شناسهٔ خبر: 63863 - سرویس دیگر رسانه ها

نشست «وضعیت نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی» برگزار شد: مدیران نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی تخصص ندارند/کتاب گران نیست!

عیلخانی گفت: مدیر نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی صرفا مدیر است و تخصصی در علوم انسانی ندارد. این درحالی است که در نشر دانشگاهی علوم انسانی باید مدیرانی وجود داشته باشد که خودشان متخصص باشند و این حوزه را درک کنند.

مدیران نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی تخصص ندارند/کتاب گران نیست!

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ علی اکبر علیخانی استاد دانشگاه تهران صبح امروز طی نشستی که به صورت مجازی از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی برگزار شد درباره «وضعیت نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی» سخن گفت.

او در ابتدای سخنانش به برخی از چالش‌های معطوف به نگاهی که نسبت به علوم انسانی در کشور وجود دارد اشاره کرد و افزود: علاوه بر نگاه سیاسی و ایدئولوژی که نسبت به علوم انسانی در کشور وجود دارد از سوی دیگر گویی علوم انسانی امری فانتزی است و نیازی به آن احساس نمی‌شود.

علیخانی ادامه داد: ما هیچ گاه، هیچ بازخواستی از سازمان‌ها نسبت به تخصیص بودجه، ایجاد فضای مناسب و ... درباره علوم انسانی نداشتیم. بی توجهی به علوم انسانی در دراز مدت موجب مشکلات زیادی می‌شود و هیچ‌گاه سازمان‌ها و نهادها بابت این عدم توجه بازخواست نمی‌شود.
 
این استاد دانشگاه غلبه فضای فنی و مهندسی بر حوزه سیاست‌گذاری در این حوزه را موجب مغفول ماندن علوم انسانی در کشور دانست.
 
علیخانی در بخش دیگری از سخنانش درباره چالش‌های نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی سخن گفت و افزود: نشر دانشگاهی در حوزه علوم انسانی امری تخصصی است؛ چالش نخست در این باره نظام اداری ناکارمد و فشل است که تاثیر روی نشر دارد. دوم نبود قوانین جامع، دقیق، روشن و تسهیل کننده؛ بدین معنی که در این زمینه قانونی نیست که اگر یک موسسه، کتابی را تحویل گرفت باید طی دو ماه پاسخ دهد. متاسفانه بسیاری از موسسات کتاب را تحویل می‌گیرند و اساسا بعد از هشت ماه هیچ پاسخی به مولف نمی‌دهند.
 
به گفته او، نبود فرایندهای شفاف و رقابتی چالش دیگر است بدین معنی که افرادی که اثرشان را تحویل می‌دهند باید بدانند که نتیجه کارشان چه می‌شود. بنابراین باید مراحل داوری آثار هم مشخص باشد که چه کاری قوی‌تر و چه کاری ضعیف‌تر است.
 
علیخانی با اشاره به سیاست‌زدگی به عنوان چالش دیگر این حوزه گفت: این چالش می‌تواند فرهنگ، علم و ... را نابود کند. باید سیاسی بودن و سیاست زدگی را در حوزه احزاب سیاسی نگه داشت. دانش، تفکر و .... باید از سیاست زدگی مصون بماند. یک نویسنده و استاد دانشگاهی باید به آینده خودش فکر کند و اجازه ندهد تحت تاثیر منافع کوتاه مدت قرار گیرد.
 
او یادآور شد: مدیران صوری یکی دیگر از چالش‌های این عرصه است بدین معنی که مدیر نشر دانشگاهی دراین حوزه صرفا مدیر است و تخصصی در علوم انسانی ندارد. این درحالی است که در نشر دانشگاهی علوم انسانی باید مدیرانی وجود داشته باشد که خودشان متخصص باشند و این حوزه را درک کنند.
 
علیخانی در ادامه درباره چالش‌های معطوف به نویسندگان به پنج مولفه اشاره کرد و گفت: در حاشیه بودن استادن برجسته و بازتجربه در این حوزه محسوس است و طبعا استادان جوان باید فضای کار داشته باشند اما دانشگاه نباید از وجود استادان با تجربه خالی باشد و با استادان جوان در ارتباط باشند.
 
به گفته او، برخی از نهادها و سازمان‌ها سراغ افراد برجسته می‌روند اما حاضر نیستند هزینه‌های مربوط و در شان این افراد بپردازند. همچنین عدم تخصیص امکانات به افراد برجسته چالش دیگر این حوزه است؛ گاهی ممکن است افراد برای پژوهش ها نیازمند بودجه باشند اما چنین فضایی در اختیار پژوهشگران این حوزه نیست.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه چالش دیگر به خود استادان برمی‌گردد توضیح داد: بدین معنی که جامعه علمی نسبت به نقد و پوپایی خودشان بی‌توجه است. به همین دلیل بی نشاطی و بی انگیزگی در جامعه ما حاکم شده است. جامعه ایران در زبان می‌گوید نقد پذیر است اما در عمل این گونه نیست.
 
