شناسهٔ خبر: 63816 - سرویس دیگر رسانه ها

فستیوال کارمندانِ نمایشی/ بررسی آماری هزینه‌های برگزاری جشنواره تئاتر فجر از سال 1392 تا 1398

  

فرهنگ امروز/ بابک احمدی - احسان زیورعالم

اعداد دروغ نمی‌گویند، هر چند وقتی تعدادشان زیاد می‌شود شما را گیج و منگ می‌کنند. حتی دیدن اعداد از صفر تا نه، در کنار هم، گاهی بی‌معنا به نظر می‌رسد. این روزها که مبحث شفافیت اهمیت پیدا کرده، موضوع ارزش اعداد نیز برجسته‌تر شده است. برخی چشم می‌دوزند تا عددی خاص بیابند و بر کوس بدنامی‌ آن یافته کوچک بکوبند، اما دریغ که باید به اعداد کنار هم نگریست، نه فقط یک عدد تنها.

متاسفانه دولت هم به اعداد و ارقام نگاه نمی‌کند؛ بلکه صرفا کلاف شفاف‌سازی را دور سر خود می‌پیچد. برای نمونه در هنرهای نمایشی، بودجه جشنواره فجر تئاتر یکی از موارد قابل ‌تامل است. مدتی قبل جدول خلاصه‌ هزینه‌کرد برگزاری جشنواره منتشر شد، اما همه از کنارش سرسری عبور کردند. جایی که با اندکی مداقه در آن به راحتی می‌توان دریافت در یک بازه شش‌ساله، یعنی از بهمن 1392 تا بهمن 1398 وضعیت بودجه برگزاری و نسبت هزینه‌ها به چه سمتی رفته است.

طبق اطلاعات موجود در این جدول، بودجه جشنواره تئاتر فجر طی هفت سال گذشته 2.5 برابر شده که این موضوع با در نظر گرفتن نرخ رشد ارز و عوامل متعدد تورم‌زای موجود، در یک نظر کلی، یعنی نرخ رشد بودجه جشنواره با تورم هماهنگ نیست و با واقعیت جاری اقتصاد کشور تناسبی ندارد. با در نظر گرفتن این مساله، حالا نوع هزینه‌کرد همین بودجه اندک توسط دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر است که به محل مجادله بدل می‌شود. فراموش نکنیم سیاستگذاری جشنواره از دوره‌ بیست و چهارم به بعد تغییر شکل داد؛ به این معنا که جشنواره تئاتر فجر برخلاف گذشته، دیگر به عنوان محمل رونمایی از تجربه جدید کارگردان یا گروه نمایشی شناخته نمی‌شود و به همین نسبت حضور در جشنواره نیز به معنای دریافت اجازه اجرای عموم در سالن‌های دولتی نیست. به این ترتیب دولت از زیر بار پرداخت هزینه تولید آثار حاضر در جشنواره شانه خالی کرده و این گروه‌ها و کارگردانان هستند که بدون دریافت حمایت‌، پیش از ورود به جشنواره‌ دولتی هرینه‌ تولید آثار خود را پرداخته‌اند.

هزینه تولید

اما به هر روی جشنواره نیاز دارد برای افزایش مشارکت گروه‌های نمایشی مشوق‌هایی در نظر بگیرد که این مشوق خودش را در قالب پرداخت ورودیه (چیزی شبیه به همان حمایت سابق اما رقمی بسیار کمتر) یا مبلغ تولید نشان می‌دهد. بنا بر آمار در سال 1392، 26درصد بودجه جشنواره به این بخش تولید اختصاص پیدا کرده است. به هر ترتیب، تولید و آماده‌سازی نمایش همچنان باید مهم‌ترین هدف جشنواره تئاتر فجر باشد، چون بدون وجود نمایش، جشنواره‌ای هم در کار نیست؛ اما جالب اینجاست که مرور اعداد نشان می‌دهد طی هفت سال، تنها 22درصد از کل اعتبار دریافتی توسط دبیرخانه به تولید آثار نمایشی اختصاص یافته است.

