به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ مهدیقلی رضایی راوی کتاب «لشکر خوبان» در نشستی که ۱۲ اردیبهشت ماه، در غرفه سوره مهر برگزار شده بود، درخصوص چگونگی گردآوری روایت این کتاب گفت: وقتی جنگ تمام شد چند نفر بودیم که این را تکلیف خودمان میدانستیم که خاطرات دفاع مقدس که الهام بخش فرهنگ عاشورایی بود را به مردم انتقال دهیم.
رضایی ادامه داد: در اتاقی حدود دو در سه متر کتابهایی مثل «نورالدین پسر ایران»، «باغ ملکوت» و کتابهای شاخص دیگر در همین اتاق شکل گرفت. ما جز احساس تکلیف انتظاری نداشتیم و دوست داشتیم رسالت شهدا را منتقل کنیم. صحنههایی که امروز با آن روبرو هستیم کم نظیرند و قرنها طول میکشد که دوباره تکرار شود. ما میخواستیم این فرهنگ به نسل جوان و تشنه ما منتقل شود و همه اینها کار خدا و لطف الهی بود.
راوی کتاب «لشکرخوبان» درباره بازه زمانی روایت این کتاب توضیح داد: از سال ۷۲ خاطرات کتاب شکل گرفت و تا زمانی که این خاطرات پیاده شود، اتفاقاتی به وجود آمد که مدتی در آن وقفه افتاد. وضعیت جسمانیام در آن زمان به دلیل بیماری خوب نبود و در بیمارستان بستری بودم و ذهنیت به این شکل نبود. در آن زمان اصرار داشتم حجم کتاب کوچکتر باشد، اما الان بیشتر شده است.
وی درباره فیلم شدن کتاب یادآوری کرد: در سایت ها خواندم کارگردانی اعلام آمادگی کرده تا این کتاب را فیلم کند، اما تا به حال ندیدم که اقدامی جدی در این خصوص صورت گرفته باشد.
رضایی در ادامه به نقل خاطرهای از همرزم بودن خود با حمید و مهدی باکری پرداخت و عنوان کرد: گفتن از شهدایی چون حمید و مهدی باکری برایم سخت و البته تکلیف است. دوست دارم اشارهای به عملیات خیبر داشته باشم. دشمن همه خاکریزها را پس گرفته بود و امام(ره) درباره اهمیت حفظ جزایر نیز نکاتی را یادآوری کرده بود. حمید باکری در نقطه ورودی دشمن به جزیره مجنون ایستاده و جنگ سخت و تن به تن بود و آتش اذیتکننده بود. تا اینکه حمید باکری به شهادت رسید و وقتی بچههای رزمنده خواستند تنها پیکر حمید را با خود بیاورند، مهدی برادرش اجازه نداد و گفت نمیتوانم در چشم مادرانی که منتظر عزیزانشان هستند نگاه کنم و این در شرایطی باشد که برادرم به شهرش آمده باشد.
راوی کتاب «لشکر خوبان» با تأکید بر واقعی بودن خاطرات تشریح کرد: در این کتاب اصلاً از عناصر داستانی استفاده نشده و مستند صرف است اما در برگیرنده تمام خاطرات من نیست. از هرموضوعی در این کتاب خاطرهای وجود دارد که تعدادی از آن ضبط شده و تعدادی هم در حال نوشته شدن است و بهتر است رزمندگان با هم باشند تا خاطرات بهتر شکل بگیرد.
وی افزود: من کتاب «پایی که جا ماند» را قبل از چاپ خواندم و به نظرم کتابهای دیگری مثل «دا» و «نورالدین پسر ایران» کتابهای کمی هستند. بسیاری از بزرگواران هستند که دلیرانه جنگیدند و نمیدانم چرا خاطرات خودشان را کتاب نمیکنند تا این گنجینه بزرگ معنوی حفظ شود.
رضایی در پایان گفت: سوره مهر به عنوان یک ناشر فعال برای جمعآوری خاطرات تلاش بسیاری کرده تا پیام شهدا را برساند و هنوز هم به نظرم امکان چاپ کتاب وجود دارد.