شناسهٔ خبر: 63511 - سرویس دیگر رسانه ها

گفت‌وگو با داریوش رحمانیان: استادی که فقه پویای شیعه را مفتاح تمدن و ترقی می‌دانست

داریوش رحمانیان می‌گوید: مرحوم فیرحی بر فقه سیاسی تاکید می‌کرد که فقه اسلام و شیعه در ذات خود سیاسی است و این مساله را اساسا مفتاح تمدن و ترقی می‌دانست و بر این باور بود که اگر ما ایرانیان و شیعیان بخواهیم ترقی کنیم و تمدن جدید بسازیم باید فقه پویایی داشته باشیم.

استادی که فقه پویای شیعه را مفتاح تمدن و ترقی می‌دانست

فرهنگ امروز /آناهید خزیر: زنده‌یاد دکتر داود فیرحی، پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام  امروز 21 آبان 1399 به علت بیماری کرونا درگذشت. کارنامه گرانسنگ وی در حوزه فقه و سیاست حاصل سال‌ها تلاش و تحقیق ارزشمند اوست و کتاب‌های فراوان و با ارزشی که هر یک از آن‌ها گنجینه‌ای برای اندیشه سیاسی اسلام است، ارزش این آثار را دوچندان می‌کند. فیرحی در طول زندگی علمی خود آثار گرانبهایی در این زمینه از خود به یادگار گذاشته است و هرکه بخواهد در فقه سیاسی و فقه مشروطه کاری انجام دهد ناگزیر است تا از این آثار بهره جوید و این خود بهترین راه برای زنده نگاه داشتن یاد آن متفکر است. با دکتر داریوش رحمانیان، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران درباره آثار فیرحی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:



زنده‌یاد دکتر فیرحی نقدهای جدی را به جریان روشنفکری دینی در ایران وارد کرد و بخشی از تلاش‌های او معطوف به نقد این جریان درباره مسایل ایران بود، لطفا درباره تاثیر سخنان و نوشته‌های ایشان بر جریان روشنفکری دینی بگویید؟
در ابتدا باید بگویم که کشور یک استاد بی‌مانند را از دست داد، یک پژوهشگر دقیق و بسیار منصف و خوش‌فکر، پژوهشگری که به حوزه‌هایی که درباره آن‌ها پژوهش می‌کرد، باریک و ژرف می‌نگریست. روشنگری دینی در کار زنده‌یاد فیرحی نمودار است و هر کس تاریخ تفکر ایران جدید و معاصر را مرور کند و جریان نواندیشی دینی را بشناسد بسیار آسان متوجه می‌شود که فیرحی چه دغدغه‌هایی داشت و چرا اساسا به این عرصه‌ها وارد شد و چرا درباره قدرت و معرفت در اسلام و در اندیشه سیاسی مسلمانان کار کرد و چرا درباره نظام سیاسی در اسلام و نظام دولت در اسلام کار کرد و نوشت.

فیرحی به فقه و سیاست در ایران معاصر از انقلاب مشروطه به بعد تاکید داشت و آثار درخشان و پراهمیتی پدید آورد و به متفکران این حوزه و کسانی که به تعبیر زیبای وی به «فقه‌المشروطه» روی آوردند، پرداخت و آثار و اندیشه‌های آن‌ها را با نگاهی بسیار دقیق و باریک‌بین و با قلمی روشنگر به خوانندگان شناسند. این روشنفکر دینی به «تنبیه‌الامه‌ و تنزیه‌الملّه‌» مرحوم‌ نائینی پرداخت و اثری درخشان مثل در آستانه تجدد را به وجود آورد که بی‌گمان در کارهایی که درباره تنبیه‌الامه و مرحوم نائینی انجام شده سرآمد است و هیچ اثری تاکنون به پای این اثر نمی‌رسد. بهترین اثری که درباره نائینی تاکنون به زبان فارسی نوشته شده کتاب آستانه تجدد مرحوم دکتر فیرحی است. این کتاب‌ به تنهایی جایگاه ایشان را در این عرصه‌ها نشان می‌دهد. وی بر این باور بود که «تنبیه‌الامه‌ و تنزیه‌الملّه‌» مرحوم‌ نائینی‌ نماد مکتبی فقهی و سیاسی شد که بیان دینی از آزادی و دموکراسی در مذهب شیعه را فراهم می‌کرد و یا حداقل مقدمات چنین مهمی را می‌چید. این اثر ارزشمند در مرکز مناقشات معاصر ایران، درباره‌ استبداد و مردم‌سالاری از یک‌سو، و نوگرایی مذهبی و سکولار از سوی دیگر مورد توجه علاقه‌مندان به مذهب، سیاست، تاریخ قرار گرفته و جاذبه و دافعه‌ پردامنه‌ای برانگیخته است.

