به گزارش «فرهنگ امروز»؛ به نقل از تسنیم؛ امین تارخ بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون شب گذشته مهمان برنامه «هفت» بود. تارخ در ابتدای این نشست درباره وضعیت سینمای ایران در سال 92 گفت: سینما در سال 92 دستخوش تغییرات شد و آن را به دو قسمت مدیریت گذشته و فعلی تقسیم میکنیم. در دولت جدید خانه سینما باز شد و حالمان بهتر شد چون شرایط غیرقابل تحملی مثل اهانت و رانتخواری را از سر گذراندیم، امیدآفرینی ایجاد شد و بسیاری از فیلمسازان به کار دعوت شدند.
تارخ ادامه داد: ما در شرایطی که امکان دیدگاه منفی به مسایل سینما وجود داشت، میتوانستیم باز هم به آینده سینما و عملکد مدیران امیدوار باشیم. اما یک نوع اضطراب پنهان این امید را تهدید میکند که گاهی لرزشی بر اندام اهالی سینما میاندازد. باید افقی برای سینمای آینده ترسیم کنیم تا بتوانیم بار دیگر به این سینما امید داشته باشیم. بخشی از وعدههای آقای ایوبی انجام شده و بخشی از آن نیز به صورت نسبی به ثمر رسیده است. وقتی این امید ماندگار میشود که بدنه سینمای ایران احساس آرامش کند و متکی بر یک برنامهریزی اصولی باشد.
وی با بیان اینکه فیلمهایی هم که به کمک دولت ساخته شدند، به لحاظ حرفهای حاصلی برای سینما نداشت، افزود: سال آینده منتظر فیلمها و سینمای بهتری هستیم و این امید به وجود نمیآید که رانتخواریها از بین برود.
بازیگر نقش بوعلی سینا توضیح داد: فیلمهایی مثل «ورود آقایان ممنوع»، «اخراجیها» و «جدایی نادر از سیمین» جزو فیلمهایی بود که با تلاش شخصی به وجود آمد. سلیقه شخصی درخصوص «جدایی نادر از سیمین» به گونهای در حال پیشروی بود که حتی ممکن بود این فیلم ساخته نشود. اساسا به صورت واقعی با تعریفی که برای سازمان سینمایی قائل بودیم، روبرو نشدیم. وزارت ارشاد نباید به دنبال آمار برای تولید کتاب و نشر باشد و در تعریف جدید این پذیرفته شد که نباید رانت را گسترش دهیم و وارد حوزه تولید شویم بلکه باید شرایط آرامی برای تولید ایجاد کنیم.
تارخ بیان کرد: در طول سالهای گذشته عدم اعتماد میان سینماگران و سیاست گذاران سینمایی باعث آسیب رساندن به خود سینما شد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا نسبت به آموزشگاههای بازیگری احساس ناامنی وجود دارد، گفت: به نظرم نظارت غیرمزاحم وزارت ارشاد و مبتنی بر اصول در مورد آموزشگاهها وجود ندارد و صدور یا ابطال مجوز مبتنی بر تفکر صحیحی نیست. بخش 80 درصدی این مسأله به مدیریت قبلی باز میگردد. امیدواریم در مدیریت جدید این بخش صاحب اصولی شود. قطعا برخی از آموزشگاهها هم باعث این بیاعتمادی هستند و نمیتوانند به وعدههای خودشان عمل کنند. بنابراین افراد باید از آموزشگاهها برنامه بخواهند و بدانند چه کسانی میخواهند در آن آموزشگاه تدریس کنند.
تارخ اضافه کرد: فکر میکنم برخی از روزنامهها مقصر هستند. از روزنامههای زرد نمیتوان انتظار داشت اما یک روزنامه وزینی مثل همشهری چرا این کار را انجام میدهد و مبلغی در مورد شهریه اعلام میکنند که واقعیت ندارد؟ باید نظارت دقیقی درباره فعالیت آموزشگاهها و تبلیغات آنها وجود داشته باشد. تا به حال 12 نفر از هنرجویان آموزشگاه من یا سیمرغ دریافت کردند و یا کاندید دریافت جایزه شدند اما هرگز جرأت تضمین کردن نداشتم چون مبتنی بر دروغ است.
این بازیگر صاحب نام سینما خاطرنشان کرد: درست است که ما حق را به تهیه کننده و کارگردان برای انتخاب بازیگر میدهیم و سریال یا فیلمی با همراهی چند بازیگر ساخته میشود، اما این به معنی این نیست که خارج از این حرفه بازیگران شایسته تری وجود نداشتند. بسیاری از جوانان تحصیلکرده چه در سطح دانشگاه و چه مدارس کارگاهی خارج از بدنه حرفهای هستند و روز به روز بر سنشان افزوده میشود اما توفیق لازم را به دست نمیآورند. بسیاری از تهیه کنندگان مثل محمد مهدی عسکرپور هرگاه به دنبال بازیگران جدید رفتند، چند بازیگر به بازیگران حرفهای افزوده شده است.
