به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ برنامه «هفت» شب گذشته با حضور غلام عباس فاضلی و شاهین شجری کهن به عنوان منتقد به نقد فیلم «طبقه حساس» به کارگردانی کمال تبریزی پرداختند.
غلام عباس فاضلی در ابتدای این نشست ضمن خوب قلمداد نکردن فیلم «طبقه حساس» گفت: من کمتر کارگردانی را مثل کمال تبریزی با قریحه خوبِ کارگردانی میشناسم که در طول این سالها به قهقهرا رفته باشد. در خصوص فروش خوب فیلم هم باید به این اشاره کنم که این مفهوم در حال حاضر یک خرافه است و این احتیاج به آمار چندانی ندارد. فرض کنید در سال ۶۱ قیمت فروش فیلم ۵ تومان بود و الان ۵ هزار تومان است و اگر فیلمی بخواهد به موفقیت این سال برسد باید ۸ برابر فروش کند.
فاضلی در رابطه با فیلمسازی تبریزی عنوان کرد: این کارگردان از آغاز دهه ۸۰ دچار سندرم انتقاد در فیلمسازیاش میشود؛ یعنی فیلمساز به اینکه تنها انتقاد کند، اکتفا میکند. هر فیلمی باید در نهاد خود یک انتقاد داشته باشد و کار هنرمند همین است اما بسیاری از فیلمسازان این مفهوم را اشتباه گرفتند. این عارضه در حال نابود کردن کمال تبریزی است. به عبارتی دغدغهای به وجود آمده برای اینکه فیلمساز فراموش نشود و مورد توجه قرار بگیرد و به همین دلیل در فیلمش از باقی مسائل غافل میماند. بنابراین بیشتر با موضوع نق زدن کارگردان روبرو هستیم.
این منتقد تشریح کرد: این فیلم در قالب یک فیلم ۹۰ دقیقهای کافی نیست و باید شخصیتها وارد عرصه جدیتری شوند. به عبارتی قهرمان مسیری را طی میکند، شخصیت مخالف و موافق دارد. فیلمنامه نویس حق دارد که فیلمنامه خودش را به شیوهای که میخواهد بسازد که حتی چندان وفادار به ساختارهای کلاسیک نباشد اما پرداخت فیلم باید آن قدر متقاعد کننده باشد که تماشاگر آن را بپذیرد.
وی افزود: گفته میشود فیلم درباره تنهایی است اما میبینیم که به سمت یک فیلم انتقادی پیش میرود. لحن فیلم باید یکدست باشد چون تماشاگر اول میخندند و در پایان یخ میزند و قواعد مرسوم را برهم زده است. در این فیلم رضا عطاران در حد یک تیپ باقی میماند و به شخصیت تبدیل نمیشود و بیشتر با یک تیپ روبرو هستیم.
وی با اشاره به خوب بودن فیلم «شیدا» گفت: شیدا یک فیلم انتقادی بود اما در آن با مفاهیمی مثل عشق، جستجو یا رستگاری روبرو هستیم.
فاضلی خاطرنشان کرد: فیلم به سمت و سویی حرکت میکند که نشان میدهد یک شخصیت یک غیرت کورکورانه دارد و این تا پایان ادامه پیدا میکند. فکر نمیکنم این آدم با این کارها به سمت تنهایی حرکت کند و بیشتر با پرسه زنی فیلمنامه نویس و کارگردان در صحنههای مختلف روبرو هستیم.
وی درخصوص سینمای کمدی بیان کرد: سینمای کمدی ما به سمت فرومایگی حرکت کرده و مسبب اصلی آن را پیمان قاسم خانی میدانم. در طنزهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی هرچه شخصیتها پستتر بودند، جذابتر به نظر میرسیدند. به عبارتی شخصیتهای فرومایهای را ترسیم که اخلاق و غیره را متوجه نمیشوند و به آن میخندیم. چاپلین هنوز دیدنی است چون درون این شخصیت مفاهیم اخلاقی و انسانی وجود دارد.
