به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر، اهم مباحث اثر به بررسی دسته بندی های متداول حکومت ها به محافظه کار و لیبرال و جایگاه دولت مبتنی بر اندیشه اسلامی در این میان اختصاص یافته است. مطالعاتی از این دست عموما با توجه به تاریخ اسلام و تحولات صورت پذیرفته در شکل حکومت و شیوه کشور داری انجام می گیرد چنین رویه ای در این اثر نیز به چشم می خورد.
نویسنده پس از بحث از تاریخ شکل گیری حکومت اسلامی به این بحث می پردازد که آیا می توان نام دولت یا حکومت را برای همه اشکال ثبت گردیده در هیات فرمانروایی در طول تاریخ اسلام قایل گردید؟ مولف در ادامه بحث از ارتباط میان حقوق اسلامی و دولت به سراغ چگونگی شکل گیری تمرکز قدرت در حکومت اسلامی و سخن از چیستی و ماهیت قانون در اندیشه اسلامی رفته است. به باور وی مولفه های مطرح گردیده برای حکومت اسلامی را نمی توان در قالب اندیشه های لیبرال و یا محافظا کارانه پی گرفت.
این ادعا از آن روی مطرح می شود که به گفته مولف گفتمان دینی در جایگاه خود دربردارنده آموزه ها و تجویزات مبنایی برای شکل و ماهیت دولت است که به لحاظ مبانی نظری با مکاتبی همچون لیبرالیسم و محافظه کاری متفاوت می باشد. قانونگذاری از دیگر مباحثی است که احمد سوآیی بدان می پردازد. به گفته وی قایل گردیدن به یک منبع مشخص و همیشگی الزاماتی برای قانونگذاری در دولت اسلامی و نیز حقوق اسلامی به دنبال دارد. الزاماتی که وفاداری به متن نص و احکام مندرج در آن را تقویت می کند.
نویسنده در بخشی از کتاب این مهم که چگونه متن به مثابه منبعی همیشگی مورد مراجعه است را به بحث نشسته است به گفته وی احکام اسلامی هر از چند گاهی بنا بر مقتضیات زمانه در معرض تغییراتی کوچک یا بزرگ قرار می گیرند. در این مرحله این وظیفه حقوق است که با ارائه سازوکارهایی مناسب، مانند تفسیر، اصول فقه و اجتهاد، در عین وفاداری به متن به یاری حکومت اسلامی برخیزد تا بتواند به نیاز های زمانه پاسخی مناسب ارائه نماید.
سرانجام باید متذکر گردید که نویسنده علیرغم تاکید فراوان بر نقش جهان بینی و ایدئولوژی بر شکل و ماهیت حکومتها و نهایتا نظم جهان امروز قائل به سهمی موثر برای هر یک از مکاتب حقوقی و اندیشه ای در جریان تحولات جامعه جهانی است.
وی در همین باره نقش موثری را برای حقوق اسلامی قایل می گردد. مطابق مطالب کتاب «حقوق اسلامی و دولت» حقوق اسلامی عصاره عملی و نظری آموزه های اسلامی است که به شکل ویژه در فقه و اصول فقه متبلور گشته است. هم از این روی در این اثر مطالعه و شناسایی فقه و حقوق اسلامی نزدیک ترین و مناسب ترین راه برای شناخت دیدگاه مسلمانان درباره دولت و حکومت معرفی شده است.
نویسنده شواهد موید این دیدگاه را با توجه به منابع حقوق اسلامی ذکر می نماید وی اظهار می دارد که حقوق اسلامی حاوی سازوکارهایی است که از آن بستری جهت جاری بودن آموزه های مندرج در متن کتاب در جوامع اسلامی ساخته است. از سوی دیگر توجه به سنت رسول خدا (ص) و اهمیت اجماع علمای عالم اسلام که خود به مثابه منبعی انباشتی مورد بررسی قرار گرفته است می تواند ویژگی های منحصر به فردی برای حقوق اسلامی ایجاد نماید که با توجه به ویژگیهایی از این دست بتوانیم ماهیت و شکل دولت اسلامی را در درون گفتمان فقه و حقوق اسلامی دنبال نماییم.