این رقم در سال 1395، یعنی آخرین سال حضور سعید اسدی به عنوان دبیر جشنواره به 21درصد هم رسیده است. البته شاید برخی این موضوع را به حذف بخش «تازه‌های تئاتر ایران» از جشنواره مرتبط بدانند؛ اما نکته جالب موجود این است که یک‌سال بعد و در دوره سی‌وششم جشنواره تئاتر فجر، رقم هزینه‌کرد بخش تولید نمایش‌ها با چهار درصد رشد، عدد 25 را نشان می‌دهد. اینکه چه فرآیندی طی می‌شود که دو دوره جشنواره با وجود حذف یک بخش در پرداخت هزینه تولید متفاوت عمل می‌کنند محل پرسش است.

هزینه‌های دبیرخانه

حال باید دید در طرف مقابل ماجرا از چه قرار است. یعنی شیب رشد هزینه‌های اعضای دبیرخانه، شخص دبیر، کارمندان اداره کل هنرهای نمایشی درگیر در روند برگزاری و غیره هم به همین نسبت کاهش یا افزایش داشته است؟ اینجا اعداد چیز دیگری نشان می‌دهند. اینکه با وجود تمام عبارت‌های تکراری «بودجه جشنواره هنوز تخصیص پیدا نکرده»، «به دلیل اوضاع اقتصادی خراب دولت، بودجه جشنواره نیز در مقایسه با سال گذشته کاهش داشته است» و مواردی از این دست، هزینه دبیرخانه با شیبی‌ تندتر افزایش پیدا می‌کند. در 1392 تنها 24درصد بودجه صرف دبیرخانه شده است؛ اما در ادامه، هر چه به سال 98 نزدیک می‌شویم، این رقم نیز افزایش می‌یابد.

هزینه‌های دبیرخانه در این گزارش، شامل دستمزد «عوامل اداری و ستادی»، «روابط‌عمومی» و «هزینه کارکنان سالن‌ها» است. در 1393 این بخش از هزینه‌کردها 26درصد از کل بودجه جشنواره را شامل می‌شود. در دوره‌های دبیری سعید اسدی و فرهاد مهندس‌پور این رقم کاهش می‌یابد؛ اما با حضور نادر برهانی‌مرند، رقم هزینه‌های دبیرخانه ناگهان افزایش چشمگیر پیدا می‌کند. به این شکل که در سال 1398 سهم دبیرخانه از بودجه تئاتر فجر به رقم عجیب 33درصد رسید؛ در ادامه گزارش ارقام به تومان وجود دارد.

هزینه‌های جاری

در سوی دیگر جشنواره تئاتر فجر، در بخش هزینه‌های جاری، یعنی اسکان و جابه‌جایی و تهیه مسائلی که خارج از چارچوب اجرای نمایش‌ها قرار می‌گیرد، آهنگ رشد تغییرات عجیب و غریبی دارد. هر چند در موارد پیشین شیب کاهش یا افزایش شفاف است، در این مورد نمودار پستی بلندی‌های زیادی دارد. در 1392 سهم این بخش 37درصد از کل بودجه بوده و سال بعد با 5‌ درصد کاهش، رقم 32 را نشان می‌دهد. اما دوباره و به شکل ناگهانی در سال 1394 به 46درصد، یعنی چیزی نزدیک به نیمی از هزینه‌های برپایی جشنواره تئاتر فجر می‌رسد.

به این معنا، اساسا در دوره سعید اسدی رقم هزینه جاری حدودا نیمی از بودجه جشنواره تئاتر فجر را می‌بلعد. در سال 1395 نیز این رقم 44 درصد است. در دوره فرهاد مهندس‌پور نیز رقم 45 درصدی ثبت شده است. سال 1397 با آمدن نادر برهانی‌مرند این بخش کوچک‌تر می‌شود و در آخرین دوره 33درصد بودجه به هزینه‌هایی چون هتل، ایاب‌وذهاب و اقلام تبلیغاتی اختصاص می‌یابد؛ اما با این وجود امکان می‌دهد که درباره شکاف عمیق بین هزینه‌های تولیدی و هزینه‌های جاری گفت‌وگو کنیم. جایی‌که جریان‌هایی خارج از دایره و فرآیند هنری و فرهنگی بیش از خود تئاتری‌ها سود می‌برند.

