به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ نشست «بررسی اقتصاد هنر» از سوی مدرسه هنری ایده و با حضور علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا نامی هنرمند و کارشناس هنری، مجید سرسنگی مدیر عامل خانه هنرمندان و آرش سلطانعلی موسس و مدیر موسسه هنری ایده با هدف بررسی جریانات اخیر اقتصادی هنرهای تجسمی ایران عصر سه شنبه 14 مردادماه در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
قرار بود در این نشست لیلی گلستان به عنوان گالری دار و مرتضی کاظمی مشاور اقتصاد فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشته باشند که لیلی گلستان به دلیل تأخیر در برگزاری این مراسم و بسته بودن درهای سالن استاد شهناز خانه هنرمندان از حضور در این نشست منصرف شد و مجموعه را ترک کرد و مرتضی کاظمی نیز گفته شد که به دلیل حضور در یک مأموریت وزارتخانه ای امکان حضور در این مراسم را نیافته است.
هنر به جای آن که راهکار باشد خودش تبدیل به مسأله شده است
در ابتدای این نشست مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان به موضوع دو فاجعه انسانی در حال وقوع در غزه و عراق اشاره کرد و برای رفع این مشکلات در جامعه مسلمانان جهان ابراز امیدواری کرد.
او درباره موضوع اقتصاد هنر نیز با بیان این که این موضوع محصول فاصله گرفتن از دیدگاه سنتی به هنر است گفت: هر چه از عمر هنر در کشور ما می گذرد، نیازهای خاص خود را نیز پیدا می کند و مباحث جدیدی در جامعه هنری شکل می گیرد که بحث مدیریت خصوصی هنر و اقتصاد هنر از آن جمله است.
او با اشاره به این که خانه هنرمندان نیز سمیناری را به زودی با موضوع اقتصاد هنر برگزار خواهد کرد در ادامه یادآور شد: در موضوع اقتصاد هنر ما با دو گزاره یعنی اقتصاد و هنر مواجهیم که هر دو بسیار چالش برانگیزتر از آن چیزی است که تصور می شود.
سرسنگی گفت: بر اساس تجربیاتی که دارم معتقدم که در کشور ما نسبت به خود هنر دچار مشکل هستیم و رابطه ما با هنر از زاویه اهالی هنر و از منظر حکومت دچار مشکل است به طوری که هنر به جای آن که راهکار باشد همیشه خودش مساله بوده است، چون مبانی نظری برای آن نداریم و تکلیف ما با هنر مشخص نیست، به همین دلیل هم همیشه مدیران دولتی با این موضوع دچار مشکل بوده اند که چگونه با این مساله برخورد کنند، بنابراین تا وقتی اصل هنر در ایران با مشکلات جدی روبروست، حرف زدن از فرع آن که اقتصاد هنر است راه به جایی نمی برد.
مدیرعامل خانه هنرمندان درباره گزاره دوم یعنی اقتصاد توضیح داد: در حوزه اقتصاد هم با مشکلات بسیاری مواجهیم، بعد از انقلاب اسلامی علیرغم تلاش هایی که صورت گرفته است هنوز نتوانسته ایم الگوی درست و سازنده ای که متناسب با ارزش های فرهنگی کشور ما باشد در زمینه اقتصاد پیدا کنیم که بتوان آن را اقتصاد اسلامی و دینی بنامیم.
او با تأکید بر این که هر دو گزاره اقتصاد و هنر در کشور ما دارای مبانی نیستند اضافه کرد: یکی از مشکلات ما این است که تجارب کشورهای غربی در مراکز علمی ما بومی سازی نمی شود و تلاش می کنیم که عین یک گزینه را که در فرهنگ دیگری زاده شده است، در ایران پیاده کنیم.
سرسنگی با اشاره به موضوع عدالت در اقتصاد هنر و سهیم شدن همه هنرمندان در چرخه اقتصاد هنر کشور متذکر شد: متاسفانه به دلیل آن که مراکز آکادمی ما از درون تهی شده و توان علمی لازم را برای شناخت مسائلی چون اقتصاد هنر ندارند، تاکنون هیچ تحقیق و پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته است.
