به گزارش «فرهنگ امروز»؛ به نقل از خبرآنلاین؛ وقتی محمد زهرایی مدیر نشر کارنامه، چشم از جهان فروبست، بسیاری از اهالی نشر و کتاب گفتند که او یک تنه استاندارد چاپ کتاب در ایران را بالا برد. موفقیتی که مرهون وسواس، دقت نظر و سلیقه مردی بود که نگاه بسیار متفاوتی به مقوله نشر و به خصوص کتاب داشت.
بعد از فوت او اما خیلیها منتظرند تا ببینند تا پسران محمد زهرایی راه پدر را چگونه ادامه میدهند؟ آیا کتابها با همان کیفیت همیشگی منتشر میشود و آیا داستان متوقف شدن کتابها در نشر کارنامه به پایان میرسد؟ کتابهایی که گاه تا ۱۵ سال در نشر کارنامه میماند و محمد زهرایی از ویرایش و آرایش چندین و چندباره آن خسته نمیشد تا دست آخر کالایی به بازار عرضه کند که نظیر نداشته باشد.
روزبه زهرایی یکی از پسران محمد زهرایی اما میگوید، به همراه برادرانش همه تلاشش را میکنند تا کیفیت را با سرعت تلفیق کنند. او از چاپ کتابهایی خبر میدهد که اهلش، مدتهاست منتظرند آنها منتشر شوند و میگوید تا سال آینده آنچه در نشر کارنامه منتشر میشود همچنان برآیند سلیقه پدر است:
آقای زهرایی، بعد از درگذشت پدر، شما با چه وضعیتی در نشر کارنامه مواجه بودید؟
بعد از فوت پدر، ما با حجم بالایی از انتظارات و کارهای در شرف اتمام روبرو شدیم. مولفان بسیاری بودند که آثارشان در نشر کارنامه است و با تماسهایی که میگرفتند، معلوم بود انتظار بالایی از ما دارند. همه کسانی که ما را دوست داشتند و تمام این سالها کتابهای ما را میخواندند، نگران نشر کارنامه شدند. در نتیجه ما با یک حجم بزرگ نگرانی طرفداران نشر کارنامه روبرو شدیم. نگرانی مبنی بر این که کار آن طور که تاکنون پیش رفته، ادامه پیدا نکند.
پدر با حساسیت خیلی زیاد و دقت موشکافانهاش در حوزه نشر زبانزد بود. این خصوصیت را خیلی راحت بین کتابهایی که در زمان حیاتش منتشر کرد میشود دید. همین وسواس و دقت مثالزدنیاش، باعث شد ما تحت فشار قرار بگیریم.
البته این حساسیتها نارضایتیهایی هم بین مولفانی که با نشر کارنامه همکاری میکردند، به وجود میآورد.
پدر آدم کندکاری بود و تا رضایتش جلب نمیشد کتاب را چاپ نمیکرد. به همین دلیل ما کتابهایی داریم که سالیان سال در حال بازسازی و اجراست ولی هنوز چاپ اول آن درنیامده است. این موشکافی و حساسیت پدر حتی شامل حال کتابهای بازچاپ هم میشد. یعنی کتابی که بعد از دو یا سه سال قرار بود بازچاپ شود، با سلیقه دگرگون شده پدر مواجه میشد. سلیقهای که دیگر صفحهآرایی و طرح جلد و باقی خصوصیات کتابی را که چند سال قبل چاپ شده بود، نمیپذیرفت. او دوباره به بررسی کتاب و غلطهای احتمالی میپرداخت و با کتاب بازچاپی دوباره همان رفتاری را میکرد، که با کتاب چاپ اولی انجام میداد.
برای رفع این مساله، در زمان حیات آقای زهرایی به راهکاری رسیده بودید؟
پیش از فوت ایشان، از اسفند سال ۹۱ من و برادرانم ماکان و ماهور و آقای خاکیانی (سر ویراستار نشر کارنامه) با پدر جلساتی داشتیم که طی آن قرار گذاشته شد بیاییم و بخشی از کارهایی که قبلا از فیلتر دقت و حساسیت پدر عبور کرده و چاپ شده بود، ــ یعنی تجدید چاپ کتابها ــ را به عهده بگیریم. این کار قرار شد زیر عنوان نشر چشم و چراغ انجام شود. چشم و چراغ، انتشاراتی بود که سال ها پیش از آن که کارنامه مجوز بگیرد با آن کار میکردیم.
