شناسهٔ خبر: 63184 - سرویس دیگر رسانه ها

مردم از طریق آواز شجریان با ادبیات آشنا شدند

سعید شفیعیون گفت: مردم پیش از این که شعری را در دیوان شاعر خوانده باشند از طریق موسیقی و آواز شجریان با آن آشنا شدند و بسیاری از علاقه‌مندی‌ها به ادبیات از طریق آثار شجریان به وجود آمد؛ در حالی که امروزه در جامعه موسیقی چنین چیزی وجود ندارد؛ امروزه شعر برای موسیقی‌دان تنها دست‌مایه و ابزار است.

مردم از طریق آواز شجریان با ادبیات آشنا شدند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران عصر امروز بر اثر بیماری که مدت‌ها درگیر آن بود دارفانی را وداع گفت. این موسیقی‌دان، آهنگساز، خوشنویس و خواننده ایرانی در طول حیات هنری خود علاوه بر فعالیت در حوزه موسیقی، پرورش شاگردان بسیاری را برعهده داشت. وی همچنین نامزد ۲ جایزه گرمی شد و از سوی سایت انجمن آسیا به عنوان پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی معرفی شد. روزنامه ونکوورسان نیز او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی جهان و رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ و یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده ‌است. در گزارشی که در ادامه می‌خوانید به نقش او در ترویج ادبیات غنی فارسی پرداخته‌ایم و در ادامه  به بخشی از فعالیت‌های این هنرمند، آثاری که درباره او نوشته شده است و ویژگی‌ کارهایش پرداخته‌ایم و درادامه به بخشی از کتاب‌های اشاره داشته ایم که با موضوع آثار او تالیف شده است. 

از «ربنا» تا «رندان مست» با صدای شجریان

از ویژگی‌های مهم آوازهای شجریان این بود که او در اکثر کارهای خود از اشعار کلاسیک و فاخر شاعران ایران چون حافظ، سعدی، مولانا، شمس، عطار، باباطاهر و خیام استفاده ‌کرد. برای نمونه می‌توان به «رندان مست» یا «مستان سلامت می‌کنند»، «دل مجنون»، «در خیال»، «بی تو به سر نمی‌شود» و «جان جهان» از سروده‌های مولوی اشاره کرد. همچنین شجریان در بین اشعار عارف قزوینی تصنیف «ای امان»، «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، «از کفم رها» و «گریه را به مستی» را خوانده است.
 
 «مرغ سحر»، «بادخزان»، «ای کبوتر»، «یقین درم»، «زمن نگارم» نیز از جمله اشعار ملک‌الشعرای بهار است که با صدای گرم خسرو آواز ایران شنیدنی است.
 
 شجریان بیش از همه از اشعار حافظ همانند «چشم یاری»، «صبح است ساقیا»، «مرغ خوشخوان»، «سرو چمان من چرا»، «تصنیف شیدایی»، «سمن بویان»، «جان عشاق»، «دولت عشق» و «بی تو به سر نمی‌شود» و سروده‌های سعدی نظیر تصنیف «اکسیر عشق»، «عشقباز»، «قبله عشق»، «ما را همه شب»، «سلسله موی دوست»، «باده عشق»، «با که گویم راز»، «باغ نظر» و «آن که هلاک من همی‌خواهد و من سلامتش» بهره برده است.
 
این هنرمند همچنین «رسوای دل» و «یاد ایام» از سروده‌های رهی معیری، «بی پا و سر» غزلی از عطار، «دل شیدا» و «مبتلا»ی باباطاهر و «ملکا ذکر تو گویم» سنایی را نیز خوانده است. «رباعیات خیام» نیز نام آلبوم موسیقی با دکلمه احمد شاملو و آواز محمدرضا شجریان از رباعیات خیام است.
 

