فرهنگ امروز/ حسن بلخاری:
«گفتم: پس هندسه نیز اگر روح را به توجه به سوی هستی راستین مجبور سازد برای منظور ما سودمند خواهد بود، ولی اگر اثرش این باشد که توجه روح را به جهان گذران کون و فساد معطوف کند سودی برای ما نخواهد داشت.
گفت: راست است.
گفتم: کسی که در هندسه مختصر تعمقی کرده است منکر این نکته نمیتواند بود که این علم غیر از آن است که ارباب حرفه میگویند.
پرسید: مقصودت چیست؟
گفتم: کسانی که هندسه را حرفه خود ساختهاند اصطلاحاتی ساده و پیشهورانه به کار میبرند و درباره هندسه چنان سخن میگویند که گویی فنی از فنون عادی است و همه گفتارشان درباره تربیع و تمدید و جمع و مانند آنهاست حال آنکه منظور از پرداختن به هندسه رسیدن به آن شناسایی است که من و تو باید دربارهاش توافق کنیم.
پرسید: مقصودت کدام شناسایی است؟
گفتم: شناسایی آن هستی که هرگز دگرگون نمیشود، نه شناسایی موجوداتی که تابع زماناند و گاه پدید میآیند و گاه از میان میروند.
گفت: در این باره توافق کامل داریم، زیرا هندسه جز شناسایی موجود جاوید لایتغیر نیست.
گفتم: بنابراین هندسه دانشی است که روح آدمی را به سوی هستی سرمدی رهبری میکند و از این رو مکتبی است مقدماتی برای اینکه دیدگان روح ما که اکنون به دنیای ظواهر و سایهها دوخته شدهاند متوجه جهان حقیقت شوند.» (افلاطون، جمهوری، کتاب هفتم)
آنچه خواندید بخشی از کتاب جمهوری اثر افلاطون بود که به کمال، جایگاه هندسه را در عرصه و پهنه علوم نمایاند. معماری از محصولات این علم واسط در طبقه بندی حکمت در اندیشه حکما و فلاسفه است.
و این از بخت بلند معماری و دانش آن، در فرهنگ و سرزمین ما بود که در احصاءالعلوم فارابی از جمله علوم مهندسی، یکی نیز معماری ذکر شد و نیز بزرگان دیگری که پیش از آن در ایجاد نسبت میان فلسفه و هندسه (و یکی از مهمترین مصادیق تجلی هندسه یعنی معماری) کوشیدند همچون ابویوسف کندی و نیز اخوانالصفا در الرسائل با بحث در باب هندسه عقلی و هندسه حسی.
بنابراین در فرهنگ ایرانی ـ اسلامیِ ما هندسه، فلسفه و معماری پیوندی عمیق یافتند، پیوندی که معماری در ایران را به یکی از برجستهترین و با شکوهترین تجلی زیباییطلبی و زیباییجویی ایرانیان تبدیل نمود. کلمه هندسه که معرب اَندَزه فارسی و متخذ از handacak پهلوی است در فرهنگ ما، نه تنها به معنای اندازهگیری و تعیّن که بازتابی از نظم برین حاکم بر عالم نیز بود و دقیقاً از همین روست که در تمامی ابعاد هنر و معماری ما نفوذی بیحد و حصر نمود. هم تصویر هماهنگی و تناسبات عالم شد که هیجان زیبایی را در جان و دل هر ناظری برمیانگیخت و هم تصویر عقلی نظامی متقن و استوار در عالم.
از جمله ظریفترین نتایج حضور غریب و شگفت هندسه در ایران، هنر بیبدیل گرهسازی است. هنری که نه تنها در معماری ایرانی ـ اسلامی وجه ساختاری آن به ظهور بنا و استحکام آن میانجامید بلکه زیبایی شگرف، هزار تو و لایتناهی آن، جهانی از زیبایی و شگفتی میآفرید. منظری که روح ناظر را سخاوتمندانه به تماشای عالمی سراسر حیرت، والایی و زیبایی فرا میخواند.
کتاب گرانمایه هنر گرهسازی در معماری و درودگری، محصول تحقیق و تتبع استاد جواد شفایی است که در سال ۱۳۸۰ در دو مجلّد توسط این انجمن به زیور طبع آراسته گردید و اینک که چاپ دوم این دو جلد و همچنین چاپ نخست جلد سوم آن از منظر مبارک شما خوانندگان محترم میگذرد، این نویسندة بزرگوار در میان ما نیستند. یادش گرامی و روحش قرین رحمت الهی باد.
این کتاب از جمله آثاری است که هنر گرهسازی را به صورت برجسته و عمیق به علاقهمندان هنر و معماری ایرانی معرفی مینماید. امید است انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که نخستین اصل از اساسنامهاش حفظ و احیای میراث فرهنگی کشور است با انتشار چنین کتبی به مانایی و والایی فرهنگ درخشان ایران و معرفی آن به جهان بکوشد.
منبع: روزنامه اطلاعات