به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ امام چهارم شیعیان حضرت علی بن حسین ملقب به سجاد و زین العابدین (ع) در پنجم شعبان سال ۳۸ هـ. ق (یا ۱۵ جمادی الاولی سال ۳۶ هـ. ق) در شهر مدینه چشم به جهان گشود. حضرت در واقعه عاشورا ۲۳ ساله بودند که پس از شهادت امام حسین(ع) در واقعه جانسوز کربلا به سال ۶۱، به مدت ۳۵ سال امامت و رهبری شیعیان را برعهده داشتند و سرانجام در ۱۲ محرم و بنا به نقل مشهور ۲۵ محرم سال ۹۴ ه.ق به تحریک هشام بن عبدالملک مسموم گردیده و در سن حدود ۵۷ یا ۵۹ سالگی در مدینه به شهادت رسیدند و پیکر پاکش در کنار عموی بزگوارشان امام حسن مجتبی(ع)در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
آموزه های شیعی در دعاهای امام سجاد(ع)
دوران زندگی آن امام بزرگوار به دو بخش مهم تقسیم می شود، یکی همراهی ایشان با پدر گرامیش امام حسنی(ع)به مدت ۲۲ یا ۲۴ سال و دیگری دوره امامت آن حضرت به مدت ۳۵ سال است و دوره امامت آن حضرت، همزمان با خلافت پنج خلیفه اموی یعنی یزید.، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک بود.
امام سجاد (ع) دوران رشد خود را در عهد امامت امام مجتبی (ع) و پدر خود حسین بن علی (ع) سپری کرد. در کربلا حاضر شد، اما به دلیل بیماری نتوانست در جنگ شرکت کند. پس از آن قریب ۳۴ سال رهبری شیعیان را بر عهده داشت. این دوره، دوره ای سخت بود و شیعیان به شدت تحت فشار امویان قرار داشتند. آن حضرت از راه های گوناگون توانست شیعیان خالص را در اطراف خویش گرد آورد و راه را برای فرزندش امام باقر (ع) باز کند. از مهم ترین یادگارهای امام سجاد (ع) دعاهای آن حضرت است که مشحون از مفاهیم عالی اخلاقی و عبادی و سیاسی است. مجموعه این دعاها به صورت کتاب بسیار نفیسی به نام «صحیفه کامله سجادیه» درآمده است. و رساله ای هم از آن حضرت به جا مانده که به نام «رساله حقوق» معروف است.
در برخی از کتب امامیه از جمله در کتاب الصحیفة الثالثة السجادیة تالیف علامه میرزا عبد الله اصفهانی به مناجاتی منسوب به امام سجاد(ع) اشاره شده است که این مناجات را مفصل ترین مناجات آن حضرت توصیف کرده اند و وجه تسمیه آن به مناجات انجیلیه از این باب است که فقرات این دعا شبیه اکثر فقرات و مواعظ انجیل است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده و نه انجیلی که هم اکنون بین نصاری است.
گفتنی است که مضامین عالی این مناجات و سبک و سیاق عبارات آن خود قوی ترین دلیل بر صحت صدور آن از لسان معصوم است و حتی اگر سند آن ضعیف هم باشد خود این مضامین بر صحت صدور آن از معصوم کفایت می کند. وانگهی برخی از متاخرین و متقدمین علما این مناجات را در کتابهای خود نقل کرده اند از جمله صاحب انیس العابدین، همچنین المولی الجلیل مولانا محسن الکاشانیِ معاصر (قدس سره) آن را در کتاب ذریعة الضراعة نقل کرده است.
سیرۀ اخلاقی امام سجاد (ع)
امام سجاد(ع) انـسانى کامل و برگزیدۀ حق و در همۀ جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج کـمـال رسـیـده و نمونۀ مجسم و عینى قرآن و رسول خدا(ص) بود. در دوران سیاه حکومت اموى که ارزشهاى انسانى و فضائل اخلاقى به فراموشى سپرده شده و مردم به جاى مشاهده زهد، ساده زیستى، تواضع، نوع دوستى، نرم خویى و رعیّت پرورى از زمامداران خود به عنوان خلیفه پـیـامبر(ص)، شاهد دنیا طلبى، اشرافیّت، تجمّل گرایى، خود محورى و بزرگ بینى آنان بـودنـد، آن امـام هـُمـام، چـون خـورشـیـدى فـروزنـده درخـشـیـد و وجـودش مـجـمـع هـمـۀ فـضائل و ارزشهاى فراموش شده گشت؛ چندانکه دوست و دشمن را به تحسین واداشت. چنانکه محمد بن طلحه شافعى مى نویسد: او، زینت عبادت کنندگان، پیشواى زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیره اش گواه آن اسـت کـه وى فرزند صالح رسول خدا(ص) و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است… .