بهره از شعر نو در تصنیف‌ها و آوازها

خسرو آواز ایران علاوه بر شعر کلاسیک، به شعر معاصر و زمانه خود نیز توجه داشت و به‌گونه‌ای با این کار نوآوری در موسیقی کلاسیک ما ایجاد کرده است. تصنیف «داروَگ» از اولین تصنیف‌هایی است که شجریان در آن از شعر نو نیما یوشیج با همین نام استفاده کرده است. همچنین وی «تصنیف نیایش» یا «دستی افشان تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد» سهراب سپهری، اشعار «زمستان»، «قاصدک» و «خانه‌ام آتش گرفتست» مهدی اخوان‌ثالث را خوانده است.
 
«اشک مهتاب» نیز نام یکی از معروف‌ترین کارهای شجریان است که سیاوش کسرایی آن را سروده است. شجریان در میان آثار خود سری به اشعار فریدون مشیری زده و «دلشدگان»، «آه باران»، «فریاد»، «بوی باران»، «نیایش» و «امید عشق» را که از سروده‌های این شاعر است را با صدای دلنشین خود خوانده است.
 
استاد محمدرضا شجریان تصنیف‌ها و آوازهای بسیار زیبا و ماندگاری در آلبوم‌ها و کنسرت‌های مختلف خویش با اشعار هوشنگ ابتهاج اجرا کرده است که در آن میان می‌توان به «برسان باده که غم روی نمودای ساقی»، «نه لب گشایدم از گل نه دل کشد به نبید»، «در این سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند»، «ای عاشقان‌ای عاشقان پیمانه‌ها پر خون کنید»، تصنیف «به‌یاد عارف» (بنشین به یادم شبی) و «سپیده» (ایران‌ای سرای امید) که مشهورترین تصنیف سایه است اشاره کرد.


استاد شجریان و سعید شفیعیون
 توجه ویژه استاد آواز ایران به شعر برهیچ کس پوشیده نیست و این ویژگی را به خوبی می‌توان در تصنیف‌ها و آوازهای او دید. جهت بررسی ویژگی‌ و نحوه انتخاب اشعاری که شجریان برمی‌گزید با سعید شفیعیون خواننده و استاد ادبیات دانشگاه اصفهان گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

شعر نقش کلیدی در آواز دارد

مبحثی که می‌خواهیم در این گفت‌وگو به آن بپردازیم اشعار و ویژگی اشعاری است که استاد محمدرضا شجریان برای خواندن برمی‌گزید. توجه ویژه استاد آواز ایران به شعر برهیچ کس پوشیده نیست و نکته‌ قابل تامل این است که این هنرمند در انتخاب اشعار بسیار دقیق و حساس بود.
می‌توانیم کار استاد شجریان را به دو بخش تقسیم کنیم. یکی دورانی است که در برنامه «گلها» آواز می‌خواندند و دیگری دوره دوم کاریشان که بصورت مستقل می‌خواندند. در بخش اول استاد در آغاز راه بوده و از آن جهت که گلها برنامه‌ای برای رادیو بود، تنها سلیقه استاد ملاک نبود؛ اما می‌توان گفت که پس از انقلاب تمام آنچه را که خوانده به سلیقه خود او بود. افزون بر انتخاب شعر کل تکنیک‌های آوازی او نیز در این دو بخش فرق می‌کند. البته می‌توان از منظر دیگر آثار ایشان را به کل به آثار بزمی یا به عبارت دیگر خصوصی و آثار رسمی هم تقسیم کرد که بعضا از همین بزمی‌ها شاهکارهایی به وجود آمده است مثل آلبوم «همایون مثنوی» و آوازهای آلبوم «مرکب‌خوانی نوا» .
 
