شناسهٔ خبر: 63013 - سرویس دیگر رسانه ها

تاریخ اندیشه در عصر رنسانس/چرا فلسفه ارسطو در عصرمدرن اهمیت یافت؟

«فلسفه رنسانس» نوشته براین کوپنهاور و چارلز بی. اشمیت و ترجمه سید مسعود حسینی توسط انتشارات سمت منتشر شد.

تاریخ اندیشه در عصر رنسانس/چرا فلسفه ارسطو در عصرمدرن اهمیت یافت؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  انتشارات سمت کتاب «فلسفه رنسانس» نوشته براین کوپنهاور و چارلز بی. اشمیت و ترجمه سید مسعود حسینی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۴۴۹ صفحه و بهای ۴۶ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب سومین مجلد از ترجمه مجموعه تاریخ فلسفه غرب دانشگاه آکسفورد است که در انتشارات سمت منتشر می‌شود.

کتاب ۶ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «زمینه تاریخی فلسفه عصر رنسانس»، «ارسطوگرایی»، «افلاطون گرایی»، «رواقیان، شکاکان، اپیکوریان و سایر نوآوران»، «طبیعت علیه مرجعیت: گسست از آثار کلاسیک» و «فلسفه عصر رنسانس و حافظه مدرن».

در فصل نخست این مباحث مطرح شده‌اند: «میراث فلسفی عهد باستان و قرون وسطی»، «فلسفه در زمینه عصر رنسانس»، «اومانیسم»، «کلیسا و حکومت» و «تحول فلسفه عصر رنسانس». فصل دوم کتاب نیز شامل این مباحث است: «مکتب ارسطوگرایی عصر رنسانس»، «یکپارچگی و چند دستگی در سنت ارسطویی» و «هشت ارسطوگرای عصر رنسانس».

«از ارسطو تا افلاطون»، «مارسیلیو فیچینو»، «جووانی پیکو و نیکولاس کوزایی» و «فلسفه‌های دینی، جاویدان و افلاطونی: فرانچسکو پاتریتسی» مباحث مطرح شده در فصل سوم کتاب است. در فصل چهارم نیز مباحثی چون «اومانیسم، مرجعیت و عدم یقین»، «لورنتسو والا: زبان علیه منطق»، «روش ساده پتر راموس و پیشگامان آن»، «بحران شکاکیت»، «رای یوستوس لیپسیوس در باب قاعده اخلاقی جدید» و «سیاست و آشفتگی اخلاقی: اراسموس، مور و ماکیاولی».

نویسندگان در فصل پنجم کتاب نیز این مباحث را پیگیری کرده‌اند: «کتاب دانش و کتاب طبیعت»، «شورهای فلسفی جوردانو برونو» و «فلسفه‌های جدید طبیعت». در فصل انتهایی کتاب به فلسفه قرن بیستم و پیوندهای آن با فلسفه اوایل عصر مدرن بحث شده است.

در این کتاب اندیشه ارسطویی و شکاکانه برجسته و مهم است. مهم‌ترین حادثه فلسفی قرون وسطی کشف آثار کم و بیش کامل ارسطو به دست غرب مسیحی بود. اندیشمندان مسیحی اروپای غربی برای اولین بار با چیزی روبه‌رو شدند که به نظرشان نظام عقلانی کامل و کلی فلسفه‌ای رسید که به هیچ روی مدیون وحی یهودی یا مسیحی نبود، زیرا این نظام، کار فیلسوفی یونانی بود و آنها نمی‌توانستند به آسانی از آن چشم پوشی کنند. به همین دلیل هم اندیشمندی چون توماس آکوئینی کوشید ارسطوگرایی و مسیحیت را با یکدیگر پیوند دهد. اما با این اوصاف موضع ارسطوییان آن دوران و یا ابن‌رشدی‌ها لاتینی جدایی بنیادین بین الهیات و فلسفه بود. چارلز بی اشمیت دِین فلسفه اوایل عصر مدرن به اندیشه ارسطویی بسیار زیاد بوده است.

این اثر چند ویژگی مهم دارد: ویژگی نخست، نحوه ورود به بحث است. کتاب به جای آنکه مستقیماً سراغ نویسندگان عصر رنسانس برود، پس‌زمینه فکری و فرهنگی این عصر را ترسیم می‌کند. از این رو، فصل نخست با شرحی فشرده و بصیرت‌آمیز از زمینه قرون وسطایی اندیشه رنسانس آغاز می‌شود. سپس در همین فصل مؤلفه‌های اساسی این عصر برشمرده و در بستر تاریخی خود نشانده می‌شوند.

ویژگی دیگر کتاب، پیوستگی مطالب است. فصول دوم تا پنجم که به بیان مهم‌ترین جریان‌ها و اندیشمندان عصر رنسانس اختصاص دارد، به‌صورت یکپارچه و منسجم نوشته شده‌اند، به‌طوری که خواننده به جای قطعاتی جداگانه از تاریخ اندیشه‌ها، با تصویری یگانه، همچون یک پرده بزرگ نقاشی، مواجه می‌شود. ویژگی دیگر، شیوه نویسندگان برای به پایان رساندن کتاب است. به جای رها کردن خواننده در نقطه‌ای نامعلوم و نامشخص، نویسندگان کوشیده‌اند در فصل پایانی به برخی از دیدگاه‌های متأخرین درباره اندیشه عصر رنسانس دست‌کم اشاره و گاه به طور تفصیلی از آنها بحث کنند.