شناسهٔ خبر: 63208 - سرویس دیگر رسانه ها

شجریان ، صدای یک جهان بی صدا

فرهنگ امروز / محمد زارع شیرین کندی

کارل مارکس در جایی چند جمله درباره دین  نوشته است . از قضا یکی از آن جمله ها در افواه افتاده و در همه جا نقل می شود: " دین افیون توده هاست". اما او پیش از آن جمله این را روی کاغذ آورده است:" دین روح یک جهان بی روح است". شجریان به صدای یک جهان بی صدا بدل گردید، جهانی که به هزار دلیل و علت تاریخی و فرهنگی سکوت و انزوا را بر فریاد و اجتماع ترجیح می داده است. جهانی که از آغاز تاریخ اش به استبداد و اختناق و خفقان و بیداد و شلاق خو گرفته بود و دم در کشیده بود ، و غیر تسلیم و رضا چاره ای نیافته بود.اما این گفته به آن معنا نیست که این جهان فاقد هر گونه منتقد و روشنفکر و معترض و مبارز و مجاهدبوده و انسانهای اندکی با ظلم و ستم روزگار جنگیده اند . پیش از شجریان هم خوانندگان هنرمند کثیری آواز خوانده اند اما هیچکدام صدای این جهان بی صدا نشده اند. مقصود به هیچ وجه  سخن گفتن از سیاسی و اپوزیسیون بودن یا نبودن شجریان نیست. پیش از هر چیز باید گفت که من از سیاسی بودن شجریان یا ازمقولاتی مانند هنر متعهد او یا جهت گیری سیاسی و متعهدانه موسیقی او و غیره سخن نمی گویم. مقصود من چیز دیگری است. شجریان هوشمندانه و به فراست و تیزبینی خاص خود دریافته بود که برای آواز چه شعری را در چه مقطع و مرحله ای و از چه موضع و جایگاهی و در چه دستگاهی و چگونه بخواند . انتخابهای عالی او با اجرایش ، با صدای آسمانی اش بیشترین اثر را بر روح و روان مردم می گذاشت.می توان گفت که شجریان سنتی ترین خواننده متجدد ایران است. به این معنا که متجددترین و نوآورانه ترین آثار هنری اش را از دل سنت و ادبیات سنتی استخراج می کرد.او در واقع نوزایش سنت رادر عمل آشکار و نمایان می کرد. او ماهرانه از قلب سنت ادبی و عرفانی مولفه ها و عناصری را برای کار خویش بیرون می آورد که گویی همین امروز در توصیف وضع تاریخی مردم ایران خلق شده اند.شجریان مستعد ترین و موثرترین و نیرومند ترین حنجره ای بودکه می توانست شعر وادب سنتی را آن چنان در دل ایرانیان خوش و زیبا بنشاند که سالها حلاوت اش را حس کنند و با آن شیرین کام باشند .او ادبیات عرفانی را چنان سرشار از نیرو و توان و تازگی و طراوت کرد که بخوبی در جهت اهداف و مقاصد اصلی و پنهان مردم در این زمانه قرار گرفت ، و درد ها و غم ها، فقرها و فلاکت ها و مصایب و مرارت هایشان با آواز دلنشین و روحنواز و جان پرور او تسلی پیدا کرد. خواننده" قاصدک"  هنرمندانه تاریخ تهی و  خشک صد و پنجاه سال اخیرما و برهوت فرهنگی سده های اخیرما را می خواند.او می داند در کجا و برای که و چه میخواند