او مسایل و چالش‌های معطوف به ناشران و نشر دانشگاهی را توصیف کرد و افزود: نخستین چالش ناشران نبود موسسه رتبه‌بندی و ارزیابی ناشران این حوزه است. خوب است بنا بر پروتکل‌ها این ناشران رتبه بندی شوند و بعد بر اساس امتیازاتشان به آنها امکاناتی مانند کاغذ یارانه‌ای بیشتر و ... اختصاص داده شود.
 
علیخانی گفت: نداشتن فرایندهای ارزیابی و استاندارهای کم و بیش یکسان برای همه چالش دیگر است؛ باید استانداردهایی مبنی بر کف و سقف مشخص باشد. سومین چالش طولانی بودن فرایند داوری است که مشکلاتی را در این باره به وجود آورده است. مشکل بعدی فرایند توزیع است؛ بدین معنی که گاهی مخاطب اساسا اطلاعی از فرایند انتشار کتاب ندارد و نمی‌داند کتاب خوبی منتشر شده است یا خیر. باید ارتباط نظام مند و مستمر با مخاطبان در حوزه نشر دانشگاهی در علوم انسانی وجود داشته باشد.
 
او با بیان اینکه کتاب‌های خوب علوم انسانی در مهجوریت است تاکید کرد: نادیده گرفته شدن نوآوری یک چالش دیگر است؛ برخی از آثار نوآوری‌های خیلی خاصی دارند و نکته غیر معمولی و بحث ساختارشکنانه‌ای را مطرح می‌کنند. گاهی این آثار که به شوراها راه ‌می‌یابد به دلیل عدم ارتباط داوران با آن کنار گذاشته می‌شوند.
 
 علیخانی در بحش پایانی سخنانش درباره چالش‌های مربوط به مخاطبان هم توضیح داد: نبود شبکه اطلاع رسانی متمرکز بر روی مخاطبان یکی از چالش‌های این بخش است؛ ناشران می‌توانند یک مرکز اطلاع‌رسانی را درباره تازه‌های نشر این حوزه راه‌اندازی کنند. وجود پایگاه‌های اینترنتی مثل نورمگز می‌تواند به آگاهی مخاطبان از تازه‌های نشر علوم انسانی کمک کند. در حوزه کتاب هم باید چنین اتفاقی بیافتد. امروز به صورت پراکنده سایت‌هایی وجود دارد اما کافی نیست. باید چنین پایگاهی وجود داشته باشد و به صورت روزآمد تازه‌ها روی آن قرار بگیرد.
 
به گفته او، نکته دیگر مربوط به هزینه‌ها و قیمت کتاب است؛ بدین معنی که قیمت کتاب در ایران گران نیست و هیچ‌گاه هم گران نبوده است. شما نسبت به هزینه‌های دیگر زندگی، می‌بینید که قیمت کتاب نسبت به آن‌ها بسیار نیست اما بنا به دلایلی برای مخاطب ایرانی گران به چشم می‌آید. یعنی خانواده‌ای ایرانی به مراتب پول بیشتری برای چیزهای غیرضروری می‌دهند تا کتاب.
 
علیخانی یادآور شد: البته در کنار این موضوع باید در نظر بگیرید که برخی از اقشار مانند دانشجویان هزینه کافی برای خرید کتاب ندارند چون هزینه‌های ضروری‌تری برای زندگی دارند.
 
او با بیان اینکه یک جامعه معقول وقتی روی فرهنگ و کتاب سرمایه‌گذاری می‌کند از هزینه‌های اجتماعی خود کم می‌کند گفت: مهمترین چالش مربوط به بخش نتایج در حوزه نشر دانشگاهی این است که سیستم ارزیابی برای تعیین سطح کمی و کیفی کتاب‌ها نداریم. اکنون میزان موفقیتی که در بخش نشر اساتید داریم مرهون فرصت و زمینه‌هایی است که نشر دانشگاهی برای ما فراهم کرده است و امیدواریم این سطح در شان مردم ما با تمدن 6 هزار ساله باشد و جایگاه‌های بالاتری را کسب کند.
 
این استاد دانشگاه همچنین دلیل ضعف تالیفات علوم انسانی در بخش‌های مختلف را تشریح کرد و گفت: ما در حوزه علوم انسانی آثار تکراری و ضعیف داریم،‌ آثار متوسط داریم و آثار خوب و برجسته داریم. در بخش آموزش محور ما نیاز چندان برای نوآوری در دانش نداریم اما در یادگیری و یاددهی انتظار نوآوری داریم.