این مدیر هنری، فرهنگستان هنر را نیز ناکارآمد توصیف کرد و ادامه داد: در شرایطی که مراکز آکادمی و فرهنگی ما کار پژوهشی و علمی در این زمینه انجام نداده اند، ناچاریم که به نقطه نظرات کسانی اکتفا کنیم که این مباحث را درباره جوامعی غیر از ایران دنبال کرده اند.
سرسنگی تصریح کرد که سیاست های فرهنگی کشور ما در حوزه هنرهای تجسمی در خارج از کشور مشخص می شود و به این ترتیب عدالت شامل حال همه هنرمندان ایرانی نمی شود.
او تأکید کرد: نمی توان از اقتصاد هنر سخن گفت در حالی که هنوز میان هنرمندان تبعیض و تمایز وجود دارد، برخی آثارشان در داخل و خارج از کشور به نمایش درمی آید و آثارشان دیده می شود و برخی دیگر که شایستگی و استحقاق دارند، امکان ارائه آثارشان را پیدا نمی کنند.
سرسنگی با اشاره به این که در داخل کشور شاهد یک وارونگی فرهنگی هستیم بیان کرد: وقتی الگوهای غیر ایرانی و غیر اسلامی در کشور ما بروز پیدا کند، تنش زا خواهد بود و اکنون نیز دچار یک وارونگی فرهنگی شده ایم.
او در بخش پایانی سخنانش از لزوم هویت ملی در آثار هنرمندان ایرانی سخن گفت و ابراز امیدواری کرد که برگزاری جلسات بررسی اقتصاد هنر بتواند موجب تعالی هنر و چرخش اقتصاد هنر در کشور ما شود.
نگرش اقتصادی به هنر، شکل گیری فرهنگ معاصر را رقم زده است
پس از سخنان مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، آرش سلطانعلی مدیر مدرسه ایده گفت: موضوع اقتصاد هنر در دنیا سابقه بسیاری ندارد. این موضوع با طرح مسئله مدرنیست پا به عرصه گذاشت و از دهه 50 میلادی پس از پایان جنگ جهانی دوم شکلی جدی به خود گرفت. اینکه آثار هنری در طی دو جنگ جهانی تخریب و یا سرقت شدند باعث شد توجه به حفظ آنها معطوف و ارزشی که این آثار یافته بودند راه را برای جریان اقتصادی هنر باز کرد.
وی افزود: نگاهی به تجربیات به دست آمده طی فرآیند 7 دهه اخیر نشان می دهد که اقتصاد هنر توانسته نقشی بی بدیل در شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع ایفا کند و همین نگره اقتصادی به هنر بوده که شکل گیری فرهنگ معاصر را در دنیا رقم زده است. اما موضوع اقتصاد هنر در ایران سابقه بسیاری ندارد. نگره درست در این زمینه کمتر از یک دهه سابقه دارد و می توان مبنای آن را اولین اکسپو هنری تهران که توسط علیرضا سمیع آذر و در زمان معاونت هنری مرتضی کاظمی برگزار شد دانست.
این گالری دار تصریح کرد: حضور ایران در حراجیهای بین المللی همچون حراج کریستی، بونامز و ساتبی بعدا توانست ارزش هنر ایران را در جوامع مختلف اثبات کند و روند رشد اقتصادی هنر را هموارتر سازد. در این میان نقش نمایشگاههای فروش آثار هنری که اتفاقا به شکل خصوصی برپا شدند در تسهیل این جریان بسیار حائز اهمیت بود که «هفت نگاه» و در سالهای اخیر سه «حراج تهران» که برگزار شده است در این زمینه فعالیت مثمر ثمری داشته اند. حال با گذشت یک دهه فرصت آن فرا رسیده است که به نقد و بررسی این جریان که به هنر معاصر معنا بخشیده است بپردازیم.
مدیر مدرسه ایده در پایان گفت: در این نشست این فرصت فراهم شده است که بخش دولتی و خصوصی در کنار هم بتوانند به موضوع اقتصاد هنر بپردازند.
در بخش بعدی این مراسم علی مرادخانی، غلامرضا نامی و محمود نورایی روی سن حاضر شدند تا این نشست به شکل پرسش و پاسخ برگزار شود.
