انسانیت

کل اخبار:5

  • ۱۳۹۶-۱۱-۰۱ ۱۵:۵۳

    سوزان سانتاگ: بورخس به ما آموخت کتاب راهی برای رسیدن به انسانیت است

    پنج روز پیش زادروز تولد سوزان سانتاگ بود و اگر امروز زنده بود ۸۵ ساله می‌شد. مجله ادبی هاب برای بزرگداشت یاد این نویسنده آمریکایی نامه معروف او برای خورخه لوئیس بورخس را منتشر کرده است.

  • ۱۳۹۵-۰۷-۲۰ ۰۹:۳۰

    انسان‌مداری در برابر بربریت/ ادوارد سعید

    تمایلی برای درک سایر فرهنگ‌ها به ‌منظور هم‌زیستی و توسعه چشم‌اندازهای انسانی نزد آنها وجود ندارد. مسائلی که هیچ ارتباطی به سلطه‌جویی ندارد. جنگ امپریالیستی‌ای که گروهی کوچک از مقامات غیرمنتخب آمریکا به راه انداخته و به یک دیکتاتوری جهان‌سومی که اساسا خود در حال فروریختن بودند حمله‌ور شدند، به دلایل ایدئولوژیک مرتبط با تمایل به سلطه‌گری بر جهان و سیطره امنیتی و مصادره منابع طبیعی کمیاب آنها بوده است.

  • آدونیس ۱۳۹۵-۰۲-۲۵ ۰۹:۰۳

    آدونیس و تعلیق مرگ در حضور خدایان؛

    آدونیس چه می‌گوید؟

    آدونیس دستمان را می‌گیرد تا ما را خود به پنهانگاه خویش برد تا به کلام خویش ما را در مذبح حقیقت سر ببرد؛ و بدین‌سان در حضور خدایان با زیرکی مرگ را معلق می‌کند. آدونیس کنجکاو است و مشتاق و با دلی مشتاق زیر آسمان پرجبروت گام برمی‌دارد، عطر گلی پژمرده نیز او را مست می‌کند. آدونیس سرور همیشه بیدار شاعران است.

  • ویتمن ۱۳۹۴-۱۰-۲۶ ۰۹:۵۴

    نگاهی به اندیشه والت ویتمن، شاعر آمریکایی؛

    مانیفست انسانیت والت ویتمن

    از ویتمن می‌توان فراگرفت که تنها خوشبخت بودن به هیچی نمی‌ارزد، چرا من خوشبخت باشم درحالی‌که مرد سیبریایی و ساموئیدی، فنلاندی یا آن مرد بولیویایی که از کوه سوراتا عبور می‌کند خوشبخت نباشد؟ به همین علت است که می‌سراید: من ساکن همه‌ی شهرهای جهانم. او یک جهان‌وطن واقعی است، او حتی در دورترین نقطه‌ی جهان در فقیرانه‌ترین فضاها کودکان از مگس رنجه را می‌بیند و پیرزنانی زمینگیرشده را؛ و با همه‌ی آن‌ها احساس همدردی می‌کند. او همه‌ی ما را خطاب قرار می‌دهد.

  • ۱۳۹۴-۰۸-۲۸ ۱۴:۰۰

    آیا فلسفه به عقل و انسانیت خیانت می‌کند؟

    آنچه نیاز فوری به آن است تا تحولی آکادمیک بوجود آید، یعنی تحول معرفت به حکمت، تاکنون نه بدان پرداخته شده، نه نقد شده، نه اعلام شده، نه به آن حمله شده و نه بر سر آن نزاعی صورت گرفته است. بلکه از آن غفلت شده است. سکوتی کرکننده بر فکر ما حاکم است. آیا آن نوع از پژوهش آکادمیک را که واقعا نیاز ماست، در اختیار داریم؟ آیا واقعا معرفت پژوهی به طور زیان‌باری غیرعقلانی است و بنیان بسیاری از بحران‌های فعلی ماست، یا آنکه برعکس، بهترین چیزی است که داریم؟ چه دلائلی وجود دارد که نشان دهد حکمت پژوهی بیش از معرفت پژوهی، متناسب علائق عقل و بشریت است؟ چه نوع پژوهشی می‌تواند بهترین کمک را به ما کند که تا آنجا که ممکن است به سوی جهانی خیر پیش رویم؟