آوازخوانی در موسیقی ایرانی پیوند ماهوی با شعر و کلام دارد و در اصل وقتی صحبت از ردیف در موسیقی می‌شود، اصالت آن با همان ردیف آوازی است. پس شعر نقش کلیدی در آواز دارد و البته نه هر شعری. شعری که متناسب با حال و هوای آواز عاشقانه و تعلیمی-عرفانی و سنگین و رنگین و در عین حال روشن و رسای ما باشد که عمده  آن را در غزل حافظ و به ویژه سعدی یا به طور عموم، شاعران سبک عراقی می‌بینیم. گاه حتی همه غزل‌های مولوی هم به سبب زبان و ساختار روایی‌اش متناسب با آواز نیست. در واقع شعر هم به لحاظ زبانی، هم اندیشه‌ای و هم از لحاظ بلاغی ویژگی‌های متعادلی را باید دارا باشد تا در آواز قابلیت اجرا داشته باشد. البته استاد شجریان از عطار، عراقی و حتی صائب نیز شعر خوانده است ولی شعرهایی را انتخاب کرده که در یک چنین بافت متعادلی هم از لحاظ زبانی، هم صور خیال و هم تفکر و اندیشه‌ای در آن حاکم باشد. البته این کار مختص استاد شجریان نبوده و استادانی مثل تاج که با سعدی بسیار مانوس بودند، از کلیم و صائب با رعایت همین موازین آواز خواندند.

وظیفه شجریان، حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی و ادبیات فارسی

همانطور که خود نیز اشاره کردید محمدرضا شجریان از شعر شاعرانی همانند خیام، سعدی و حافظ بهره برده است، البته او در کارهایش از اشعار نو شعرایی چون هوشنگ ابتهاج و مهدی اخوان ثالث نیز استفاده کرده است. به نظر شما اشعاری که توسط استاد آواز ایران برای خواندن انتخاب می‌شد چه ویژگی‌هایی دارد؟
یکی از ویژگی‌های کار استاد شجریان الگوپذیری او از شعرای بزرگ است. در موسیقی آوازی اصلی‌ترین اتکای خواننده به شعر است و اگر شعر نباشد هیچ تشخصی پیدا نمی‌کند. طبعا زمانی که از شعر سخن به میان می‌آید، موضوع شاعران نیز مطرح می‌شود. از این باب است که می‌گویم شجریان به صورت ارادی یا حتی در پی انس زیاد با آثار این شاعران الگوپذیری خاصی از ایشان کرده و تقریبا می‌توان گفت از نوع تفکر و اثرِ شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی، حافظ و خیام برداشت کرده است. او حتی از فردوسی با اینکه شعری نخوانده بیش از همه این‌ها غرور ملی را وام گرفته و طبق تصریح خود او همان وظیفه‌ای را که فردوسی برای خود نسبت به حفظ و اشاعه زبان فارسی و هویت ایرانی قائل بود، ایشان نسبت به موسیقی ایرانی و ادبیات فخیم فارسی خواه رسمی و خواه نواحی داشت.
 
همانطور که می‌دانید در شعر سه نوع عاطفه یا اندیشه و احساس وجود دارد. یکی عاطفه فردی که همان دغدغه‌های شخصی و خصوصی فرد است به عنوان مثال شاعری که فرزندش بیمار یا فوت شده است و در توصیف او مشخصا شعر سروده است. دیگری عاطفه اجتماعی است، همان دغدغه و منافع مشترک یک جمع؛ همانند افکار مذهبی یا قومی و ملی. بخش دیگر عاطفه انسانی است که همه انسان‌ها در آن مشترک هستند همانند آزادی، امید یا غم انسان در این دنیا؛ همان چیزی که شاملو می‌گوید «من درد مشترکم مرا فریاد کن» در واقع انگار توصیه‌ای است که استاد شجریان به خود گرفته است و برای همین همه  آدمیان این عصر در خطه فرهنگی ایران محب و طرفدار او هستند. در واقع همانطور که شاعران شعرهای عاطفه انسانی‌مدار مخاطبانشان بیشتر است و هنرشان جدی‌تر و جاودانه‌تر، خواننده‌ای هم که چون استاد شجریان از آنها بهره‌ می‌گیرد، هم سرنوشت با آنها می‌شود.
 