در ابتدا محمود نورایی با اشاره به اینکه هنرهای تجسمی به خاطر فعال بودن بخش خصوصی در این عرصه پیشروتر از سایر رسانه های هنری همچون سینما، تئاتر و موسیقی توانسته راهکارهای اقتصادی خود را بیابد به نقش گالری ها اشاره کرد و گفت: در بخش هنرهای تجسمی گالریها به عنوان فعالان خصوصی هنر در کنار بخش دولتی طی یک دهه گذشته توانستند زمینه رشد و شرایطی تقریبا حرفه ای را در زمینه اقتصاد هنر ایجاد کنند. همین مسئله باعث شد که حضور هنر ایران را در مارکتهای هنری شاهد باشیم و حتی زمانی که مارکتهای به تهدیدی برای هنر ما بدل شدند، همین بخش خصوصی خیلی سریع بدون بروکراسی های اداری توانست واکنش های سریعی داشته باشد و از هجمه های که می توانست به هنر آسیب برساند جلوگیری کند که نمونه موفق آن سه جراج هنری تهران است.
تلاش برای تصویب بودجه یک درصدی برای خرید آثار هنری
سپس مرادخانی در این بخش از نشست در مقدمهای گفت: اینکه چرا در مورد اقتصاد هنر سخن گفته میشود سوال قابل توجهی است. گویی این بخش مدتهاست مغفول مانده است و حال باید در مورد آن بیشتر صحبت کرد. ما به عنوان کشوری اسلامی که هنر در آن سالهای سال وجود داشته است در حوزه اقتصاد به کار بیشتری نیاز داریم. در زمینه هنر این نکته قابل توجه است که هنر در کشور ما همواره از زاویه دید حاکمیت دیده شده است و برای آنکه رونق پیدا کند همیشه بخش حاکمیتی از آن حمایت کرده است. در واقع همیشه خط مستقیمی میان امکان یعنی پول با ایجاد یعنی اثر هنری وجود داشته است.
وی با بیان اینکه امروز بسیاری از افراد با وجود علاقه به هنر تمایلی به پرداخت پول برای آن ندارند اظهار کرد: این موضوع نشان میدهد که مسائل مربوط به هنر در کشور ما پنهان و پیچیده است. از سوی دیگر اینکه عدم رعایت عدالت میان هنرمندان مطرح میشود از نگرانیهای سرچشمه میگیرد که در زمینه اقتصاد هنر وجود دارد. باید مراقبت کرد تا شرایطی پیش آید که مسیر هنر به سمت رشد حرکت کرده و تثبیت شود.
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به این نکته که در حاکمیت دو نقش بازدارنده و حمایتی وجود دارد افزود: در بخش نظارت گاه میتوان مسائلی را اصلاح کرد و حتی گاه نوع نگاهی که در بخش نظارتی وجود دارد میتواند مسئله فعالیت در زمینه هنر را به اقتصادی پویا تبدیل کرد. در زمینه رونق کسب و کار هنر در بخش حاکمیت تلاش میکنیم فضایی را ایجاد کنیم که بازار کشش خرید آثار هنری را داشته باشد. به علاوه تلاش میکنیم موضوع اختصاص یک درصد بودجه سازمانها به خرید آثار هنری تا سال آینده تصویب شود. به علاوه موضوعاتی مانند افزایش بهرهمندی آحاد جامعه از هنر، افزایش نقش اقتصادی ملی هنر ما در اقتصاد جهانی هنر، تقویت مشارکت بخشهای غیر دولتی در توسعه اقتصادی از دیگر موضوعاتی است که ما به آن توجه داریم.
مرادخانی درباره سرمایهگزاری در افزایش فضاهای هنری نیز اظهار کرد: جذب سرمایهگذاری خارجی و همچنین جلب نظر بانکها برای کارهای هنری یکی از مسائلی است که امکان فعالیت در آن بسیار فراوان است. به عنوان مثال در کنار موزه هنرهای معاصر فضای بزرگی وجود دارد که سالهاست به شکل یک بازارچه خود اشتغالی درآمده است. این فضا هیچ ارتباطی به موزه ندارد در حالی که با جابهجا کردن این بازارچه در این زمین بزرگ و در کنار موزه هنرهای معاصر میتوان یک نشنال گالری تاسیس کرد.
وی همچنین با اشاره به بعضی فعالیتهای مالی در بخش دولتی درباره سود رسان نبودن آنها گفت: گاهی پول خرج کردن مزاحمت بیشتری در امور پدید میآورد به عنوان مثال صندوق حمایت از هنرمندان به دلیل پرداخت وامهای مکرر و مسائلی از این دست با 35 میلیارد تومان بدهی ورشکست شده است و دیگر نمیتواند به کار خود ادامه دهد.
