به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ این کتاب شامل 12 داستان درباره حوادث و مخاطرات تجاری رخ داده برای شرکتهای بزرگ و مدرن امریکایی بود که پس از 45 سال، بیل گیتس در مقاله ای در وال استریت این کتاب را کتاب مورد علاقه خود در حوزه کسب و کار نامید و گفت یکی از کتابهایی که وی را تکان داده و انگیزه تأسیس مایکروسافت را در وی ایجاد کرده است.
دلیل آن بسیار روشن است: بروکس با 30 سال تجربه نویسندگی رهیافت تازه کسب و کار کمپانیهای امریکایی مدرن را به خوبی نشان داده و جزییات فنی اتقافات پیش رو را به خوبی در داستانهای خود شرح داد.
کتاب «مخاطرات تجاری» در دهه 60 نایاب شد و بعداً در دهه بعدی دوباره در تیراژ بالا منتشر شد.
بیل گیتس در وال استریت نوشت: «در سال 1991 از وارن بافت (مدیر واشنگتن پست) خواستم کتابی را برای خواندن به من قرض دهد و وی نیز کتاب بروکس را داد. تا آن زمان از این کتاب چیزی نمیدانستم و حالا بعد از گذشت دو دهه از قرض گرفتن کتاب و گذشت 4 دهه از انتشار کتاب، میتوانم بگویم یکی از بهترین کتابها در زمینه کسب و کار است که خواندهام و آقای وارن اگر این متن را میخوانی بدان که هنوز کتاب را به صورت امانت نگه داشتهام! »
بیل گیتس در سایت خود یکی از فصول کتاب را با نام «زیراکس، زیراکس، زیراکس، زیراکس» منتشر کرده که به شرح داستان کمپانی زیراکس و ابداعات این کمپانی و کمک ماشین زیراکس به توسعه فناوری میپردازد.(بسیاری از کسانی که در زیراکس کار کردند زندگی خود را وقف تحقیقات کرده و ابداعاتی عرضه کردند که دنیای کنونی فناوری مدیون آنهاست. آنها معتقد بودند اگر بترسید ماشین زیراکس کار نمیکند! ماشینی که 60 کیلوگرم وزن داشته و 27 هزار دلار قیمت داشت.)
با خواندن این کتاب میتوان نگاهی کامل به تاریخ فناوری در قرن 20 داشت و چیزهایی که فراموش شده را مرور کرد.
بیل گیتس در پایان مقاله خود تاکید میکند که: «قوانین کسب و کار مدرن در مقایسه با آنچه در کتاب بروکس آمده، تغییر نکرده و ایجاد ارزش، قوی کردن کسب و کار و اهمیت فاکتور انسانی در ارتقاء کسب و کار به خوبی مشهود است. داشتن محصول درجه یک و نقشه و برنامه ریزی تولید و بازاریابی لازم است اما کافی نیست چرا که هنوز رهبری اجرای برنامههای تولید توسط افراد متخصص که در جایگاه واقعی خود قرار داشته باشند، دیده میشود و این چیزی است که من در مایکروسافت انجام دادم و با قراردادن افراد مناسب در جایگاه درست، به حداکثر بهره وری دست یافتیم. کتاب مخاطرات تجاری نقاط ضعف و قوت رهبران کمپانیهای تجاری و مدرن را بررسی میکند و بر نقش محوری رهبران تاکید میکند.»