ضمن آنکه عاطفه انسانی تعهدآور است و شامل تمام عواطف اجتماعی و شخصی می‌شود، ولی با این تفاوت که از منافع فردی و مسلکی بری است. هم از این روست که در مقاطعی که نقاط عطف بزرگ تاریخی روزگار معاصر ایران محمدرضا شجریان بی‌اعتنا و خاموش نبوده و او هم در تلاطم این دریا دست و پا زده است. او البته مانند حافظ در این هم‌زبانی مراقب است تا خود و هنرش را بیانه سیاسی و مصادره به نحله‌های سیاسی نکند و درد را به گونه‌ای فریاد بکشد که تا حد ممکن خالی از عناصر و کدهای نشانه‌دار روز باشد تا هنرش هم سوداگرانه و هم تاریخ انقضادار نشود. به عنوان مثال زمانی که حال و هوای انقلاب و یا تلاطمات سنگین اعتراضی بر جامعه حاکم می‌شود او در آواز و ترانه‌هایش سراغ اشعاری می‌رود که تعهد اجتماعی در آنها دیده می‌شود همانند شعرهای سایه و حافظ و.. که شما نمی‌توانید برای آن یک بیانیه سیاسی صادر کنید؛ و البته چندان عریان وارد این مسائل نمی‌شود چون بین تعهد اجتماعی و رفتار سیاسی بخصوص در مملکت ما مرز باریکی وجود دارد. 
       
به هر حال شجریان خود را به ذخایر گرانبهای ادبی ما پیوند داده است و آنها را با تعهدات انسانی و اجتماعی خویش می‌سنجد و می‌خواهد آن‌ها را در جان تمام نیوشندگان خویش بنشاند، از همین روست که شعرهایی را انتخاب می‌کند که معنی ساده و خام در آن‌ها دیده نمی‌شود. از این جهت است که استاد می‌گوید برای اجرای کنسرت چندین ماه فکر می‌کند که چه شعری را انتخاب کند تا با حال و هوای خود و مردمش هماهنگی داشته باشد.
 
اگر به برخی از انتخاب‌های شجریان دقت کنید متوجه می‌شوید بعضی از ابیات غزلی را استفاده نکرده است از این جهت که به لحاظ دستور زبانی یا واژگانی برای مخاطب امروزی آشنا نیست. بسیار مواظب است تا هم از لحاظ زبانی و هم صور خیال شعرهای پیچیده که نیازمند تفکر زیاد است و مخاطب امروز با آن آشنایی چندانی ندارد کمتر استفاده کند.

شجریان با خواند اشعار اخوان‌ تلاش کرد تعهد اجتماعی را نشان دهد

محمدرضا شجریان جزو اولین خواننده‌هایی است که شعر نو را وارد موسیقی کلاسیک کرد و اشعار شاعرانی همانند سهراب سپهری، نیما یوشیج، فریدون مشیری، شفیعی کدکنی و مهدی اخوان ثالث را به سبک کلاسیک خواند.
استاد شجریان و در کل موسیقی‌دانان در جریان انقلاب نسبت به جامعه تعهدی داشتند؛ شعر نو بیشتر به این سبب مجال ورود پیدا کرد؛ خصوصا که شعر نو دیگر تبدیل به یک قالب یا حتی یک ژانر رایج شده بود و نمی‌شد آن را انکار کرد. البته شعر نوی متناسب با آواز آن هم با آن زبان معاصر ساختار موسع و بند و بندی به جای بیت بسیار کم است.
 
از این رو شجریان در شعر معاصر بیشتر از اشعار شفیعی کدکنی و تا حدی اخوان ثالث انتخاب می‌کند چون بوطیقای اشعار او خیلی نزدیک به شعر و ادب کلاسیک است و سازگاری بیشتری با آواز دارد. شجریان با خواندن برخی از اشعار همانند «زمستان»، «قاصدک» و «خانه‌ام آتش گرفتست» اخوان ثالث تلاش کرد تا تعهد اجتماعی را در آن مقاطع اجتماعی نشان دهد.