همه ‌چیز به کام کارمندان

یکی از جالب‌ترین رشدها در بودجه فجر را می‌توان در دستمزد مسوولان جشنواره دید. در 1392 برای مسوولان و اهالی کمیته برگزاری، در مجموع رقمی نزدیک به 44 میلیون تومان پرداخت می‌شود. این رقم اما هر سال به شکل ناموزونی رشد می‌کند. شیب افزایش تند است و آهنگ رشد ثابت ندارد. تا سال 1396 رقم دستمزد مسوولان به 191 میلیون تومان می‌رسد، یعنی 5.6 برابر نسبت به پنج دوره پیش از این. در دوره 37 فجر این رقم به 366 میلیون رسید. به عبارتی یعنی ارقام در عرض یک‌سال جهشی ناگهانی و دوبرابری را تجربه می‌کنند. در سال‌های پیش چنین رشدی نسبت به سال قبل مشاهده نمی‌شود. در نهایت در 1398 رقم دستمزدها به 423 میلیون می‌رسد تا در عرض هفت سال، دستمزد عوامل جشنواره 12.5 برابر شود. در مقابل هزینه تولید نمایش‌ها با چنین رشدی روبه‌رو نیست. طبق درصدهایی که پیش‌تر به آنها اشاره شد، اگرچه در فاصله سال‌های 1392 تا 1398، هزینه پرداختی به هنرمندان از 652 میلیون تومان به یک‌ میلیارد و 346 میلیون رسیده است، اما مقایسه جمع ارقام پرداختی به «گروه‌های نمایشی» و «دبیرخانه» (با دریافتی حدود 2 میلیارد و 6 میلیون تومان) ظرف این بازه زمانی نشان می‌دهد، فجر بیش از تولید نمایش، به کیفیت دبیرخانه و حقوق برگزارکنندگانش اهمیت داده است. البته احتمالا با این توجیه که ابعاد فجر گسترده شده یا افراد حرفه‌ای دستمزد حرفه‌ای هم طلب می‌کنند؛ نکته‌ای که [گسترده‌تر شدن] حداقل درباره برگزاری جشنواره تئاتر فجر سال 1398 ابدا صحت ندارد.

رشد 450 درصدی هزینه سانسور نمایش‌ها

یکی از نکات متناقض موجود در برگزاری جشنواره تئاتر فجر همین است که نمایش‌ها، اگرچه پیش از برپایی این فستیوال بارها روی صحنه رفته‌اند و هر بار هم توسط بازبین‌ها و ناظران شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی مورد بررسی قرار گرفته‌اند، اما برای حضور در جشنواره تئاتر فجر نیز دوباره باید مورد ارزیابی! قرار بگیرند. نکته‌ای که در کمال تعجب بعضا به حذف بخش‌هایی انجامیده که پیش‌تر در اجرای عمومی وجود داشته ولی بازبین‌ها و بعضی مدیران کل هنرهای نمایشی با بیان این توجیه که «در جشنواره‌ مهمان‌های غیرتئاتری داریم» عنوان می‌کنند به «صلاح» نیست گروه آن بخش به خصوص را روی صحنه به نمایش بگذارد. چنین رویکردی در برگزاری جشنواره تئاتر فجر موجب می‌شود هر ساله هزینه دوباره‌ای زیر عنوان «ممیزی آثار» به گروه‌های نمایشی و بخش تولید تحمیل شود. به یک معنا، ممیزان علاوه بر دریافت حقوق ثابت به عنوان کارمند رسمی یا قراردادی، از محل بازبینی یک نمایش تا سه بار حق ممیزی دریافت می‌کنند. بنابراین نکته جالب توجه دیگر افزایش دستمزد ممیزان فجر است. در حالی که دستمزد آنها در سال 1392 رقمی برابر با 13 میلیون تومان را نشان می‌دهد، طی 6 سال برگزاری این رقم به 58 میلیون تومان رسیده که رشدی است معادل 450 درصد. این رقم نشان می‌دهد تناسبی بین رشد ارقام در فجر وجود ندارد و اساسا بالاترین رشدها در حوزه دبیرخانه‌، اجرایی و سانسور است.

