به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایسنا؛ پس از طرح اتهامهای قزوه علیه خانه شاعران در مراسم بزرگداشت خلیل عمرانی، در پی آن نشست خبری خانه شاعران (با حضور فاطمه راکعی، سهیل محمودی و ساعد باقری) و نامههای قزوه و پاسخهای افشین علاء و امضای بیانیه برای حمایت از خانه شاعران، حالا مراسم بزرگداشت احمد زارعی که با حضور قزوه، باقری و محمودی همراه بود، گویا به محفلی برای آشتی تبدیل شد.
ساعد باقری در این مراسم گفت: افراد غریبهای که توبهنامه محضری ما را از مسلمانی میطلبند، فکر نکنند که از نمد دعوای قزوه و ساعد باقری کلاهی برای خود میتوانند ببافند. بدون تردید شیطان در کمین برای افزودن کینههای مؤمن از مؤمن است.
علیرضا قزوه هم گفت: دیشب خواب سهیل محمودی را میدیدم که با هم در جمعی ادبی بودیم و این خواب برایم عجیب بود. حالا میبینیم که شهید زارعی واسطه دوستیها خواهد بود.
همچنین مرتضی اسفندقه که علیرضا قزوه در نامه دعوت به مناظره اعضای هیأتمدیره خانه شاعران از او به عنوان همراهش یاد کرده بود، به ذکر خاطراتی از سهیل محمودی و ساعد باقری پرداخت و گفت: من در سال ۶۶ در دانشگاه تبریز دانشجو بودم که سهیل محمودی به دعوت مصطفی علیپور به دانشگاه آمد و من برای او شعری را قرائت کردم. همچنین شاهد این لحظه بودم که ساعد باقری برای ذبیحالله صاحبکار شعری خواند و او برای ساعد باقری تمامقد ایستاد.
گزارش مشروح مراسم گرامیداشت مرحوم احمد زارعی، شاعر انقلاب و دفاع مقدس، که شنبه ۲۱ دیماه در حوزه هنری برگزار شد، در پی میآید.
محسن مؤمنی شریف - رییس حوزه هنری - در این مراسم با بیان اینکه احمد زارعی به گونهای بود که همه از دوستی با او بهره میبردند، عنوان کرد: ادبیات برای آقای زارعی خیلی جدی و فراتر از ذوق ورزیدن بود.
او ادامه داد: متأسفیم که نتوانستیم آثار ایشان را به خوبی گردآوری و منتشر کنیم.
قادر طراوتپور - مدیر دفتر شعر وزارت ارشاد - نیز با تشکر از حوزه هنری در برپایی این جلسه گفت: در حسرتم که نسل ما این توفیق را نداشت که زارعی را درک کند.
شیطان در کمین برای افزودن کینههای مؤمن از مؤمن است
ساعد باقری از احمد زارعی به عنوان برادر و دوست خود یاد کرد و گفت: امیدوارم احمد از ملکوت آرامش بهرهمند باشد.
این شاعر و عضو هیأتمدیره انجمن شاعران با اشاره به اینکه با احمد زارعی ملاقات زیادی نداشته است، افزود: من چندینبار او را همراه با قیصر امینپور و سیدحسن حسینی دیدم. مرحوم سیدحسن حرفهایی را فقط با محارم و دوستان خود در میان میگذاشت و آن سخنان را به احمد زارعی نیز بیان میکرد و این نشاندهنده سینه گشاده و سعه صدر زارعی بود.
باقری اضافه کرد: زارعی چشم ملکوتنشینان را روشن میکند و من امیدوارم برکت این جلسه به روح او برسد.
او زارعی را شخصی که ادبیات و شعر را صرفا برای شعر و ادبیات نمیدید معرفی کرد و گفت: به دوستان جوان خود توصیه میکنم که پیوند خود را با قرآن و احادیث که در شعر شاعران گذشته نیز پدیدار بوده بیشتر کنند که اگر این آثار در اشعارمان دیده نمیشود، حداقل در حرکات و گفتارمان پدیدار باشد.
باقری خاطرنشان کرد: افراد غریبهای که توبهنامه محضری ما را از مسلمانی میطلبند، فکر نکنند که از نمد دعوای قزوه و ساعد باقری کلاهی برای خود میتوانند ببافند. بدون تردید شیطان در کمین برای افزودن کینههای مؤمن از مؤمن است. در مواقع اینچنینی اگر انس و الفت با قرآن و احادیث زیاد باشد، راهی پیش پای انسان گذاشته میشود.