در موسیقی کلاسیک ما فضای غزل حاکم است

پیوند موسیقی و غزل سعدی یکی از بحث‌هایی است که در باب غزل سعدی مطرح است. شجریان نیز یکی از هنرمندانی است که به خوبی میان شعر و موسیقی پیوند ایجاد کرده‌ و در آثار خود از غزل حافظ و سعدی بسیار بهره برده است. به نظر شما تا چه اندازه در ایجاد این پیوند موفق بوده است؟
به همان اندازه که استاد شجریان دغدغه شعر دارد، دغدغه‌ نشان دادن زیبایی‌های موسیقی ایرانی و موسیقی آوازی را نیز دارد. همچنین استاد بیش از سایر خوانندگان کلاسیک ما دشتستانی و گوشه‌های غریب محلی را خوانده است از این رو به جز سعدی و حافظ دوبیتی‌های منسوب به باباطاهر، فایز و دیگران را خوانده است. بر اینها بیفزایید شعرهای گویشی خراسانی را؛ در صورتی که در فضای موسیقی کلاسیک ما بیشتر فضای غزل حاکم است. همانطور که به درستی اشاره کردید اولین شاعر سعدی است و پس از آن حافظ، عراقی، عطار، باباطاهر و تا حدودی مولوی و در بین شعرای معاصر رهی معیری چنین چهارچوب‌هایی را دارند.
 
دلیل این که خوانندگان سعدی را بیشتر از شعرای دیگر انتخاب می‌کنند این است از همه نظر خصوصا وجوه زبانی و عاطفی بسیار متعادل است و در آواز خوشتر می‌نشیند. همچنین کلماتی ندارد که غریب و از لحاظ آوایی وحشی باشند. از این رو از دیرباز در بین شعرای کلاسیک ما بیش از همه به اشعار سعدی توجه شده است.

شجریان در فرهنگ ما یک عارف سالک بود

به نظر شما استاد شجریان چه نوآوری‌هایی در موسیقی داشت؟
بیش از نوآوری، استاد شجریان بر همه امکانات موسیقی کلاسیک، مردمی، نواحی و امکانات ردیفی و مقامی شناخت پیدا کرد و آن‌ها را جمع کرد؛ مثلا پیش از وی به ندرت از امکانات مرکب خوانی استفاده می‌کردند. درواقع او نسبت به تمام قله‌های موسیقی ایرانی هم از نظر سازی و هم از نظر آوازی شناخت کامل پیدا کرد و با آن انس گرفت و پس از آن انتخاب‌هایی انجام داد که یا به طور مستقیم خود از آن‌ها بهره برد یا روی آن‌ها شعر گذاشت و آن‌ها را به روز کرده و به گوش دیگران رساند.
 
آثار شجریان به ویژه در بخش دوم فعالیت‌های هنری‌اش بیشترین بن مایه‌ها، موتیف‌ها و داشته‌های شعری و موسیقایی ما را دارد و این امر بسیار مهم است. این حجم از محبوبیت شجریان در بین طرفداران خاص و عام از این جهت است که او سطح تماس خود را با موسیقی و به تبع آن ادبیات بیشتر کرد.
 
افراد بسیاری کارهای تحقیقی انجام دادند و ردیف‌های قدیمی ما را پیدا کردند؛ اما شجریان تحقیق خود را در کنار اثرگذاری اجتماعی و اعتلای هنری انجام داده است. یعنی در فلان موسیقی نواحی تحقیق می‌کند که چه ویژگی‌های عاطفی و احساسی دارد و کدام بخش از احساسات جامعه ما را نشان می‌کند و در کدام مقطع تاریخی باید خوانده شود.
 