دلیل ایجاد حراج های هنری در داخل کشور
مرادخانی با اشاره به حراجهای هنری نیز افزود: در سالهای اخیر پدیدهای به نام حراجهای هنری به وجود آمد که بسیار قابل توجه بود. اینکه گفته میشود حراجهای خارجی خط مشی هنرمندان ما را مشخص میکند دقیقا همان دلیلی است که موجب ایجاد یک حراج داخلی شد. حراجی که در آن قیمت آثار هنرمندان با وجود نبودن خریدار خارجی از حراجهای دیگر کشورها بالاتر رفت در حالی که خود هنرمندان این موضوع را باور نمیکردند. این اتفاق دلایل خود را دارد و هنرمندی که آثارش با چنین اقبالی مواجه میشود در کارهای خود دارای فرآیند خاصی است.
اثر هنری در سبد خانوار ایرانی جایی ندارد
پس از معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا نامی درباره جریان اقتصاد هنر در هنرهای تجسمی گفت: اقتصاد شامل سه مقوله تولید، عرضه و تقاضاست. در زمینه هنرهای تجسمی ما تولیدات خوبی داریم و هنرمندان جوان ما حتی بهتر از هنرمندان نسلهای گذشته مشغول کار هستند. بخش عرضه ما نیز به گالریها اختصاص دارد. در این بخش شاید بد نباشد که وزارت ارشاد با دقت بیشتری عمل کند و به کسانی که سواد تجسمی ندارند مجوز گالری ندهد. اما بخش سوم به تقاضا و در حقیقت مصرف تعلق دارد، ما در این بخش با مشکلاتی مواجه هستیم که البته در پدید آمدن آنها مردم مقصر نیستند. متاسفانه این مشکل در گذشته ریشه دارد زیرا برای درک هنر در جامعه ما بسترسازی نشده است و به همین دلیل آثار هنری در سبد خانوار ما جایی ندارد. تنها کارهای هنری که خریداری میشود خوشنویسی و فرش است که در فرهنگ ما سابقه بسیار دارد. اثر هنری به معنای واقعی آن چیزی در حد تزیینات غیر ضروری دیده میشود هرچند همان قدر که آسپرین در کاهش درد جسم تاثیر دارد اثر هنری نیز در کاهش دردهای روح ما میتواند موثر باشد.
وی افزود: متاسفانه امروز در مدارس ما آموزش هنر جایی ندارد و زنگ هنر بیشتر به عنوان زنگ تفریح درنظر گرفته میشود. بودجه هنری ما نیز به اشتباه صرف میشود، بیشترین بخش این بودجه به صورت مستقیم به هنرمندان پرداخت میشود در حالی که در دیگر کشورها بودجه دولت در بخش هنر صرف فرهنگسازی در زمینه هنر میشود. فرهنگسازی بسیار مهم است زیرا ما هنوز نیاموختهایم که در گالریها و فضاهای هنری نیز میتواند تفریح کرد و وقت گذراند این کار در زمینه اقتصادی بسیار موثر است زیرا وقتی مردم آثار هنری را ببینند به داشتن آنها نیز علاقهمند میشوند و تصمیم میگیرد آن را خریداری کند. نکته مهم اقتصاد هنر به نظر من فرهنگسازی است و اگر خانوادهها بدانند که اثر هنری برای آنان ارزش افزوده نیز خواهد داشت بیش از پیش به سمت خریدن اثر هنری خواهند رفت.
این کارشناس امور هنری ادامه داد: به همین دلیل است باید از حمایت دولتی از هنرمندان صرف نظر کنیم و از او بخواهیم که بودجه بیشتری را صرف ساخت و تجهیز و توجه به موزههای معاصر همه شهرهای کشور کند. امروز موزه هنرهای معاصر اهواز و اصفهان نیمه تعطیل است در حالی که اگر این موزهها فعال شوند به آثار هنری نیاز دارند، آثاری که باید از هنرمندان خریداری شود و جنبه اقتصادی خوبی نیز برای هنرمندان دارد.