او در پایان گفت: امیدوارم نورانیتی که به برکت احمد زارعی در قلبم احساس میکنم از جایگاه آسمانی او ساطع شود.
تأثیرگذارترین شاعر در شکلگیری کنگرههای شعر جنگ
علیرضا قزوه - مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری - با بیان اینکه احمد زارعی به عنوان تأثیرگذارترین شاعر در شکلگیری کنگرههای شعر جنگ تأثیر شگفتی داشت، عنوان کرد: زارعی برای نخستین کنگره شعر جنگ تحمیلی در کنار طراحی و زحماتی که کشید، استادان دانشگاه را به عرصه جنگ و مناطق عملیاتی آورد. در آن سالها علیرضا کمرهای، رضا اسماعیلی، اسماعیل امینی، مصطفی محدثی خراسانی و خیلیها در آن کنگرهها حضور داشتند.
او ادامه داد: اینها از صفا و صداقت و صمیمیت شهید زارعی حکایت میکند، احمد هم فرزندان خوبی داشت و هم دوستان خوبی؛ در خانواده ایشان و در بین فرزندانش شعر و ادبیات وجود دارد.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با بیان خاطراتی از مرحوم زارعی اظهار کرد: مرحوم زارعی به سفر حج مشرف نشده بود اما سالی که من به حج رفته بودم و سفرنامه "پرستو در قاف" را نوشته بودم به یاد دارم که روزهای جنگ تحمیلی بود و خواب شهید زارعی را دیدم که میگفت من هم آمدهام به خانه خدا برای زیارت (این که میگویم شهید زارعی به این دلیل است که احساس میکنم واقعا شهید است)، یادم هست که چند ماه بعد از آن سفر به دلیل حادثهای که برایش رخ داده بود زارعی را در بیمارستان خاتمالانبیاء دیدم، خوابم را به او گفتم و همین که گفتم اشک به چشمش آمد و این احساس را داشت که به خانه خدا مشرف شده است.
او در ادامه گفت: بار دیگر هم خواب حضرت امام (ره) را دیدم که احمد زارعی و حاج سیداحمد آقا پسر ایشان هر دو با کت و شلوار سورمهیی پشت سر امام میرفتند و امام برگشتند و گقتند احمدهای من کجایند و هر دو را احمد خطاب کردند. البته در عالم بیداری هم تنها دیداری که با امام خمینی (ره) داشتم همراه با احمد زارعی بود.
قزوه همچنین به دیدار احمد زارعی با قیصر امینپور و سیدحسن حسینی اشاره کرد و افزود: اولین دیداری که آقای زارعی با سیدحسن حسینی و قیصر امینپور داشت واسطهاش من بودم و شب که به ساختمان شهید امانی برگشتیم احمد زارعی خیلی از این دیدار خوشحال بود و سیدحسن حسینی شیفته زارعی شده بود و قیصر امینپور هم از این دیدار خوشحال بود.
من جملهای دارم که از مرحوم زارعی در ذهنم هست و همیشه دوستانم که میخواهند اشعار تازهشان را برایم بخوانند میگویم و آن هم این است که : «آخ جون، کی تا حالاست که شعر ضعیف نشنیدهام!»
او همچنین با اشاره به حضور سهیل محمودی و ساعد باقری در این مراسم گفت: اتفاقا دیشب خواب سهیل محمودی را میدیدم که با هم در جمعی ادبی بودیم و این خواب برایم عجیب بود. حالا میبینیم که شهید زارعی واسطه دوستیها خواهد بود.
پل مطمئنی میان شاعران انقلاب و غیرانقلاب
مرتضی امیری اسفندقه نیز در این مراسم با بیان اینکه من خاک پای شاعران انقلاب هستم، گفت: زیباییهای احمد زارعی برای من همواره مطرح بوده است و همیشه تعریف او را از ذبیحالله صاحبکار که با شیفتگی از احمد زارعی یاد میکرد، می شنیدم. دکتر حسین فاطمی نیز که دارای رتبه بالای ادبی است همیشه زندهیاد زارعی را ستایش میکرد و من افسوس میخورم که نتوانستم هیچگاه او را ببینم.
این شاعر با تأکید بر اینکه زارعی پل مطمئنی میان شاعران انقلاب و غیرانقلاب بود اضافه کرد: مصطفی محدثی که هرگز تحت تاثیر کسی قرار نمیگرفت، متاثر از زارعی بود و برای من این مهم بود که شخصی مانند محدثی که خانه پدری او همواره محل رفت و آمد بزرگان ادبی کشور بوده، چطور از احمد زارعی تاثیر گرفته است.