شجریان در فرهنگ ما یک عارف سالک بود و کاملا نبض جامعه را می‌شناخت بدون این که بخواهد سو استفاده فردی کند؛ می‌داند که در این زمان مردم نیاز به تفکر، فرح، نشاط، روح حماسی، آرامش یا تغییر تفکر دارند. همچنین شجریان ضمن این که به کار گروهی اعتقاد دارد استقلال فردی خود را نیز حفظ کرده است چنانچه در «همایون مثنوی» با یک سنتور تلفیقی بسیار عالی از موسیقی ردیفی با شعرهای عراقی شاعر کمتر شناخته‌شده ارائه می‌دهد. شجریان یک هنرمند اهل تفکر بوده و برای خود یک رسالت اجتماعی ملی قائل بوده است.

معرفی شعر و ادبیات به مردم، دغدغه‌ اصلی‌ شجریان

محمدرضا شجریان در طول ادوار مختلف آلبوم‌های زیادی را منتشر کرده و طرفداران بسیاری دارد. شما نقش او را در آشنا کردن مردم با شعر و ادبیات ایرانی چگونه می‌بینید؟
استاد شفیعی کدکنی مقاله‌ای دارد درباره راه‌های انتشار شعر فارسی توسط راویان، شاعران دوره‌گرد، فضائل خوانان؛ بنابراین موسیقی و به خصوص آواز که موسیقی کلامی است نیز از روش‌های انتشار شعر محسوب می‌شود.
 
شجریان یکی از مقتدرترین خوانندگانی بود که می‌تواند موسیقی درونی کلام را با توجه به تسلطی که به تم‌های آوازی ما دارد نشان دهد و سالم‌ترین و بهترین ارائه‌های شعری را در آواز خود دارد.
 
همه مردم پیش از این که شعری را در دیوان شاعر خوانده باشند از طریق موسیقی و آواز شجریان با آن آشنا شدند و بسیاری از علاقه‌مندی‌ها به ادبیات از طریق آثار شجریان به وجود آمد؛ همانطور که خود او می‌گوید یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش معرفی شعر و ادبیات به مردم بود. در حالی که امروزه در جامعه موسیقی چنین چیزی وجود ندارد؛ امروزه شعر برای موسیقی‌دان تنها دست‌مایه و ابزار است درحالی که دغدغه اصلی شجریان ابتدا ادبیات –به معنای فرهنگ ما- است. بر همین اساس این هنرمند جزو بزرگ‌ترین مروجان ادبیات است.
 

تصنیف‌ها و زندگی هنری خسروآواز ایران به روایت کتاب‌ها

برخی از افراد تصنیف‌ها و ترانه‌هایی که محمدرضا شجریان خوانده را بررسی و در قالب کتاب‌هایی منتشر کرده‌اند؛ همچنین عده‌ای نیز درباره زندگی هنری این هنرمند چندین کتاب نوشته‌اند. «شور ترانه» یکی از این کتاب‌هاست که مهران حبیبی‌نژاد مطالب آن را گردآوری کرده است. این اثر مجموعه تصنیف‌ها و ترانه‌های محمدرضا شجریان به همراه شرح حال شاعران و آهنگسازان را در بر دارد و نشر اشاره سال 1396 چاپ پنجم آن را منتشر کرده است.
 
مهران حبیبی‌نژاد سال 1388 کتاب دیگری درباره محمدرضا شجریان گردآوری کرده و نام آن را «خسرو خوبان» گذاشته است که نشر شلفین آن را منتشرکرده است. این کتاب، شامل زندگی‌نامه «محمد رضا شجریان»، به همراه، گفت‌وگوها، نقد و نظرها و مقالاتی درباره این هنرمند موسیقی ایران و آثار گوناگون اوست. بخشی از این مجموعه نیز به گفت‌وگوها، مقالات، سخنرانی‌ها و نشست‌های پژوهشی شجریان و همچنین متن آوازها و تصنیف‌های او اختصاص دارد.
 