در آن جلسه دقیقا چه گذشت؟
در آن جلسه ما از پدر درخواست کردیم تجدیدچاپها را به ما بسپارد. در مورد چاپ اول که به هیچوجه حاضر نبود این کار را بکند. ولی ما از ایشان خواستیم تجدیدچاپها را به ما بسپرد تا خیلی از کتابهایمان که در بازار نایاب بود دوباره منتشر شوند.
مثلا چه کتابهایی؟
مثلا «بازمانده روز» ۵ سال و «حافظ به سعی سایه» جیبی ۸ سال نایاب بود. پدر تا اینها را به شکل سلیقه امروزش درنمیآورد حاضر به تجدید چاپ نمیشد. ما از او این رضایت را گرفتیم که اجازه بدهد ما به کار تجدید چاپ این کتابها برسیم و به این ترتیب تا او نسخه جدید آن اثر را تحویل نمی داد کتاب به صورت اولیه منتشر می شد و به این ترتیب مخاطبین از کتابها دور نمی ماندند و رضایت مولفان هم تامین میشد.
ایشان قبول کردند؟ نتیجه آن جلسه چه شد؟
بله توافق کردیم و در حال برنامه ریزی بودیم که بعد از آن مقوله نمایشگاه کتاب پیش آمد و کارهایی که مربوط به این اتفاق معمولا در همه انتشاراتیها پیش میآید در نتیجه دیگر مجال نشد که این صحبت کامل شود. دو جلسه دیگر در این باره صحبت کردیم و متاسفانه بعد از آن پدر فوت کردند.
در نهایت قرار شد آن طرح شما عملی شود؟
قرار شد پدر امتیاز نشر چشم و چراغ را بگیرد و به ما محول کند و کارنامه متشکل از دو بخش بشود. یک بخش، آن قسمتی که بسیار کندکار و سختگیر است و تحت نظارت پدر فعالیت میکند و بخش دیگر، قسمتی که پاکیزه ولی سریع تجدید چاپها را روانه بازار میکند و در واقع بال فنی و تضمین کننده فعالیت باشد...
حالا بعد از فوت پدر چه کتابهایی کلا روانه بازار میشوند؟
چهار الی شش کتاب چاپ اول که تقریبا همهشان را پدر، رتوش های نهاییاش را انجام داده است. بعضیها مراحل متوسط کار و بعضی در مرحله پایانی هستند. خیلیها را هم پدر درآورده که میخواسته با آن چه کار کند. بدین ترتیب به نظرم مهمترین اتفاق این است که تقریبا منهای دو، سه کتاب، تمام کتابهایی که در بازار نایاب شده بودند دوباره تجدیدچاپ میشوند. ما ۱۸ کتاب برای نمایشگاه کتاب داریم که 8 الی ۱0 عنوان آن مطلقا در بازار وجود ندارد.
«خواب آشفته نفت» حلقه دوم و سوم، «فصوص الحکم» با ترجمه دکتر موحد، «تئوری بنیادی موسیقی» نوشته پرویز منصوری، «پیامبر و دیوانه» قطع رقعی، «در هوای حق و عدالت» دکتر موحد که ۴ سال بود چاپ آن تمام شده بود، «تاریخ بیخردی» ترجمه دکتر حسن کامشاد، «حافظ به سعی سایه» قطع وزیری، «کتاب تاسیان» قطع جیبی و رقعی و «سیاه مشق» قطع جیبی و رقعی از جمله کتابهایی هستند که وارد بازار میشوند.
