به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از فارس؛ مناظره «نسبت ما با علوم انسانی و اجتماعی جدید» با حضور نعمتالله فاضلی و ابراهیم فیاض از اساتید حوزه جامعهشناسی دانشگاه در مجله علوم انسانی شبکه چهارم سیما (زاویه) پخش شد.
در ابتدای این مناظره نعمتالله فاضلی درباره اینکه علم انسانی ـ اجتماعی جدید جه ماهیتی دارد، گفت: این مبحث را از منظرهای مختلف می توان بررسی کرد، یک منظر جامعهشناسانه است بر این اساس علم انسانی ـ اجتماعی جدید نوعی تفکر و شیوه اندیشیدن است برای توصیف، تحلیل و شناخت چیزی که ما به آن جامعه مدرن میگوییم.
وی ادامه داد: از سال های ۱۷۰۰ میلادی به بعد با تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جوامعی که اصطلاحاً غربی گفته می شود شرایط عینی، مادی و انضمامی انسان ها دگرگون شد و این نیازمند نوعی تحول ذهنی و معرفتی بود تا جوامع را تحلیل کند، پس مهمترین وظیفه و رسالت علم انسانی اجتماعی جدید توجه به دانش و زبان جامعه مدرن بود و همگام با تحول این جامعه این دانش هم تحول پیدا می کرد.
سپس ابراهیم فیاض با اشاره به اینکه ما از صدسال قبل علوم انسانی با این مفهوم و ساختار تئوریک خاص در مکتب نوکانتی داشتیم، توضیح داد: حتی در غرب آنچه باعث شد علوم انسانی ایجاد شود شکاکیت روشمند در دوره دکارت بود، افرادی مثل دیلتای مبحث علوم انسانی را مطرح می کردند.
*مدرنیته ایرانی تقلیدی از غرب نبود
در ادامه فاضلی با تأکید بر اینکه با گسترش مدرنیته در جوامع مختلف تمام این دانشها هم به اشکال مختلف ظاهر شدند، یادآور شد: دانش مدرن در جامه کاشته شد و بعدها موسسات مدنی و آموزشی جدید که اولین آن هم دارالفنون سپس دارالترجمه ناصری و مدرسه سیاسی دوران مشروطه است.
وی با بیان اینکه از این زمان به بعد مسأله ما هم در ایران مدرنیته شد و به موازات آن تلاش کردیم تا تهران عهد ناصری بعنوان تهرانی که میخواست مظهر مدرنیته ایرانی باشد با تلاش روشنفکران ایرانی، ترکیبهای تازهای از تاریخ اندیشه و دستاوردهای آموزش و فناوری ایجاد کند، پس این مدرنیتهای ایران آمد تقلیدی از غربی نبود. ما به عنوان انسانشناس قایل به این امر هستیم که فرهنگ امر پویایی است و تأثیرات خود را ناخواسته می گذارد وقتی با محصولات غرب مواجه میشویم اینها را از خودمان عبور میدهیم و بنابراین این تقلید نیست.
وی در ادامه توضیح داد: ما همیشه در برابر علوم انسانی یا حتی علم پزشکی هم مقاومت می کنیم چون می خواهیم ترکیب خودمان را ارائه دهیم این دیگر برای غرب نیست، مدرن شدن به معنای غربی شدن نیست هر ملتی مدرن می شود در اروپا هم مدرنیته فرانسه و انگلیسی داریم، در ایران هم ما یک مدرنیته ای ایرانی داریم.
وی اظهار داشت: امروزه نظریه پردازان اجتماعی جدید ایران می گویند که اشتباه فهمیده بودند، هژمونی آل احمد یک کژتابی معرفتی برای جامعه ما ایجاد کرد که ما خوانشی وارونه از واقعیت تاریخی دوران خودمان پیدا کردیم، البته گفتمان های سیاسی هم بی تاثیر نبود اینها باعث شد که ما متوجه نشیم نوآوری ها و خلاقیت های ملت ایران در ۱۵۰ سال اخیر در تمام حوزه ها از جمله علوم انسانی ـاجتماعی یک سویه نبوده است فقط تصور کردیم که اینها مدرنیته غربی است و این علوم با مبانی ما سازگار نیست.