امام باقر(ع) در مورد علت ملقّب شدن پدر بزرگوارش به «سجاد» مى فرماید: او را سـجـّاد نـامیدند، چون: هیچگاه نعمتى را به یاد نمى آورد مگر آن که سجده مى کرد؛ هیچ وقت آیـه اى از قـرآن را کـه سجده (واجب یا مستحب ) داشت نمى خواند مگر آن که سجده مى کرد؛ خداوند هـیـچـگـاه بـدى و ناگوارى را از او دفع نکرد مگر آن که سجده کرد، هیچ زمان از نماز واجب فارغ نـشـد مـگـر آنکـه سـجده کرد، هیچگاه بین دو نفر را اصلاح نکرد مگر آن که سجده کرد، (بر اثر فـزونـى ایـن سـجـده هـا) آثـار سـجـده در تـمـامـى مـواضـع سـجـود آن حـضـرت نـمـایـان بود.
یکی دیگر از ابعاد برجسته سیره اخلاقی امام سجاد(ع)، عفو و گـذشت اشان است و پاسخ بدى را به نیکى دادن از دیگر خصلتهاى پیشواى چهارم (ع) بود. آن امام همام از این خوى برجسته خود چنین یاد مى کند: «جـرعـه اى نـنـوشـیـدم کـه نـزد مـن مـحـبوبتر از جرعۀ خشمى باشد که در مقام تلافى صاحب آن برنیایم.» [فرو بردن خشم براى من، گواراترین نوشیدنیها بود!]. از دیگر ویژگی های برجسته همۀ امامان معصوم(ع) بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگى به مشکلات آنان است که در زندگى هر یک از آن بزرگواران نمونه هاى فراوانى به چشم مى خورد؛ در این خصلت امام سجاد(ع) به گونه ای بود که هیچ غذایى نمى خورد مگر آنکه همانند آن را صدقه مى داد و مى فرمود: هـرگـز بـه(حـقـیـقـت)نـیـکـوکـارى نمى رسید مگر آن که از آنچه دوست مى دارید(در راه خدا)انفاق کنید.
روش امـام زیـن العـابـدیـن (ع) در انـفـاق و صـدقـه دادن ایـن بـود کـه قـبـل از آنـکـه صـدقـه را بـه نـیـازمـنـد بـدهـد آن را مـى بـوسـیـد. وقـتـى از عـلّت آن سـؤال شد، فرمود: من دست سؤال کننده را نمى بوسم، بلکه دست پروردگارم را بوسه مى زنم. صدقه پیش از آن که به دست نیازمند برسد به دست پروردگارم مى رسد. روش دیـگـر آن گـرامـى در صـدقـه، سـرّى انـجـام دادن آن بـود. آن بزرگوار در این باره مى فرمود: صدقه پنهانى، (آتش) خشم پروردگار را خاموش مى کند.
شجاعت و ظلم ستیزی از دیگر ویژگی های ائمه اطهار(ع) است که هر کدام از این بزگواران به تناسب شرایط زمانه خویش جلوه ای از آن را بروز داده اند از جمله امـام چـهـارم شیعیان که سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامه اى همچون عبیداللّه، یزید و عبدالملک بهترین گواه قوّت روحى و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعۀ کربلا و دوران امامت آن امام همام است. علاوه برخطبۀ آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایت ها و ظلم و فساد دستگاه بنی امیه و خصوصاً یزید انجامید ایشان در بـرابـر عـبـیـداللّه کـه آن حـضـرت را تـهـدیـد بـه قتل کرده بود فرمود: آیا مرا به کشتن تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و شهادت، کرامت ماست؟
سیرۀ اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کامل ترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظۀ زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است. گاهی در برابر مستضعفان و محرومان و ضعفای جامعه … وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ اند و انفاق و محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز می شود، و گاهی نیز در برابر مستکبران و ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاع ترین، دلیرترین و محکم ترین انسان ها برای ستاندن حق مظلوم از ظالم اند.