شجریکهن: روند نزولی کارگردانان سینمای ایران
شاهین شجری کهن منتقد دیگر برنامه نیز درباره «طبقه حساس» اضافه کرد: فکر کنم سازندگان فیلم هم موافق باشند که «طبقه حساس» کامل نیست. به نظرم فقط کمال تبریزی به قهقهرا نرفته و دیگر کارگردانان برجسته هم طی این سالها این روند نزولی را طی کردهاند. البته فیلمهایی مثل «پاداش» یا «خیابانهای آرام» هنوز اکران نشده که بررسی کنیم کارگردان چه روندی را طی کرده است. نسبت به فیلمهای متأخر این کارگردان، «طبقه حساس» اِلمانهایی دارد که در خصوص نابود شدن کمال تبریزی صحبت نکنیم.
این منتقد بیان کرد: این خرافه نیست که «طبقه حساس» فروش خوبی دارد چون باید نسبت سنجی مناسبی در مقایسه با فیلمهای دیگر و فروش آنها صورت بگیرد.
شجری کهن درخصوص شخصیت کمالی یادآور شد: این شخصیت نسبت به عواطف انسانی به حاشیه رفته است و در نتیجه مسیری که در فیلم طی میکند، به یک عشق پنهان نسبت به همسرش دست پیدا میکند. در نیمه اول فیلم با انتقام کمالی روبرو هستیم اما در نیمه دوم فیلم بیشتر تمرکزها روی تنهایی شخصیت است. این انتخابی است که فیلمنامه نویس به آن رسیده است. به نظرم اهمیتی که پرویز پرستویی در فیلم «مارمولک» دارد، با اهمیتی که رضا عطاران در طبقه حساس دارد، برابرست.
قاسمخانی: بازتاب جامعهای که در آن زندگی میکنم را مینویسم
پیمان قاسم خانی بازیگر و نویسنده «طبقه حساس» نیز به عنوان مهمان تلفنی «هفت» توضیح داد: من بعضی از فیلمهای آقای تبریزی را ندیدم اما «طبقه حساس» ویژگی داشت که در همان زمان توجهم نسبت به فیلمنامه آن جلب شد. در نیمه اول بحث نقد اجتماعی مطرح میشود اما به تدریج فیلم از آن لحن اولیه خودش خارج و به سمت شخصیتی کشیده میشود که تمایل به هذیان گویی دارد. علاقهمند بودم فیلمنامهای بنویسم که از یک تعصب کورکورانه و شلوغی شروع میشود و به تنهایی شخصیت کمالی برسد. به طور عمد این تصمیم را گرفتم که به تدریج و با شیب کند به لحن جنون برسم.
قاسم خانی ادامه داد: من نیمه اول فیلم را به صورت نمای باز میبینم و نیمه دوم را به صورت نمای بسته و تمرکز روی شخصیت کمالی در نظر میگیرم. تمام شخصیتهای دیگر فیلم در ارتباط با کمالی معنا پیدا میکند و به عمد شخصیت بهاره رهنما را حذف کردم تا به جمع بندی در خصوص شخصیت کمالی برسیم. من و آقای تبریزی به طور عمد از ایجاد موقعیتهای طنز بیشتر در فیلم دوری کردیم و حتی شوخیهایی در فیلمنامه بود که خنده آورتر از فیلم فعلی میشد اما ترجیح دادیم به نفع لحن فیلم شوخیها را نیاوریم.
فیلمنامه نویس «طبقه حساس» در پایان گفت: در نوشتن فیلمنامه احساس سردرگمی نداشتم. این نوع شخصیتها و مردها که به زنان خودشان به عنوان ابزار خانه نگاه میکنند، برایم آشنا هستند. این فرد ابتدا احساسات خودش را نسبت به همسرش کتمان میکند اما از لحظهای که غذاها طعم اولیه خودش را از دست میدهد و اعتراض میکند، به نوعی درحال ابراز دلتنگی برای همسرش است. به نظرم نتیجه فیلم و پایان آن منطقی بود. وقتی احساس کنم داستانم میطلبد به سمت شخصیتهای این چنینی میروم و من بازتاب جامعهای که در آن زندگی میکنم را مینویسم.