وی سخنان خود را با این سؤال آغاز کرد که اساساً سبک زندگی چیست و چگونه میتواند به اسلام منتهی شود و در پاسخ به این سؤال اسلام را بهعنوان دین که واجد طرق گوناگون برای رسیدن به سعادت است نام برد و گفت: صراط مستقیم در اسلام هرچند واژهای مفرد است اما برای رسیدن به آن، راههای بسیاری پیش روی افراد است و کسانی که این راه را انتخاب میکنند از ارزشهای جهانی دین تبعیت میکنند که عنصر بارز آن اخلاق است.
به گفته این استاد دانشگاه، اخلاق یک امر پذیرفته جهانی است اما زیرمجموعههای آن و نحوه عمل کردن به این ارزشها که میتوان آنرا ادب زندگی نامید از جوامعی به جوامع دیگر متفاوت است؛ و این تفاوت در شیوه عمل سبب تمایز شیوه زندگی در جوامع میشود.
این جامعهشناس در ادامه اظهارداشت: متأسفانه گاهی اوقات سبک زندگی بهاندازه کافی تحت تأثیر آموزههای اسلامی نیست و از این سبک زندگی نمیتوان به اسلام رسید. به بیان دیگر کمبود رعایت آداب زندگی اسلامی سبک زندگی یک جامعه را مغایر با اسلام میسازد. بهعنوان مثال وضو در اسلام نماد پاکی است اما در کشورهای اسلامی محلهای که برای این امر تعبیه شده مغایر با بهداشت و نظافت کافی است و این نمونهای شفاف از عدم رعایت ادب زندگی اسلامی در کشورهای مسلمان است.
وی در ادامه به بیان راهکارهای عملی ارتقای سطح زندگی و سبک زندگی افراد در جامعه پرداخت و گفت: برخی ارزشهای اخلاقی را میتوان بهواسطه قانون در جامعه نهادینه کرد؛ از جمله احترام به قوانین راهنمای و رانندگی که اگرچه در ابتدا با تحمیل هزینهها مورد پذیرش قرار گیرد اما با گذشت زمان و در طول نسلها بهواسطه ارزش بودن حرمت مییابد و افراد از آن تبعیت میکنند.
این محقق و استاد دانشگاه تصریح کرد: وجوهی از ادب است که قانون نمیتواند شروعکننده آن باشد بلکه از طریق عقل، اعتقاد، آموزش و تربیت خانوادگی میتواند ایجاد شود. به عنوان مثال مهماننوازی یک ارزش برگرفته از سنت اسلامی است اما توسط قانون قابل بیان نیست بلکه از ارزشها نشأت میگیرد. اینکه برخی جوامع مهماننوازتر هستند چیزی نیست که با قانون بتوان آن را اصلاح کرد بله آموزش در جامعه سبب ترویج آن در جامعه میشود.
العطاس در پایان سخنانش گفت: برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی و ارتقاء آن باید ملتزم به رعایت آداب زندگی شد و برای چهرهایی مثل مربیان و عالمان نقش ویژهای قائل شد چرا که وجوه غالب سبک زندگی اسلامی به صورت آموزشی و ترویجی تدوین میشود. بنابراین مربیان و آموزگاران در همه سطوح باید از این ادب اسلامی برخوردار باشند. تا دغدغه آموزش بیایند، باید این چهرهها بازآموزی بشوند و بتوانند ارزشهای اخلاقی را در بین خانوادهها و عموم جامعه تسری دهند.