و اما اختتامیه

برگزاری مراسم پایانی جشنواره تئاتر فجر، هر ساله به محل مناقشه بدل می‌شود. نخست از این جنبه که مثلا فقط در بخش (دکور، مجری، کارگردانی و غیره) بودجه در اختیار چه کسی قرار گیرد که توان اجرایی داشته باشد، اما در عین‌ حال دستمزد چندانی درخواست نکند؛ بخش بعدی به نتیجه و خروجی نهایی بازمی‌گردد که تجربه دوره‌های‌ متعدد برگزاری نشان داده کیفیت برگزاری مراسم پایانی در اکثر موارد موفق به جلب رضایت شرکت‌کنندگان نشده است. اما آنچه در ادامه مورد بررسی قرار گرفته حاصل جمع این بخش و مبالغ پرداختی به گروه‌های برگزیده است.

در بخش اختتامیه فجر اعداد از رشد هزینه‌ها به سبب تورم حکایت دارد. از سال 1392 تا 1398 هزینه برگزاری مراسم اختتامیه 3برابر شده است. البته در سال 1397 (203 میلیون تومان) که جشنواره بزرگ‌تر از سال 1398 (معادل 162 میلیون تومان) است، رقم رشد در مقایسه با سال 92 رشد حدود 4 برابری دیده می‌‎شود؛ با این وجود در حوزه جوایز مقایسه سال 1398و 1397 نشان‌دهنده رشد 2 برابری است. به‌ عبارتی جوایز همگام با هزینه برگزاری رشد نکرده‌اند. قابل ‌توجه است که در دو برهه حتی جوایز با کاهش ارقام هم روبه‌رو می‌شود. برای مثال در دوره فرهاد مهندس‌پور رقم جوایز از 215 میلیون تومان به 151 میلیون کاهش می‌یابد که بخش مهمی از آن به سبب حذف بخش‌های مسابقه‌ای است.

هزینه برپایی مراسم پایانی سی‌وهشتمین دوره جشنواره تئاتر فجر در سال 98 بدون ارقام جوایز افراد برگزیده، 162 میلیون تومان عنوان شده، در حالی که همین مراسم دو سال پیش از این تنها 60 میلیون تومان خرج روی دست دبیرخانه گذاشته است. این بخش در سال 97 چیزی معادل 202 میلیون تومان هزینه داشته است. باید دوباره تاکید کنیم، این اعداد جدا از رقم پرداختی به افراد برگزیده آمده است.

باری در نهایت؛ نمودارها و اعداد به ما می‌گویند که جهان جشنواره تئاتر فجر از نظر اقتصادی بیش از آنکه به نفع هنرمند و گروه‌های نمایشی باشد، در ید قدرت برگزارکنندگان است. این رشد مالی یعنی سیاست فجر همواره به‌ نام هنرمندان و به ‌کام کارمندان بوده و عدم‌ اصلاح رویه کنونی، این مناسک را بیش از هر چیز به محل تلاش کارمندان و مدیران برای دریافتی مالی بیشتر و اعمال قدرت، در نتیجه کمرنگ شدن نقش هنر سوق داده است. نکته قابل تامل در طول جمع و تفریق ارقام هزینه شده، پاداش‌هایی است که در پایان هر دوره از محل اعتبار برگزاری (حمایت از تولید!) به کارمندان اداره کل هنرهای نمایشی پرداخت می‌شود. اعداد و ارقامی که به تفکیک اعلام نشده و برای نمونه ما نمی‌دانیم «رییس شورای ارزشیابی و نظارت» اداره کل هنرهای نمایشی سال گذشته یا سال پیش از آن چقدر پاداش دریافت کرده است.

روزنامه اعتماد