تارخ با اشاره به برخی که برای بازیگر شدن در فیلم و سریال پول دریافت میکنند، گفت: متأسفم که برخی از صنوف پیشنهاد دریافت پول دارند و این شایسته سینمای ما نیست. در زمان جعفری جلوه این قضیه به قدری حاد شد که از جانب معاونت سینمایی دو شماره در قالب اطلاعیه از طریق رسانه در اختیار مردم قرار داده شد که اگر اطلاعاتی در این زمینه دارید، با این شمارهها تماس بگیرند. البته خارج از کشور این مسأله وجود دارد که یک بازیگر دوره خودش را گذرانده و صاحب یک آژانس است و سابقه حرفهای در تئاتر دارد و 50 درصد در یک فیلم به شرط داشتن نقش اول شریک میشود. سوء استفاده مالی از یک جوان برای وعدههای نقش اول بسیار ناجوانمردانه است.
وی درباره سامان دهی به صنوف بازیگری و حل مشکل برای جوانان علاقهمند به بازیگری یادآورشد: پیشنهاد میکنم وزارت ارشاد برای بازیگری اجازه تأسیس آژانس بدهد. امکان هدایت و حمایت این آژانسها هم وجود دارد و ما نمیتوانیم تهیه کننده را وادار به انتخاب از مدارس بازیگری کنیم. وقتی تعریف حرفهای از بازیگر قائلیم باید تمام مناسبات آن به صورت حرفهای انجام شود و تجربیاتش در تئاتر، سینما، فیلم کوتاه یا بلند داشته باشیم.
تارخ با اشاره به اینکه نسل جوان بازیگری وجود دارد، اظهارکرد: حداقل 20 بازیگر برجسته در مدرسه کارگاهی ما وجود دارد اما متأسفم که قدرت راهی کردن این افراد را به عرصههای حرفهای ندارم. ما در عرصه بازیگری دچار مشکل هستیم و بازیگران میانسال بسیار کم هستند و نهایتا به 10 نفر هم نمیرسند. ما همچنان به بازیگران جوان که به سن 40 سالگی رسیدهاند جوان اول میگوییم چون افرادی نیامدند که جای خودشان پیدا کنند. جوانانی که میتوانند وارد عرصه حرفهای شوند، هستند اما مورد حمایت قرار نمیگیرند.
وی درخصوص تأثیرگذار بودن یا نبودن بازیگر ستاره در فیلمها گفت: این بازیگران تا حدی میتوانند در فروش یک فیلم تأثیرگذار باشند. در بسیاری از فیلمها 10 ستاره کنار هم جمع شدند اما هرگز فروش خوبی نداشتند و این در مورد هالیوود هم صدق میکند. ستاره نمیتواند معجزه کند و یک فیلم متوسط را تبدیل به یک فیلم پرفروش کند. گاهی فیلمهای خاص با موضوعات خاص فروش خوبی دارند و حتی ستاره چندانی هم نداشتهاند. قرار نیست سینمای ما این معیارها را بپذیرد یا تجربه کند. هویت یا بیهویتی دامنگیر سینمای ایران است.
تارخ افزود: با دیدن یک فریم از سینمای هند متوجه هندی بودن آن میشویم اما با دیدن فیلمهای علی حاتمی متوجه ایرانی بودن آن میشویم. منظورم فیلمسازی مثل علی حاتمی نیست اما نمیشود این انتظار را داشت که به طور مطلق فیلمهای ایرانی را از طریق جشنوارهها مطرح یا معرفی کنیم. سیاه نماییهایی که در این عرصه اتفاق افتاد، هیچ کدام ما را به یک سینمای ملی و با هویت نرساند. فکر میکنم ما در تعریف سینمای ملی لنگ میزنیم.
وی درخصوص حمایت از جوانان ربوده شده گفت: ما به غیر از شرکت در طرح حمایت از جوانان ربوده شده، با کمک انجمن تهیه کنندگان نامه مفصلی نوشتیم که به صورت بیانیه صادر شده است. به نظرم نباید تنها آزرده خاطر بلکه بابت این اتفاق باید عزادار باشیم و با هیچ منطقی امکان توجیه آن وجود ندارد. این راه مبارزه نیست چون در بطن خودش، این یک حرکت انسانی نیست.