ضرورت حضور یک کارشناس هنری در خرید آثار
نامی با بیان اینکه خریداران آثار هنری باید انتخابهای آگاهانهای داشته باشند اظهار کرد: خرید درست یکی از مسائل مهم در اقتصاد هنر است اگر کسی ناآگاهانه اثر هنری کمارزشی را بخرد نخواهد توانست آن را بفروشد. به همین دلیل است که کسانی که به خرید آثار هنری علاقه دارند باید از حضور یک مشاور آگاه بهره ببرند تا اثری درست و با ارزش خریداری کنند.
وی همچنین با بیان اینکه نباید از حراجها انتظار خاصی داشت گفت: حراجیهای بنگاههای اقتصادی هستند و کار آنها خرید و فروش آثار هنری است به همین دلیل نباید از آنها انتظار کار فرهنگی داشت. البته توجه بیش از حد به حراجیها موجب توجه به سلیقه برگزارکنندگان و به ویژه خریداران عرب شده است زیرا آنها به خوشنویسی علاقه خاصی دارند و به همین دلیل بسیاری از هنرمندان با قرار دادن یک الف و ب در کار خود سعی در جلب توجه خریدار خارجی دارند.
در ادامه این برنامه، علی مرادخانی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره اینکه چرا دولت مانند بعضی کشورها از تخفیف مالیاتی برای خریداران آثار هنری استفاده نمیکند گفت: این موضوعی است که ما نیز به دنبال آن هستیم، تخفیف مالیات یکی از راههایی است که میتواند افراد را به خرید آثار هنری تشویق کند. این موضوع البته در قانون نیز دیده شده است اما مانند بسیاری از مواد قانونی ما هنوز عام نشده و به اجرا در نمیآید.
قانون خرید آثار هنری درمجلس هیچ گاه محقق نشد
همچنین وی در پاسخ یکی دیگر از حضار در مورد اینکه با توجه به قانون اختصاص یک درصد بودجه به خرید آثار هنری تاکنون چه اندازه به آن عمل شده است و مدیران سازمانها با کدام سواد تجسمی اقدام به خرید آثار میکنند نیز توضیح داد: باید بگویم که بحث اختصاص یک درصد بودجه به خرید آثار هنری هیچگاه محقق نشده و هنوز در مجلس است. از سوی دیگر نباید این طور فکر کرد که از این رهگذر پولی به وزارت ارشاد داده میشود زیرا در صورت اجرا این طرح به این شکل است که مثلا از بودجه ساخت یک ساختمان دولتی یک درصد به طراحی هنری و خرید آثار برای همان مجموعه صرف میشود. البته در کشور ما همیشه به یک نظارت دولتی نیاز است و ممکن است مدیری این بودجه را به خرید آثار بی کیفیت هنرمندانی که میشناسد اختصاص دهد به همین دلیل وجود یک ناظر برای این طرح ضروری است.
معاون هنری وزیر ارشاد همچنین در پاسخ به سوال علی فرامرزی؛ هنرمند و منتقد هنری درباره اینکه جریانهایی در کشور در حال حرکت به سمت مهندسی افکار عمومی در زمینه هنر و مطرح کردم گاه به گاه افراد دلخواه هستند اظهار کرد: در زمینه حراجها شاید برای اینکه چنین مشکلاتی پیش نیاید باید چند حراج با چند سلیقه مختلف داشت. دولت باید راهی ایجاد کند که همه هنرمندان فضای کار داشته باشند تا در نهایت سره از ناسره جدا شود. دیگر اینکه باید این موضوع که در زمینه هنر سلیقهها ساخته میشوند، مورد آسیبشناسی قرار گیرد و به آن از منظر پژوهش نگاه شود زیرا این دید وجود دارد که افرادی که به اشتباه به جایی رسیدند مدام فربه تر میشوند و پس از مدتی نمیتوان آنها را از پیش رفتن باز داشت.
غلامحسین نامی نیز در پاسخ به پرسش فرامرزی اظهار کرد: ممکن است که جریانسایهای اشتباه منجر به فروش کارهای یک هنرمند با قیمتهای گزاف شوند اما این روند پایدار نیست و با گذشت زمان متوقف خواهد شد. البته حراجیها سود بسیاری نیز برای هنر ما داشتهاند و موجب معرفی بسیاری از هنرمندان برجسته به جامعه هنری شدهاند.