او خاطرنشان کرد: احمد زارعی در حوزه هنری علاوه بر تشریح ادبیات و شعر، افراد را روانکاوی میکرد. من مدیون روح زارعی هستم که امروز شاعران را دور هم جمع کرد.
اسفندقه به ذکر خاطراتی از سهیل محمودی و ساعد باقری که در مراسم بزرگداشت احمد زارعی حضور داشتند، پرداخت و گفت: من در سال ۶۶ در دانشگاه تبریز دانشجو بودم که سهیل محمودی به دعوت مصطفی علیپور به دانشگاه آمد و من برای او شعری را قرائت کردم. همچنین شاهد این لحظه بودم که ساعد باقری برای ذبیحالله صاحبکار شعری خواند و او برای ساعد باقری تمامقد ایستاد.
وجود زارعی به مسلمانی و اعتقاد آراسته بود
همچنین سهیل محمودی در ابتدای سخنان خود با خواندن قطعه شعری از اقبال سخن خود را آغاز کرد و گفت: من از زارعی خاطرات پراکنده خوبی دارم و روشنترین خاطره من از او به چند بار زیارتی که به اتفاق یکدیگر از حرم امام رضا (ع) داشتیم، برمیگردد.
این شاعر و عضو هیأتمدیره انجمن شاعران ادامه داد: در روزهای پایانی عمر احمد زارعی، به اتفاق سیدحسن حسینی و برادر او و قیصر امینپور تصمیم به عیادت او گرفتیم و تا سر کوچه مکانی که زارعی در آن بستری بود، رفتیم، اما به ما گفتند که حال احمد خوب نیست و ما ناچار بدون ملاقات با او بازگشتیم و نتوانستیم برای آخرین بار او را از نزدیک ببینیم.
او با ذکر خاطرهای از احمد زارعی، افزود: تابستان سال ۷۱ به مدت یک هفته در مشهد و در مهمانسرای متعلق به روزنامه اطلاعات ساکن بودیم و من سه شبانهروز کامل را با احمد زارعی در صحن امام رضا (ع) گذراندم که این دیدار ما چند نکته مهم را در بر میگرفت؛ اول اینکه احمد زارعی همواره جذابیت و حسن نیت به طرف مقابل داشت و فاصلهای میان آنچه به مخاطب میگفت و آنچه درباره او میاندیشید، وجود نداشت.
محمودی اضافه کرد: زارعی جزو رزمندگان جبهه و جنگ و دارای عواطفی متعلق به دوران دفاع مقدس بود که آن را حفظ کرد. او حرمت اهل قبله را محفوظ داشت و تمام وجود خود را معطوف به حسن نیت به اهل قبله کرده بود.
او زارعی را فردی که قلبش برای ادبیات میتپید معرفی کرد و گفت: وجود او به مسلمانی و اعتقاد آراسته بود، اما در عین حال مسلمانی و اعتقاد را به دور از ادبیات و شعر نمیدانست. زارعی خیلی نوگرا نبود و بیشتر ذهنیت آکادمیک و فاضلانه داشت، اما هرگز میان هنر و ادبیات و اندیشه فاصله زیادی نگذاشت.
سهیل محمودی خاطرنشان کرد: پیوند هنر و اندیشه، همزبانی و دلسوزی برای ادبیات بخشی از باورهای دینی او بود.
این شاعر افزود: اندیشه احمد ارتباطی با پیشه او نداشت. او هر طور که میاندیشید همانگونه رفتار میکرد و نوع تفکر او هرگز برای خوشایند دیگران نبود.
او با بیان اینکه پیشنهاد کتابهای نشر همراه برای اولینبار توسط احمد زارعی داده شد، گفت: همه باور داریم خدماتی که احمد زارعی به روزگار ما، اهل فرهنگ و اهل قبله و جبهه و جنگ کرده، آمرزیده است و با اولیای حق محشور خواهد بود.
زارعی دردمندی را در عین باورمندی داشت
علیرضا کمرهای - مسؤول بخش ادبیات مقاومت حوزه هنری – نیز با بیان این که از سالهای ۶۴ و ۶۵ به بعد ارتباطاتی با احمد زارعی داشته است، عنوان کرد: در مجموعه بهیادماندنی انتشارات و تبلیغات سپاه پاسداران همکاریمان را آغاز کردیم.
