به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ محمد اسدیگرمارودی، مدیر گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف، در خصوص علم دینی گفت: برای علم دو معنا طلب شدهاست. ما یک معنای عام برای علم در نظر میگیریم که معادل آگاهی و «Knowledge» است و یک معنای خاص نیز بر علم مترتب است که تعبیر به علم تجربی میشود و معادل «Science» است.
معنای علم تجربی و معرفت
وی در ادامه گفت: اگر علمی را که از طریق حواس و مشاهدات تجربی به دست میآید، مورد نظر داشته باشیم، صحبت از معنای علم تجربی یا «Science» میکنیم که این نوع از علم با علومی مانند فلسفه متفاوت است. فلسفه نیز علم است، ولی از راه تعقل و بحثهای مفهومی حاصل میشود. پس از این نظر، فلسفه علم نیست و علم فلسفه نیست.
وی افزود: اگر علم را به معنای لغوی آن به کار ببریم، یعنی به معنی آگاهی، شناخت و معرفت، هم شامل فلسفه میشود و هم شامل علوم تجربی. وقتی که صحبت از علم دینی میکنیم، ناظر به دو نگرشیم؛ یکی علمی که در محدوده دین است؛ به عنوان مثال فلسفه الهیات، فقه و کلام اینها را علم دینی بدانیم که در این صورت ناظر به معنای علم به عنوان «Knowledge» هستیم نه به عنوان علم تجربی یا «Science» ولی نگرش دیگری هم هست که نگاه به مخلوقات خدا دارند.
نظر آیتالله جوادیآملی درباره علم دینی
این استاد دانشگاه با اشاره به نظریه علم دینی آیتالله جوادیآملی، خاطرنشان کرد: آیتالله جوادیآملی و برخی از متفکران اسلامی معاصر، هر علمی را به شرط همراهی با انگیزه دینی، علم دینی میدانند. به عنوان مثال پزشکی که در حال جراحی بدن بیمار برای آموزش به دانشجویان است، هم استاد و هم دانشجویی که در حال تلمذ است، با وجود اینکه در حال فرا گیری علم تجربی هستند، چون نیت آنها این است که این بیمار، مخلوقی از مخلوقات خداست و چون خدا دوست دارد که که تعلیم علم داده شود و بر مبنای وظیفه دینی انجام وظیفه میشود، این هم از مصادیق علم دینی است.
نگرش الهی شرط دینی بودن علم
وی افزود: با این نگرش الهی، علم تجربی و آگاهی و معرفت هر دو علم دینی هستند. اگر آگاهی و معرفت با انگیزه دینی مطرح نشود، علم دینی محسوب نمیشود، لذا فلسفه که از سنخ آگاهی و معرفت و «Knowledge» است، اگر الحادی و مادی طرح شود، دینی نیست. پس هر علمی که در راستای قرب خدا و هدف الهی مطرح شود، میتواند علم دینی باشد.
اسدیگرمارودی با اشاره به ساز و کارهای این دو نوع از علم اظهار کرد: همانطور که پیش از این در مثال پزشکی ذکر آن رفت، قصد از علم تجربی پزشکی، سلامت بدن است، حال در نگرش دینی این سؤال مطرح میشود که ما این بدن سالم را برای چه مهمی لازم داریم؟ پاسخ به این پرسش، نشان میدهد که سلامت بدن یک هدف میانی است و هدف نهایی این است که من بدن سالم را برای این میخواهم که در مسیر عبودیت خدا قرار بدهم.
تعیین سازوکارهای علمی در راستای نیت و هدف
استاد سابق دانشگاه شریف با بیان اینکه بر اساس این مطالب میتوان گفت که ساز و کار علم تجربی برای این است که در مسیر قرب و عبودیت خدا قرار بگیرد، خاطرنشان کرد: اگر ما کشاورز باشیم و تمام علم کشاورزی را به کار ببریم تا بهرین محصول را از مزرعه برداریم و تمام هدف ما تنها برداشت محصول مناسب باشد، این به معنای سرگرم شدن به اهداف میانی است، ولی اگر همه آن ضوابط علمی را برای کسب محصول بهتر در راستای عبودیت الهی به کار بگیریم، نمایانگر این است که ما به هدف نهایی توجه داریم.
وی در پایان گفت: سازوکارها باید در راستای نیت و هدف مطرح شود. در این مورد ما به دو نگاه و برداشت می رسیم؛ یکی اینکه من تلاش میکنم، کار میکنم که بخورم و دیگری اینکه من میخورم که کار و تلاش کنم. نگاه اول معطوف به دنیا و اهداف میانی آن است که در اینجا به علم بدون دین میرسیم که لاشهای از علم است، اما نگاه دوم اهداف میانی را وسیلهای برای رسیدن به اهداف نهایی میداند که در واقع بیانگر همان علم همراه با نیت الهی است. علم همرا با نیت و انگیزه الهی بر عکس علم منهای خدا، علمی پویا و زنده است.