صحیفه سجادیه از نگاه ویلیام چیتک
ترجمه انگليسى صحيفه سجاديه همراه با ملحقات، دعاهاى ايام هفته، مناجات خمسه عشر و رسالة الحقوق امام سجاد(ع) »، از آثار ارزشمند ویلیام چيتيك، اندیشمند آمریکایی است كه نقشى بسزا در معرفى صحيفه در سطح جهانى داشته است. پروفسور ويليام چيتيك در سال ۱۹۴۳ در شهر ملفورد (Milford)در ايالت كنتيكت(Connecticut) در كشور امريكا زاده شد. تحصيلات دانشگاهى خود را در رشته هنر آغاز كرد. در خلال سالهاى تحصيل به ايران سفر كرد و دكتراى زبان و ادبيات فارسى را در سال ۱۹۷۴ از دانشگاه تهران گرفت. وى ۵ سال در دانشگاه صنعتى شريف به تدريس تاريخ تطبيقى اديان اشتغال داشت. پس از بازگشت به امريكا، به مدت ۳ سال به گروه ويرايش «دائرة المعارف ايرانيكا» پيوست. چيتيك ، از سال ۱۹۸۳ تاكنون به تدريس مطالعات دينى در دانشگاه استونى بروك (Stony Brook) اشتغال دارد. پژوهش در تاريخ تصوّف، عمده ترين موضوع در كارهاى پژوهشى اوست. كتاب «من و رومى» به زبان انگليسى (Me and Rumi) در ترجمه و توضيح كتاب مقالات شمس تبريزى كه در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، جايزه جهانى كتاب سال جمهورى اسلامى ايران در بهمن ۱۳۸۳ را دريافت كرد.
چيتيك بر «ترجمه انگليسى صحيفه سجاديه همراه با ملحقات، دعاهاى ايام هفته، مناجات خمسه عشر و رسالة الحقوق امام سجاد(ع) »، مقدمه اى نسبتا مبسوط نگاشته و درباره امام سجاد(ع)، صحيفه و نسخه هاى خطى و شروح آن، دعا در اسلام، توحيد، درخواست از خدا، اسماء الحسنى، شكر نعمتها و مطالبى از اين دست، سخن گفته است. اين ترجمه، ابتدا توسط «بنياد محمدى» در انگلستان و سپس انتشارات انصاريان قم (بطور افست) منتشر شد.
وی در بخشی از مقدمه خود بر ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه، می گوید: "...كتابى مانند صحيفه بُعد درونى و داخلى اسلام را آشكار مى كند كه حتى ممكن است فهم و درك آن در ساير متون اوليه دشوارتر نيز بوده باشد. هنگامى كه دانشمندان و ساير افراد ناآشنا به اسلام به آن مى نگرند به طور طبيعى آنچه را كه در نگاه اول ديده باشند درك مى كنند كه از آن جمله مى توان به وقايع، گزارشها و اسناد مكتوب، روابط اجتماعى، و غيره اشاره كرد. آگاهى يافتن از درون قلب مردم و يا اصرار بر فهميدن رابطه شخصى افراد با پروردگار كار آسانى نيست، اگرچه بيشتر مردم نيز علاقه اى به اين امر ندارند. اگر راهى به درون قلوب مردم وجود داشته باشد، يافتن آن مستلزم مطالعه و بررسى درونى ترين نگرانى ها و دغدغه هاى افراد است كه در فعاليتهاى بيرونى و نوشته هاى ايشان منعكس مى شوند. امّا ابعادى از اسلام كه بيشتر توجه نظاره كنندگان بيرونى را به خود جلب كرده اند ابعاد بيرونى و مشخص آن هستند كه نسبتا خالى از عشق و حرارتى هستند كه در غرب از معنويت و روحانيت سراغ دارند."
این اندیشمند غربی در بخشی دیگر از سخنان خود یادآور می شود: "... تمدن اسلامى به طور كلى بسيار شبيه به يك شهر مسلمان نشين قديمى است : ديوارهاى بيرونى حكايت از گرفتگى و كسالت و غمبار بودن آن مى كنند و ورود به اين دنياى پشت ديوار نيز آسان نيست ؛ امّا اگر شخصى بتواند با اهالى اين شهر صميمى شود، به او حياط ها و باغهاى دل انگيز و زيبايى نشان داده خواهد شد كه مملو از گلهاى خوشبو، درختان ميوه، و فواره هاى جوشان هستند. آنهايى كه در رابطه با تاريخ اسلام، وقايع سياسى، و بنيادهاى آن مطلب مى نويسند تنها با ديوارها سروكار دارند، زيرا راهى به درون باغهاى پشت ديوار ندارند. برخى از اين باغها از طريق مطالعه صوفى گرى، هنر و معمارى، شعر، و موسيقى به روى افراد باز مى شوند، امّا از آنجا كه تمام اين موارد در اشكال تاريخى ويژه و تحت تأثير محيط پيرامون خود به ظهور رسيده اند، ريشه هاى عميق اسلامى آنها به راحتى از چشم افراد دور مى ماند. قديمى ترين، اصيل ترين و دشوارترين باغهاى اين شهر براى ورود، قلبهاى بزرگترين نمايندگان اين تمدن است. اينجاست كه دعاهاى رسيده از ستونهاى اسلام اوليه تصوير كاملاً جديدى را از روح زنده و پوياى اسلام نشان مى دهند، چراكه اين دعاها دسترسى مستقيم به انواع رفتارها و ويژگى هاى بشرى كه پيش نياز شكوفايى كامل آرمان اسلامى هستند را فراهم مى كنند."