*نحوه مواجهه ما با غرب از ابتدا اشتباه بوده است
سپس فیاض با بیان اینکه نحوه مواجه ما با غرب از ابتدا اشتباه بوده و ما اصلاً غرب را نفهمیدیم، افزود: یعنی اولین مواجه ما با غرب اشرافی ـ سیاسی بود و هنوز هم نحوه مواجهه ما فاجعه است، حال میگیم جلال آنگونه بوده خب او دوره ای مارکس زده بود، تا امروز هم ما نمی دانیم این همه سال دانشگاه چه کار کردیم، چرا ما هنوز هم یک جهالت وحشتناک داریم، حتی سوالاتمان از غرب هم درست نیست. این یک کلاف سردرگم است که چطور با غرب مواجه و ورود و خروج پیدا کنیم بنابراین هرچه جلوتر رفتیم بیشتر در خود تنیدیم چون نقطه شروع ما فاجعه است تا حالا چند کتاب غربی اصلی ترجمه کردیم؟ خیلی از کتاب ها را حتی بحث نکردیم.
سپس فاضلی با بیان اینکه اگر منصفانه در چارچوب تاریخ به تجربه خود نگاه کنیم متوجه می شویم که ایرانی ها از ژاپنی ها نیز زودتر اصلاحات را آغاز کردند و تجربه ژاپنی ها اساساً مثل ما نبود، افزود: تجربه ژاپن این نبود که آنها به غرب شناسی فلسفی ابتدا دست یابند، این یک درک نادرست است. آنها که می گویند مدرنیته زمانی ایجاد می شود که ما کانت و دکارت را بفهمیم این واقعیت نیست، چون توسعه و نوسازی جامعه تابع این مسأله نیست آنچه پیشرفت در جامعه ایجاد می کند تحول در نهادهای مختلف است نه تحول در فکر فلسفی!
*روشنفکران ایرانی فهم غلط از فلسفه نداشتند
وی در ادامه توضیح داد: مشکل ما در مدرنیته این نیست که ما فلسفه را نفهمیدیم و روشنفکران ما فهم غلط از فلسفه داشتند اتفاقاً آنها مسأله ها را نسبت به زمانه درست تشخیص می دادند ما الان به یک مرحله پیشرفت رسیدیم که می توانیم پرسش های جدیدی مطرح کنیم و موقع آن است که بحث های فلسفی را مطرح کنیم ولی نه درباره ۱۵۰ سال پیش بگوییم که اشتباه متوجه شده ایم.
فیاض با اشاره تفاوت مدرنیته و مدرنیسم، گفت: این دیدگاه انتقادی نیست من دیدگاه فاضلی را محافظه کارانه تلقی می کنیم و صراحتاً می گویم که نحوه مواجه ما با غرب از ابتدا غلط بود چون هنوز مدرنیته در ایران مقدم بر مدرنیسم است بخاطر همین ما الان هم مشکل داریم.
در انتهای بحث فاضلی با اشاره به اینکه یکی از کارکردهای علم انسانی ـ اجتماعی تولید نظریه عمومی است، توضیح داد: ما معمولا وقتی وارد عملکرد و کارنامه علم انسانی اجتماعی می شویم باید چند عنصر را درنظر بگیریم، مبنای سنجش علم ما در جامعه تولید نظریه عمومی نیست باید ببینیم چقدر نظریه خاص تولید کرده ایم، مسلم است در امریکا که زبان اصلی شان انگلیسی است قدرت بیشتری در این زمینه وجود دارد و بقیه کشورها قدرت کمتری برای ابراز وجود دارند و دراین مدار تمدنی امکان نظریه عمومی در دیگر کشورها کم است.
وی با اشاره به تغییرات جامعه ما و اینکه یکی از پشتوانه هایش علوم انسانی ـ اجتماعی است، افزود: اگر امروز خواهان دموکراسی، آزادی حقوق شهروندی، جامعه مدنی، قانون و عقلانیت، تفکر انتقادی و بازاندیشی هستیم، محصول عملکرد علوم انسانی ـ اجتماعی جامعه ماست
در پایان بحث ابراهیم فیاض با تأکید بر اینکه ما غرب را نفهمیدیم و روشنفکری ما جاهل است، توضیح داد: بنابراین قبول ندارم که از روشنفکریمان دفاع کنیم ازش چرا که نتوانسته غرب را خوب بفهمد، بنابراین من اعتقاد ندارم که محافظه کارانه از روشنفکری دفاع کنیم.