پس از پایان یافتن نخستین چاپ این اثر در سال‌های پایانی دهه هشتاد، نمونه دیگر آن در بازار یافت نشد؛ به گونه‌ای می‌توان گفت نایاب شده و بعد از آن به چاپ دوم و سوم نرسید. بعد از ده سال «خسرو خوبان» دوباره منتشر و تجدید چاپ شد. اما اینبار از سوی نشر ماهریس و با اندک تغییراتی که به واسطه حبیبی‌نژاد در بخش گفت‌وگوهای آن صورت گرفت. البته طرح جلد این کتاب نیز با تغییراتی همراه شد.
 
در کتاب «آوای آسمانی» نیز آوازها و تصانیف محمدرضا شجریان بر مبنای مجموعه آثار منتشر شده شرکت دل آواز جمع‌آوری شده است که این کار بر عهده محمود رستمی‌معز بود و نشر نیکان سال 1387 آن را منتشر کرده است. مبنای کار در این کتاب نه دیوان مکتوب شعرا، بلکه صورت ملفوظ اشعار بوده است و در تکرار برخی ابیات، جابه‌جایی برخی دیگر به ندرت تغییر در کلمه‌ای، شکل آوازی آن‌ها مد نظر بوده است. در این کتاب در ابتدای هر شعر آواز، ردیف‌های آوازی نه جزء به جزء بلکه به طور کلی ذکر شده است. همچنین گاه توصیفی کوتاه درباره‌ شاعری خاص در زیرنویس کتاب آمده است. کتاب «آوای آسمانی» دربرگیرنده‌ مجموعه‌ آوازهای محمدرضا شجریان است که با استناد به دیوان برخی از شعرا سروده شده و بیش‌تر آن‌ها از سوی شرکت دل‌آواز به ثبت رسیده است. برخی از آثار استاد نیز به وسیله  شرکت‌های دیگر به ثبت رسیده است که از آن جمله است: «دود عود»، «به یاد عارف»، «گلبانگ 1 و 2» و «در خیال».
 
«سروش مردم» یکی دیگر از کتاب‌هایی است که زندگی و اندیشه‌های محمدرضا شجریان را شامل می‌شود. این اثر به کوشش عرفان قانعی‌فرد جمع‌آوری شده و سال 1382 انتشارات دادار آن را منتشر کرده است.
 
«راز مانا» نیز دربرگیرنده دیدگاه‌ها، زندگی و آثار این هنرمند است که انتشارات گام نو سال 1384 آن را نشر داده است. این کتاب مصور، گفت‌وگویی است با استاد آواز ایران و در پایان، فهرستی از آثار وی از سال 1357 تا 1378 قرار دارد و تصاویری نیز از شجریان به چاپ رسیده است. تالیف این کتاب بر عهده محسن گودرزی بود.
 


«نغمه‌های سیاووش» متن آوازها و تصنیف‌های محمدرضا شجریان توسط محمد حکیمی‌کاخکی گردآوری و تدوین شده است. در این کتاب متن شعرها با تکرار جملات، شرح ردیف و دستگاه‌های آوازی ذکر شده است. همچنین در ابتدای هر صفحه و تصنیف مشخصات اثر اعم از نام آهنگساز، نام نوازنده، نام دستگاه آوازی و نام شاعر درج شده است. در ابتدای کتاب «نغمه‌های سیاووش» فهرستی از CDهایی که متن آن‌ها در کتاب نوشته شده، ‌خلاصه محتوای هر نوار کاست و CD صوتی، فهرست الفبایی تصنیف‌ها و آوازهای کتاب، فهرست برنامه‌های گل‌های اجرا شده توسط استاد شجریان آورده شده است. در انتهای کتاب نیز فهرست اجراهای کتاب بر اساس نام شاعر و اسامی نوازندگان، آهنگسازان و ترانه‌سرایانی که نامشان در این کتاب آمده ذکر شده است. چاپ سوم این کتاب امسال از سوی نشر نی نگار منتشر شده و علی‌اصغر تیموری به توضیح و شرح ردیف و گوشه‌های آوازی پرداخته است.
 