پرفسور چیتک در ادامه مقدمه خود بر ترجمه انگلیسی صحیفه سجادیه، تأکید می کند: "... در اسلام دعا به عنوان يكى از نخستين چارچوب هايى در نظر گرفته مى شود كه در آن روح مى تواند مطابق با خواست الهى شكل بگيرد و از طريق اين چارچوب تمام افكار و مفاهيمى كه بر نفس بنيان نهاده شده اند به دور ريخته شوند. تأكيد فوقالعاده كه در صحيفه بر انجام خواست خدا شده است ـ همانطور كه مسيحيان دعا مى كنند «خواست تو انجـام مى شود» ـ محوريتى را براى پروردگار ترسيم مى كند كه تمام خودخواهـى هاى شخصى و خواهش هاى فردى كه به هر شكل با خواست الهى ـ خواستى كه از سوى شريعت و سنت به آن شكل ملمـوس و عينى داده شده است ـ مغايرت دارد را انكار مى كند. براى مسلمانان آن زمان نيز همانند مسلمانان امروزى اطاعت پروردگار وابسته به تقليد از آنهايى است كه پيشتر از اين با لطف و راهنمايى پروردگار شكل گرفته اند. مجموعه اين افراد با پيامبر آغاز شده و با اصحاب بزرگ ايشان ادامه مى يابد..."
وی تصریح می کند: اگرچه بسيارى از دعاهايى كه از پيامبر و امامان به ما رسيده اند به طور يقين اظهارات قلبى خودجوش آنها بوده اند، امّا ساير دعاها بايد با هدف بازگويى در شرايط مختلف يا انتقال به مؤمنين و دينداران نگاشته شده باشند. بيشتر دعاهاى پيامبر كوتاه هستنـد و مـى توانند فـى المجلس نقل شوند امّا برخى از دعاهايى كه از امامان رسيده اند ـ مانند دعاى امام زين العابدين براى روز عرفه(شماره ۴۷) ـ طولانى بوده و داراى سبك نگارشى بسيار فاخر و پرطمطراقى مى باشند. حتى اگر اين دعاها در ابتدا به صورت خودجوش و خودانگيخته بوده باشند، اين حقيقت كه آنها به عنوان دعاهايى براى شرايط بخصوص به وجود آمده اند نشان دهنده اين مطلب است كه آنها دست به دست امامان و پيـروان آنها رسيـده اند تا در شـرايط مشابـه شـرايط زمـان اداى آنها دوباره تكرار شوند.
چیتیک در ادامه با اشاره به اینکه دانستن شرايطى كه در آنها دعاها بوجود آمده اند به طور طبيعى غيرممكن است، یادآور می شود: ... امّا ما به ميزان بسيار زيادى در مورد فضاى عمومى دوران ابتدايى اسلام اطلاعات داريم كه مى تواند به نشان دادن نقش دعا در جامعه آن زمان كمك كند. بسيارى از مسلمانان، كه بدون شك بسيار بيشتر از مسلمانان امروزى بوده اند، مقدار بسيار زيادى از زندگى كارى خود را وقف نقل قرآن، يادآورى خداوند، و دعا كردن كردند. حتى آنان كه مكه و مدينه را به قصد شركت در جنگهايى به منظور توسعه اسلام و يا شركت در اداره امپراتورى جديد ترك كردند لزوما از اعمال معنوى چشم پوشى نكردند. و براى آنها كه خود را وقف عبادت كردند، دعا به منزله گوشت و خون تخيل آنها بود. دعا ابزارى بود كه مردم مى توانستند توسط آن به پروردگار خود بيانديشند و فكر و ياد او را در تمام فعاليتهاى روزانه خود حاضر نگاه دارند. دعا بيان صميمى و دوستانه «توحيد» يا «اذعان به يگانگى خداوند» بود كه به احساسات، عواطف، افكار، و ادراكات آنها شكل داد.
