به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ پروفسور محمودمنشی پوری استاد دانشگاه کالیفرنیا برکلی در خصوص موانع رشد و توسعه علوم انسانی در کشورهای جهان سوم و در کشورهای در حال توسعه گفت: شاید تا بیست سال پیش جهان اول، دوم و جهان سوم معنا داشت اما در حال حاضر این طبقه بندی دیگر معنا ندارد. چون دنیا رو به جهانی شدن می رود. برخی کشورهایی که در گذشته جهان سوم نامیده می شدند اکنون با بدست آوردن بازارهای جهانی کشورهای نوظهور و در حال توسعه نامیده می شوند. کشورهایی مثل کره جنوبی، برزیل، هند و شیلی اکنون در حال پیشرفت هستند.
وی تصریح کرد: اما در این کشورها و کشورهای در حال توسعه بدلیل اهمیت دادن و نیاز آنها به علوم مهندسی و پزشکی به علوم انسانی کمتر توجه می کنند. ولی نیاز به علوم انسانی را نمی توانند نادیده بگیرند مثلا در ورزش از روانشناسی بهره می گیرند.
وی یادآور شد: این نکته درست است که بیشتر نیاز این کشورها ساخت زیر بناها، راهها و ساختمانها است و به مسائل انسانی، روانشناسی و جامعه شناسی توجه کمتری می شد. زیرا تمام تمرکز کشورهای جهان سومی و در حال توسعه روی پیشرفت های اقتصادی ساختار عمرانی بوده والویت داشتند.
استاد دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو در ادامه یادآور شد: اما امروز جوامع به دلیل جهان گرایی با هم مرتبط هستند و مشکلات مدرنیزه شدن دیگر به حوزه علوم تجربی و مهندسی ختم نمی شود و مسایل اجتماعی را نیز در بر می گیرد.
منشی پوری افزود: در سخنرانی در بین دانشجویان سال اول دانشگاه برکلی به این نکته اشاره نمودم که اولا مهمترین مساله برای شما درس و مطالعه و پیدا کردن شغلی در آینده است. اما مقداری از تحصیل شما در دانشگاه بعد اجتماعی آن است. اینکه شما یاد بگیرید که چگونه با استادان خود تعامل و در جامعه مشارکت کنید و روابط اجتماعی نیز بخشی از زندگی شما است.
مؤلف "تروریسم، امنیت و حقوق بشر" در ادامه افزود: مسایل جهانی شدن باعث شدند که مسائل انسانی و مسائل رو در رو شدن انسان با جامعه بسیار پررنگ شود.
استاد دانشگاه برکلی در خصوص رشد علوم انسانی در کشورهای تازه استقلال یافته گفت: وابستگی اقتصادی بسیار زیاد این کشورها به کشوری که از آن جدا شده اند باعث شده که به ثبات اقتصادی نرسیده و هنوز اولویت علوم تجربی و مهندسی و اقتصاد بر علوم انسانی و مسائل اجتماعی ارجح است.
وی تأکید کرد: کشورهایی که هنوز اولویت های آنها اقتصادی است شاید نتواند به خوبی به علوم انسانی بپردازند؛ اگر چه کشور فقیری مثل بنگلادش تبدیل به مرکزی برای سازمانهای غیر دولتی(NGO) حقوق بشر تا محیط زیست شده است. شاید علی رغم فقیر بودن یک کشور بتوان در آن به مسائل انسانی و حقوق بشر پرداخت.
منشی پوری تصریح کرد: یکی از دلایل رشد علوم انسانی در جوامع سازمانهای غیر دولتی (NGO) هستند. که به مسائلی همچون حقوق زن، حقوق کودکان و دیگر مسائل حقوقی انسانها در جوامع تاکید می کنند.
استاد دانشگاه کالیفرنیا در پاسخ به چگونگی و چرایی رشد و توسعه علوم انسانی در جوامع مدرن و توسعه یافته گفت: مسائل و عواقب مدرنیزه شدن سهم بسزایی در رو آوردن به علوم انسانی و رشد آن در جوامع دارد. ازدیاد مسائلی همچون طلاق، حق وراثت و بسیاری از مسائل اجتماعی حاصل مدرنیزه شدن جوامع هستند و ضرورت پرداختن به علوم انسانی را موجب می شود.
منشی پوری تصریح کرد: این مدرنیزه شدن باعث منحصر به فرد شدن تفکر و سلیقه انسان شده است. در عین حال مشکلات روانی متعددی برای مردمی که در این سیستم زندگی می کنند ایجاد می شود. سیستمهای سنتی محدود بودند و در آن اقتصاد قابل پیش بینی بود. در جوامع مدرن محدودیت کم شده و رقابت در تمام امور اقتصادی بسیار پررنگ شده است. این امر تاثیر بسزایی در روابط بین انسان ها گذاشته است.
استاد دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو در خصوص این موضوع که آیا جوامع فقیر و جوامع درحال توسعه می توانند هم زمان در ساختار اقتصادی و زیربنائیشان به علوم انسانی و اجتماعی توجه داشته باشند گفت: هنوز در این جوامع علوم انسانی و ضروریاتش جا نیافتاده است. این کشورها در حال مبارزه برای جایگاه اقتصادی و سیاسی خود هستند و شاید تا با عواقب آن مواجه نشوند به فکر اعتلای علوم انسانی نیافتند، و ممکن است باعث شود این دو امر همزمان با هم پیش نرود.
منشی پوری از پیش شرطهای مهم در توسعه علوم انسانی در جوامع توسعه یافته به نقش مهم آموزش اشاره کرد و یادآور شد: در دنیای امروز بزرگترین سرمایه و قدرت مردمی قدرت اجتماعی آنان است. آموزش و تعلیم است که باعث قدرت گرفتن مردم امروز در خواسته هایشان می شود.
وی افزود: در دنیای ارتباطات (نسل گوگل؛ Google Generation) باعث شده وسایل ارتباط جمعی بیش از پیش قوی شود. این مسئله باعث نزدیکی بیشتر مردم با یکدیگر شده است. این ارتباط در دنیای مجازی در روابط واقعی تاثیر می گذارد. در واقع باعث اهمیت روابط اجتماعی و شهرنشینی می شود که نتیجه آن اهمیت و ضرورت توسعه علوم انسانی است.
وی در ادامه افزود: اگر چه آموزش شرط اول توسعه علوم انسانی است و تخصیص بودجه کافی باعث رشد آن می شود، ولی در دولتهای خودکامه به آن همچون تیغ دولبه ای می نگرند که نکند آگاهی و معلومات مردم گریبانشان را بگیرد. شاید این نیز از مانع رشد و توسعه علوم انسانی در آن جوامع باشد.