به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ محمد محمدرضایی، استاد پردیس قم دانشگاه تهران، ۲۳ دیماه در نخستین روز از کنفرانس بینالمللی «فلسفه دین معاصر» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بیان نکاتی درباره علم دینی پرداخت.
محمدرضایی با اشاره به جریاناتی که در غرب منجر به غلبه یافتن تجربهگرایی بر عقلگرایی و سپس شکلگیری پوزیتویسم و سانتیسم شد، گفت: شاخص این تفکرات این بود که دین و آموزههای دینی را از حوزه تفکر عقلی بیرون میدانستند و در علمگرایی با تأکیدی که بر لزوم محوریت تجربه شد، سعی شد که روش علمی را در مورد همه امور عالم از جمله مباحث دینی به کار گیرند.
وی ادامه داد: روش علمی روشی جبرگرایانه و مکانیکی است که فرض آن این است جهان همچون ماشینی است که در سلسله حوادث هر حادثهای را با حادثه پیش از آن تبیین میکنند و به یک علت مختار ختم نمیشود. نتیجه این روند این بود که علمگرایی، متافیزیک و اخلاق را از حوزه معرفت بشری را کنار گذاشت،.
محمدرضایی با اشاره به دامن زدن کتاب مقدس به جدایی علم از دین، بیان کرد: با توجه به پافشاری کلیسا بر برخی از تفکرات خاص فیلسوفان یونانی برای توجیه مسیحیت، این تفکرات جزء جهانشناسی مسیحی شد و مخالفان با این تفکرات مورد ایضا قرار گرفتند و همین امر نتایجی را به همراه داشت که موجب فاصله گرفتن تفکرات علمی از کلیسا و در نتیجه دین شد.
استاد دانشگاه تهران با بیان این که ما در قلمرو دین دامنه ابزار شناخت را وسیع و شامل حس، تجربه، عقل، شهود، آموزههای وحیانی میدانیم، اظهار کرد: حوزه شناخت از یک موضع دینی محدود به محسوسات نیست و تبیین علمی منافاتی با تبیین الهی ندارد و قوانینی که در طبیعت قرار داده شده قوانین و سنتهای الهی است و همه تغییرات به حول و قوه الهی صورت میگیرد.
وی با تأکید بر نادرست بودن مبنای تجربهگرایی و علمگرایی عنوان کرد: دانشمندان اساساً نباید در حوزه مابعدالطبیعه اظهارنظر کنند و دیدگاه یک دانشمند نسبت به مسائل ماوراءالطبیعی، بنا به مبانی آن، نهایتاً باید لاادریگرایانه باشد؛ چرا که نهایت کاری را که انجام میدهد این است که رابطه دو پدیده را بررسی میکند و میگوید رابطهای بین آنها هست یا نیست و شأن آن این نیست که درباره واقعیتهای خارج از محدوده این علوم اظهارنظر کند.
محمدرضایی در ادامه به برشمردن برخی ویژگیها برای علم دینی پرداخت و گفت: علم دینی زمانی تصویر میشود که مبنای فلسفی تجربهگرایی و علوم انسانی رایج کاملاً متحول شود و به عوض جهان بینی دینی و الهی جایگزین آن شود. علاوه بر این علمگرایی باید از دعوای بلندپروازانه خود دست بکشد، چرا که هر حوزه شناخت ابزار مخصوص به خود را دارد و ما با یک ابزار نمیتوانیم همه حوزههای شناخت را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
وی ادامه داد: باید بدانیم که علم ناسازگار با یک دیدگاه الهی نیست و این گونه نیست که دوران رویکرد الهی به امور به سر رسیده باشد موضع درستی نیست و علیت الهی میتواند در طول علیتهای مادی باشد. از سوی دیگر عقل که یکی از حوزههای فعالیت آن علوم تجربی است از سوی دین اسلام به عنوان رسول باطنی پذیرفته شده و این یعنی حکم عقل صائب بوده و آن که در جستجوی حکم عقل در دایره تکوین است او هم در جستجوی اراده الهی و حکم آن است و بیاجر هم نیست.
استاد دانشگاه تهران با بیان این که عالم مادی از سر بخت و اتفاق به وجود نیامده است، بیان کرد: دیدگاه الحادی مورد قبول نیست و خداوند این جهان را براساس قوانین خاصی اداره میکند و کشف این قوانین کشف سنتهای الهی است. همچنین باید دانست که علم تعلیم الهی است که خداوند به بندگان افاضه میکند.
محمدرضایی کشف رابطه برخی پدیدهها در علوم تجربی را مرتبهای نازل از علم دانست و بیان کرد: ما باید فضا و اندیشهمان را باز کنیم و علیت را منحصر به علیت تجربی ندانیم و عالم ماوراءالطبیعه را نیز دخیل در عالم طبیعت بدانیم و بدانیم که آموزهها و اعتقادات دینی هم میتوانند در این عالم روزمره تجربی اثرگذار شوند و اگر ما دقت کنیم میتوانیم بهتر به قوانین تکوین دست پیدا کنیم.
وی با تأکید بر این مطلب که آموزههای دینی میتوانند ما را به ارائه بهتر نظریههای علمی هدایت کنند، بیان کرد: تعیین سمت و سوی علم باید توسط متدینان و صالحان صورت بگیرد. ما میدانیم که امروزه جهتدهی به علم و دانشمندان توسط افرادی صورت میگیرد که کاری به دانش ندارند و اهداف خاصی را دنبال میکنند و معتقدیم که باید جهتگیری علم به دست صالحان باشد.
وی در پایان گفت: اگر تولید علم با این مشخصات همراه باشد ما به آن علم دینی میگوئیم و میتوانیم تصویر درستی از علم دینی داشته باشیم.