شکل‌گیری جریان نواندیشی و مساله فقه پویا نکته‌ای بود که در اندیشه زنده‌یاد فیرحی بسیار نمود داشت و در این راستا انتشار مجموعه فقه و سیاست در ایران معاصر کاری ماندگار بود. درباره تاثیر فعالیت‌های ایشان در این حوزه توضیح دهید.
از سرآغاز شکل‌گیری جریان نواندیشی و کار و کوشش‌های کسانی چون سید جمال‌الدین اسدآبادی مساله فقه پویا و پویا کردن فقه در دستور کار متفکران نواندیش و نوگرا قرار گرفت و آن‌ها بر این مساله تاکید کردند که مسلمانان و ایرانیان و شیعیان نمی‌توانند در جهان نو گام بگذارند مگر این‌که فقه را مورد بازاندیشی قرار دهند و پویا کنند. البته در این راه دشواری‌های بسیاری بود و اتهامات متوجه این اندیشمندان شد و طیف‌های گوناگونی نیز درباره این مساله سخن گفتند. از روزگار سید جمال‌الدین اسدآبادی تا کسانی مانند مرحوم شریعتی و در دوره کنونی دکتر سروش و مرحوم فیرحی به شکل‌های گوناگون در این زمینه سخن گفتند.

باید به این نکته مهم نیز اشاره کنم که یکی از کسانی که چند دهه پیش بر این مساله تاکید می‌کرد مرحوم دکتر مرتضی مطهری بود که بر این باور بود فقه شیعه باید با مقتضیات زمان پیش برود و پویایی که در ذاتش است حفظ کند و گسترش ببخشد و مرحوم فیرحی هم در آثاری که پدید آورد به این نکته دقت ویژه داشت. اخیرا هم در این چند سال اخیر در کانال تلگرامی یادداشت‌های کوتاهی در این باره می‌نوشت و در مصاحبه‌های گوناگونش نیز می‌توان فقه پویا را به روشنی دید، همچنین در مقاله‌هایی که گاهی می‌نوشت به ابداعات و ابتکارات فقه پویا اشاره می‌کرد. اگر خوانندگان این مساله را دنبال کنند به این نتیجه می‌رسند که وی چقدر به این مساله تاکید داشت.

مجموعه کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر (تحول حکومت‌داری و فقه حکومت اسلامی و فقه سیاسی و فقه مشروطه) که نشر نی منتشر کرده اساسا جوهر و پیام همین فقه سیاسی مشروطه است و بحث‌هایی که دکتر فیرحی درباره تحول حکومت و حکومت‌داری پیش کشیده است. اینکه فقه ما در زمان مشروطه به بعد درگیر با مسائل سیاسی و حقوقی شده و به طور عمیق و جدی به آن نگریسته شده است زیرا تفکر فقهی بسته و راکد نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای امروز آیندگان ما باشد. فیرحی در این زمینه رهگشا بود و به سهم خودش آثار سترگی از خود به جای گذاشت.



مهم‌ترین نکته در پروژه فکری فیرحی تأکید بر فقه به مثابه دانش سیاسی کلیدی در تمدن اسلامی است. این نکته هم به صراحت در برخی از نوشته‌های ایشان به چشم می‌خورد و هم تقریباً می‌توان عمده آثار ایشان را در حوزه دانشی دانست که امروزه به فقه سیاسی شهرت دارد.  تاکید ایشان بر این رویکرد از چه منظری بود؟
مرحوم فیرحی بر فقه سیاسی تاکید می‌کرد که فقه اسلام و شیعه در ذات خود سیاسی است و به امر سیاست و حکومت نیز نگاه ویژه‌ای داشت و این مساله را اساسا مفتاح تمدن و ترقی می‌دانست و بر این باور بود که اگر ما ایرانیان و شیعیان بخواهیم ترقی کنیم و تمدن جدید بسازیم شرط لازم کار این است که فقه پویایی داشته باشیم و در واقع بر سکوی این فقه همراه با مقتضیات زمانه بتوانیم در راه احیای تمدن اسلامی و بازسازی آن گام برداریم. فیرحی در آثاری که نوشت و آثاری که در دست نوشتن داشت به فقه پویا تاکید بسیاری داشت اما شوربختانه برخی از آثارش ناتمام ماند که امیدوارم دانشجوهای دکتر فیرحی و بازماندگان و خانواده وی به فکر باشند که این دست‌نوشته‌ها و پروژه‌ها را به اهل نظر و فرهیختگان عرضه کنند. وی در همین اواخر چندبار تلفنی با من درباره پروژه‌ها و بحث‌های روشنفکری دینی در گفت‌وگو بودند که امیدوارم تربیت‌شدگان وی و پژوهشگرانی که سرکلاس استاد می‌نشستند راه ایشان و برنامه پژوهشی وی را با قدرت ادامه دهند. فیرحی اگر چه از میان ما رفته اما آثار فاخرش وی را زنده نگه می‌دارد. آثار وی همچنان خوانده می‌شود و در آینده نیز تفسیر خواهد شد و به پویایی فقه ما کمک خواهد کرد زیرا فرزندانی به یادگار گذاشته، دانشجویانی پرورانده و نسلی را تربیت کرده که این‌ها نمی‌گذازند جای دکتر فیرحی خالی بماند و راه وی را برنامه‌های وی با قدرت ادامه خواهند داد. بذری که ایشان پاشیده و نهالی که کاشته باور می‌شود و فرهنگ و فکر ما را بهره‌مند می‌کند.

ایبنا