او ادامه داد: زمانی که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری آن سالها یا به تعبیر برخی از دوستان ظریفاندیش، این دوکوهه کوچک که در گوشه حوزه جای داشت و کانکسنشین بودیم، ادامه پیدا کرد. آن موقع مرحوم احمد زارعی هم به دلایلی اندک اندک از مجموعه سپاه جدا شده بود و در حوزه رفت و آمد داشت.
کمرهای اظهار کرد: در آخرین روزهای زندگی زارعی من هم به نحوی مبتلا به رفتن بودم، اما از این سفر بازماندم و او به مقصد رسید؛ محمدحسین جعفریان نیز از جاماندههای این سفر بود. آخرین دیداری که عصا به دست از مرحوم زارعی داشتم در بیمارستان خاتمالانبیا بود.
او با تأکید بر اینکه قصد از یاد و یادبود این نیست که شخص متوفا را اکرام کنیم، تصریح کرد: این یادها شاید چندان تفاوتی برای حال او نداشته باشد، اما برای بازماندگان این ذکر ضرورت دارد، یعنی ما ناگزیریم برای اینکه از غفلت و نسیان رهایی پیدا کنیم از چنین شخصیتهایی یاد کنیم. به نظرم میآید این یاد را برای اکنون خودمان استفاده کنیم و خودمان جزو فراموششدگان نباشیم، چرا که او در خلوت خدا جای گرفته است.
این پژوهشگر افزود: از جمله چیزهایی که انسان به یادش میماند آدمهایی هستند که متمایزند و مرحوم احمد زارعی از این جمله بود. پارهای از یادداشتهای زارعی نزد من است و مطالبی را که با هم داشتیم گاهی به بحث میگذاشتیم و ایشان حاشیه آنها چیزی مینوشت.
کمرهای با بیان اینکه زارعی شاعر بود اگرچه متشاعر نبود، گفت: آنچه مرحوم زارعی از روی ذوق و درد و آگاهی به زبان میآورد حاصل جوشش و باورهای درونیاش بود، ضمن این که شاعر بود، در شعرشناسی و شناخت ادبیات دستی داشت. حتا به دستور زبان خیلی حساس بود و به درستنویسی و دقت در نگارش اعتنای تام داشت.
او در ادامه گفت: مرحوم زارعی دردمند بود و دردمندی را در عین باورمندی داشت و از این خصوصیات سرشار بود، عمل او معتقدانه بود نه منفعلانه. رفتار و حرکاتش نمایشی نبود، صدق تام بود. به رغم دانایی و درد مندی و آگاهی، دچار تعصب خام نبود و آزادگی و حریتی در مرام و رفتار او بود که نشان از اطمینانش به داشتههایش داشت.
این نویسنده احمد زارعی را تشنه یاد دادن و یاد گرفتن دانست و افزود: چون اهل یاد گرفتن و یاد دادن بود به خودش خیلی خیره نشد و خیره نماند. همه اینها نشان میدهد این مرد کسی بوده که در زمان خودش محل توجه بود، نقشی که ایشان در برگزاری اولین سمینار ادبیات انقلاب اسلامی در دانشگاه تهران داشت و شورمندی و شیفتگی که داشت همه نشان از روح بزرگ او داشت.
کمرهای اظهار کرد: مرحوم زارعی نسبت به امام (ره) نگاه مریدانه خاصی داشت، میگفت دلم نمیآید بسمه تعالی را جز به گونهای که امام (ره) نوشته است بنویسم. داغش به دل ادبیات انقلاب اسلامی ماند اما نقشش در ادبیات انقلاب اسلامی ثابت شده است و اگر تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی را بخواهیم بنویسیم یاد او ذکر خواهد شد.
در این مراسم فائزه زارعی و زهره زارعی شعر و دلنوشتهای را در ارتباط با پدر خود خواندند. مصطفی محدثی هم غزلی را به یاد احمد زارعی برای حاضران خواند. همچنین در پایان این مراسم توسط محسن مؤمنی شریف از خانواده احمد زارعی تقدیر شد.
افرادی همچون مجتبی رحماندوست؛ نماینده مجلس شورای اسلامی، اسماعیل امینی، محمدحسین جعفریان، حجتالسلام عبدالله حسینی، علی داوودی، مهدی مظفری ساوجی، فاضل نظری و محمود حبیبی کسبی از حاضران در این مراسم بودند.