«لطیفه نهانی» گزیده گفت‌وگوها و گفتارهای محمدرضا شجریان و نقد و نظرهایی درباره او و آثارش را شامل می‌شود؛ گردآورنده این اثر ذبیح‌الله حبیبی‌نژاد است و انتشارات موسسه فرهنگی- هنری ماهور سال 1383 آن را منتشر کرده است. این کتاب در ابتدا به زندگی و آثار محمدرضا شجریان پرداخته و در بخش‌های بعدی نیز گفت‌وگوهایی است با این هنرمند، معرفی سخنرانی‌ها و نشست‌های پژوهشی، شجریان در نگاه دیگران، دیگران در نگاه شجریان و نقد و نظرهایی درباره چند اثر استاد شجریان. همچنین کتاب «لطیفه نهانی» با عکس‌هایی از شجریان و نزدیکان وی همراه است.
 
 «گنج بی‌رنج و میراث گرانبها: پژوهشی در آثار ماندگار استاد محمدرضا شجریان» را نیز سید علیرضا دربندی سال 1389 نوشته و نشر پیکان هم آن را چاپ کرد. نویسنده این کتاب را برای ‌حفظ آثار شجریان نوشته است و شامل آثاری است که محمدرضا شجریان طی نیم‌قرن گذشته اجرا کرده است. دربندی در ابتدای کتاب، مختصری از زندگی هنری محمدرضا شجریان نوشته و سپس در نه فصل آثار وی را جمع‌آوری کرده است. فصل اول اجرای کنسرت‌ها، نوارها و سی‌دی‌هاست. فصل دوم به موسیقی ایرانی اختصاص دارد. فصل سوم اشاره‌ای ‌به آثار مربوط به شرکت‌های نوار، رادیو و کنسرت‌های اولیه دارد؛ در فصل چهارم به آثار مربوط به محافل خصوصی با دوستان و نوازندگان پرداخته شده است و فصل‌های پنجم تا هشتم به آثار اجراشده در برنامه‌های گل‌های تازه، برگ سبز، گل‌های رنگارنگ و یک شاخه گل اختصاص دارد. متن ترانه‌ها و تصنیف‌های اجراشده این هنرمند هم در فصل آخر کتاب آورده شده است.
 


اثر دیگری که درباره این هنرمند و آثارش نوشته شده کتاب «هزار گلخانه» است که به کوشش کاظم مطلق، مهدی عابدینی و حمید جواهریان جمع‌آوری شده است. در این کتاب محتوای سخنان محمدرضا شجریان و مجموعه‌ای از دیدگاه‌های وی به صورت موضوعی فراهم آمده. مطالب کتاب برگرفته از نوشته‌ها، مصاحبه‌ها و سخنانی است که در جراید و دیگر وسایل ارتباط جمعی، آمده است. همچنین در این مجموعه بخشی از نوارهای رسمی منتشر شده شجریان، شامل اشعار آوازهای خوانده شده، به همراه معرفی ردیف‌ها و دستگاه‌های آوازی ذکر شده است. پایان کتاب هم تصاویری از شجریان و برخی هنرمندان موسیقی را شامل می‌شود. مجموعه «هزار گلخانه» را نشر فراگفت و آزادگرافیک سال 1383منتشر کرده‌اند.
 
چندین تن از نویسندگان شامل علی عبداللهی، ملیحه بهارلو، مهام میقانی، محمد درودگری، شایان حسین‌نژاد، مازیار عبایی، مجید قدیانی، علی معدنی‌پور، رضا رستمی، فرزاد فروتنی، نجمه حسینیان، هانیه علی‌اصغری، ندا هاشمی، پویا گویا، داوود فرقانی، صبا فرقانی و آرش معدنی‌پور کتابی را تحت عنوان «بیداد سکوت» منتشر کردند که شامل داستان‌هایی برای خسرو آواز ایران، محمدرضا شجریان است و نشر کتاب فانوس چاپ اول این اثر را سال 1396 و چاپ سوم را امسال منتشر کرده است.