه و جستارهایی درباب عشق آلن دوباتن که سالهاست در ایران خوب فروخته است.
 
اقبال به این کتاب‌ها هم نشان می‌دهد که برخی از نویسندگان صاحب سبکی مانند دوباتن چگونه توانسته‌اند با تشخیص درست مسائل جامعه مدرن امروزی و زبانی آسان و گویا نبض بازار ترجمه را در دست بگیرند. مولفه‌ای که بازار کتاب‌های تالیفی علوم انسانی در حوزه‌های مختلف از آن رنج می‌برد و در بخش‌هایی به بحران نزدیک شده است.
 
وقتی کتابی مانند «شدن» به قلم میشل رابینسون اوباما که بیان تجربه شخصی عمیق نویسنده آن است، در ایران بارها ترجمه و خوانده می‌شود و به فهرست پرفروش‌ها راه می‌یابد؛ نشان می‌دهد که یک جای کمیت علوم انسانی در بخش تالیف می‌لنگد. آنجا که محدودیت‌های گفتمانی به سیاستمداران ایرانی اجازه خلق چنین آثاری را نمی‌دهد. بنابراین شاید بتوان به خواننده ایرانی حق داد در فضایی از علوم انسانی که به دلیل محدودیت‌های درون و بیرون ساختاری به مسائل جامعه ایرانی پرداخته نمی‌شود چه از منظر روانشناسی‌ و چه از منظر علوم اجتماعی و مردم‌شناسی، ترجمه بر تالیف پیشی بگیرد.

دست‌های علوم انسانی برای تالیف خالی است؛ حال کی قرار است این دست‌ها پر شود یا اینکه چه زمانی قرار است موانع فردی و اجتماعی برای خلق محصولاتی که مساله مخاطب و جامعه ایرانی باشند، از بین برود، همه سوالاتی است که پاسخش هنوز روشن نیست و تامل بیشتر اصحاب اهل قلم و متولیان فرهنگی را می‌طلبد.