وی با تصریح می کند: ... در اسلام دعا به عنوان يكى از نخستين چارچوب هايى در نظر گرفته مى شود كه در آن روح می تواند مطابق با خواست الهى شكل بگيرد و از طريق اين چارچوب تمام افكار و مفاهيمى كه بر نفس بنيان نهاده شده اند به دور ريخته شوند. تأكيد فوق العاده كه در صحيفه بر انجام خواست خدا شده است ـ همانطور كه مسيحيان دعا مى كنند «خواست تو انجـام مى شود» ـ محوريتى را براى پروردگار ترسيم مى كند كه تمام خودخواهـى هاى شخصى و خواهشهاى فردى كه به هر شكل با خواست الهى ـ خواستى كه از سوى شريعت و سنت به آن شكل ملمـوس و عينى داده شده است ـ مغايرت دارد را انكار مى كند. براى مسلمانان آن زمان نيز همانند مسلمانان امروزى اطاعت پروردگار وابسته به تقليد از آنهايى است كه پيشتر از اين با لطف و راهنمايى پروردگار شكل گرفته اند.
این نویسنده آمریکایی به نقش امام در اندیشه شیعه اشاره کرده و می افزاید: "... ياران ائمه به طور دائم به آنها مراجعه كرده و از آنها راهنمايى مى خواستند، در حاليكه امامان خود پيرو شيوه پيامبر بودند كه ساعتهاى متمادى را در روز و شب به نماز، ذكر، و دعا مى پرداختند. اگرچه بيشتر اين زندگى مذهبى و عبادى حالتى شخصى و درونگرايانه داشت، امّا امامان وظيفه داشتند جامعه را رهبرى كرده و زندگى مذهبى مردم را غنى سازند. همانطور كه امام زين العابدين در «رساله حقوق»، ترجمه شده در قسمت ضمايم، تأكيد مى كند، بر هر صاحب علمى است كه آن را به ديگران انتقال دهد و امامان نيز از سوى هم عصران خويش، چه شيعه و چه سنى، به عنوان صاحبنظران و مراجع بزرگ اسلام شناخته شده بودند. بنابراين طبيعى بوده كه امامان دعاهايى را بنگارند كه در آنها علم ايشان در مورد ارتباط انسانها با خداوند با استفاده از شخصى ترين اصطلاحات بيان شده باشد و قابليت انتقال يافتن به ديگران و تبديل شدن به يك دارايى مشترك را نيز داشته باشند. اگر نخواهيم بگوييم بيشتر دعاهاى صحيفه از اين نوع هستند، بسيارى از آنها اين خاصيت را دارا هستند..."
پرفسور چیتیک با بیان اینکه از آغاز اسلام، دعا يكى از عوامل پايه اى و اساسى بوده است كه مسلمانان از آن طريق، آگاهى از اندازه هاى درست و صحيح را به واقعيت رسانده اند و خود را براى ديدن پروردگار به عنوان منبع و منشاء تمام خوبى ها آموزش داده اند، یادآور می شود: دعا در عالى ترين نمونه هاى آن، همانطور كه در صحيفه مى توانيم ببينيم، تمرين مداوم بينشى است كه براساس آن، هرآنچه به خدا تعلق دارد به خدا و هرآنچه به انسان تعلق دارد به انسان مرتبط و منتسب مى شود. به محض اينكه چنين بينش و بصيرتى به انسان دست مى دهد، او با گناهكارى و نقص خود تنها مى ماند. پس تنها كارى كه مى تواند انجام دهد خوار و ذليل ساختن خود در برابر پروردگارش است تا از او طلب رحمت و بخشش كند.
وی با اشاره به محتوای معنوي و روحاني صحیفه سجادیه، بر دیگر آموزه های این میراث بزگ شیعه تأکید کرده و می گوید: ... صحيفه آموزه هايى را نيز ارائه مى دهد كه در سطوح مختلفى، از خداشناسى (در گسترده ترين مفهوم آن) گرفته تا مسائل اجتماعى، كاربرد دارند. البته بررسى جامع و كامل اين سطوح نيازمند نگارش كتابى است كه بسيار قطورتر از خود صحيفه خواهد بود. اميدوارم كه با انتشار اين ترجمه از صحيفه سجاديه، دانشمندان به مطالعه و بررسى محتواى دعاهاى موجود در صحيفه (و همچنين دعاهايى كه از ساير اركان اسلام آغازين به خصوص امامان شيعه به جاى مانده است) ترغيب شوند تا تمام سطوح آموزه هاى اين ادعيه را آشكار كنند.