کتابهایی که در مرحله صحافی قرار دارند و در نمایشگاه حاضر میشوند هم از این قرار است: «تاسیان» در دو قطع، «حافظ به سعی سایه» قطع جیبی که ۸ سال است در بازار نایاب بوده، «بازمانده روز» ایشی گورو با ترجمه نجف دریابندری، که ۴ سال در بازار تمام شده بود و «عروسکخانه» نوشته ایبسن ترجمه منوچهر انور، که یک سال و نیم در بازار نبود. اجازه دهید، نکتهای هم درباره کتاب «حافظ به سعی سایه» بگویم. آقای سایه، یادداشتی نوشته اند که فقط و فقط در این چاپ منتشر میشود. در این چاپ، دویست جلد از «حافظ به سعی سایه» با دور رنگ سیاه منتشر میشود. درواقع به نوعی کتاب عزادار و مغموم و خیلی منحصر به فرد منتشر خواهد شد.
کتابهای چاپ اول چه کتابهایی هستند؟
امسال بین سه الی شش کتاب چاپ اول منتشر میشود: «خواب آشفته نفت» حلقه صفر. دکتر موحد، روایت ماجرای ملی شدن نفت در کتاب «خواب آشفته نفت» را از وسط آغاز کرده بودند، و حالا دارد تاریخ قبل از آن را در حلقه صفر کتاب روایت میکند. در نتیجه کتاب جلد چهارم «خواب آشفته نفت» نیست بلکه از نظر تاریخی مقدم به سه جلد دیگری است که منتشر شده است. بدین ترتیب «خواب آشفته نفت» از قرارداد دارسی تا سقوط رضاشاه در حلقه صفر آن روایت میشود.
کتاب دوم «سفرنامه ابنبطوطه» است که باز هم دکتر محمدعلی موحد آن را ترجمه کرده است. «شاهد عهد شباب» هم کتاب بعدی است که دربرگیرنده مجموعه شعرهای دکتر موحد است که تا به حال چاپ نشده است.
«طوطینامه» دکتر فتح الله مجتبایی و «شازده کوچولو» دیگر کتابهایی هستند که برای نخستین بار منتشر میشوند. درباره این «شازده کوچولو» باید یک توضیحاتی بدهم. ترجمه این کتاب از روی یکی از منحصربفردترین نسخههای موجود در دنیا انجام شده است و رنگ و عکسهای آن توفیر قابل ملاحظهای با نسخههای داخل و خارج دارد. این کتاب با ترجمه رضا خاکیانی منتشر میشود و تمام رنگی است. مترجم آن نیز سرویراستار نشر کارنامه است که حدود ۲۶ سال با نشر کارنامه و پدر همکاری داشته است.
«حکایتهای دیدنی ملانصرالدین» به روایت و تصویرگری دکتر نورالدین زرینکلک و منوچهر انور دیگر کتابی است که برای اولین بار توسط نشر کارنامه امسال منتشر میشود. نقاشیهای خیرهکننده زرینکلک و متن بازنویسی شده توسط منوچهر انور این کتاب را به یکی از خاصترین کتابهای ملانصرالدین بدل کرده است. «رسوم دارالخلافه» از دکتر شفیعی کدکنی، این کتاب درباره خلیفه گری اعراب در عراق قدیم و آداب و رسومشان است. «ادبیات مانوی» نوشته دکتر مهرداد بهار و دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور هم کتاب دیگری است که در صورت گرفتن مجوز منتشر خواهد شد. این کتاب ۱۵ سالی هست که به نشر کارنامه داده شده و انتظار برای انتشار آن خیلی طول کشید.
واقعا فکر میکنید بتوانید راه پدر را ادامه دهید؟ یعنی با همان کیفیت و خصوصیات کتاب چاپ کنید، بدون آن که استاندارد نشر «کارنامه» پایین بیاید؟
پدر یک تیم حرفهای در نشر کارنامه داشت که کماکان با عشق و علاقه مشغول به کار هستند. از سوی دیگر من هم از ۱۸ سالگی تا سال ۸۴ با پدر کار میکردم و از سال ۸۸ هم دوباره به طور نامنظم، با او کار کردم. در طی این سالها خیلی چیزها از پدر آموختیم و اولین کتابهایی که حالا نشر کارنامه منتشر میکند، همه کتابهایی است که به قول پدر گذاشته بود دم بکشد و در نتیجه از فیلتر سلیقه و دقت نظر او گذشته است. بدینترتیب ۹۰ درصد کارها، کار پدر است و کتابهایی که در سال بعد منتشر میشود عملا محصول ادامه این راه و کار ماست.