این اسلام شناس یادآور می شود: "... اسلام واقعيتى طبيعى و سازمند است كه داراى سه بُعد بنيادين است: عمل يا شريعت (اسلام)، اعتقاد (ايمان) شامل مكتب و آموزه هاى انديشمندانه، و معنويت (احسان). اين ابعاد در نمونه زنده اى از يك جامعه به طور بسيار نزديكى به هم پيوسته اند، حتى اگر اشكال بنيادين مختلفى بخواهند به طور جداگانه با آنها ارتباط برقرار كنند. منابع اوليه مانند احاديث پيامبر يا نهج البلاغه على (ع) با هرسه اين ابعاد سروكار دارند. البته بخشهاى مختلفى را نيز از اين منابع مى توان جدا كرد كه تنها به موضوع خاصى مى پردازند. امّا اثرى همانند نهج البلاغه يا صحيفه تفاوت بسيار زيادى دارد، چرا كه در اين كتاب بياناتى در تمام زمينه ها، از ماوراء الطبيعه گرفته تا ماهيت دولت سالم و يا تا اشتباهات شخصى برخى هم عصران على(ع)، يافت مى شود. اگرچه معنويت يكى از ابعاد اسلام است، ولى در نهج البلاغه هيچ تأكيدى بر آن وجود ندارد، امّا اين نكته را نبايد فراموش كرد كه در تمام گفته هاى على(ع) معنويت و تقدس عميقى نهفته است.
وی با مقايسه صحیفه سجادیه و نهج البلاغه تأکید می کند: صحيفه سجاديه با شكل و محتواى دعايى خود بر درونى ترين و خصوصى ترين بُعد اسلام تأكيد مى كند. امّا بايد توجه داشت كه صحيفه به طور همزمان به ساير ابعاد اسلام نيز گوشه چشمى دارد. به عنوان مثال دسته سنتى و قديمى «ايمان» با موضوعاتى چون خدا، فرشتگان، پيامبران، كتابهاى مقدس، روز قيامت، و «اندازه گيرى» (قَدَر) خير و شر در ارتباط است. اين عناصر ايمان موضوع اصلى بيشتر تفكرات اسلامى در كلام، فلسفه، و صوفى گرى نظرى را تشكيل مى دهند. امام زين العابدين(ع) اين عناصر و موضوعات را گاهى به طور خلاصه و گاهى به صورت مشروح مورد بحث قرار داده است. او اغلب از فرشتگان ياد مى كند و جمله «سلام و درود بر حاملان عرش» (شماره ۳) كه او در رابطه با فرشتگان بيان مى كند بهترين خلاصه عقايد مسلمانان در مورد آنهاست.
پرفسور چیتیک در ادامه یادآور می شود: ... امام(ع) همچنين به طور پيوسته به حوزه و قلمرو اعمال اسلامى يا شريعت در معناى گسترده آن اشاره مى كند. او بر نياز به پيروى از راهنمايى ها و دستورات خداوند كه در قرآن و حديث، هم براى زندگى فردى و هم براى زندگى اجتماعى، آمده است تأكيد مى كند. بسيارى از آموزه هاى اجتماعى ويژه و همچنين احكام و دستورات عمومى از جمله نياز به برقرارى عدالت در جامعه نيز در صحيفه به خوبى ديده مى شوند. امّا از آنجا كه آموزه هاى اجتماعى با حوزه عمل، بيرونى ترين بُعد اسلام، در ارتباط هستند بايد در قالب آموزه هاى نظرى و معنوى امام نگريسته شوند. همانگونه كه امام (ع) در «رساله حقوق» خويش به روشنى بيان كرده است، سلسله مراتب اولويتها بايد همواره مورد توجه قرار گيرد: فردى پيش از اجتماعى، معنوى پيش از عملى، و علم و آگاهى پيش از اقدام. هر انسانى مجموعه اى طولانى از وظايف اجتماعى را بر عهده دارد. امّا اين وظايف بستگى به وظايف ضرورى تر وى دارند كه در درجه اول، ايمان به خدا و در درجه دوم، قرادادن خود در رابطه اى مناسب با حقيقت الهى است.