به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر، جلسه سوم کارگاه «آینده پژوهی مطالعات فرهنگی در شهر» که به همت مرکز مطالعات فرهنگی شهرداری تهران و همکاری پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درحال برگزاری است؛ صبح امروز یکشنبه ۲۶ مردادماه در فرهنگسرای اندیشه ادامه یافت.
دکتر محمود دلفانی در این کارگاه درباره ویژگیهای سناریوی خوب گفت: سناریوی خوب سناریویی است که بتواند اولویتها را مشخص کند. اولویتها هم اولویتهای زمانی، موضوعی و ناگهانی هستند. اولویت ناگهانی اولویتهایی هستند که بر شما تحمیل می شوند که مناسب نیست آینده پژوه همه اولویتهایش را رها کند و متمرکز اولویت ناگهانی شود.
وی افزود: در بحث زمان همیشه این نکته را شنیده اید که گذشته چراغ راه آینده است و حال آینده را می سازد؛ اما نکته ای که اینجا مهم تر است این است که آینده در حال تأثیرگذار است و حتی آینده در گذشته هم تأثیر دارد. مثال برای این مسئله این است که فکر کنید کارمندی هستید که افزایش حقوق داشته اید؛ حالا می خواهید با این درآمد مثلاً در چند سال آینده خانه ای بخرید؛ این موضوع در رفتار و اعمال امروز شما تأثیر گذار است. در آینده پژوهی با تصویر سازی سروکار داریم. باید تصویری داشته باشیم و این را درست مثل نقاشی که مدلی مقابلش است، می بایست نقاشی کنیم.
دلفانی تصریح کرد: آینده پژوه باید بتواند زمانها را درک کند. به این علت که یک آینده نداریم بلکه چندین آینده پیش روی ماست. نکته ای مهم در این میان این است که زمانی که برنامه ریزی می کنیم، باید ببینیم چقدر رد پای گذشته وجود دارد. چقدر عواملی که در زمان حال وجود دارند بر روی آن تأثیر گذارند.
وی افزود: سناریوی خوب باید ریزشها و صدمه های احتمالی در برنامه ریزی ها را در نظر بگیرد. هیچ چیزی در سناریو ها نباید نادیده گرفته شود حتی احتمالات ضعیف و خنده دار. نتیجه، این امر خواهد بود که هیچ گاه غافلگیر و شوکه نخواهیم شد و همیشه آماده هستیم. در نظر گرفتن همه احتمالات، جلوگیری از ریزشها و ورود یک سری عوامل خارجی است. ریزش، کاهش اثرگذاریهاست. برای کاستن و کم کردن ریزشها باید سناریوها به متخصصان نشان داده شود برای همین است که آینده پژوهی دیسیپلینی چند وجهی است.
دلفانی تصریح کرد: «تغییر» یکی از مهمترین بحثهایی است که در آینده پژوهی است. همیشه می گوییم که جلوگیری از تغییر خودش یک تغییر است. آینده پژوه باید بداند کاملاً چه تغییری اتفاق افتاده است و خودتان چه تغییری می خواهید انجام دهید. بیاید به موضوع کاملاً مسلط باشید. در تغییر با متغییر روبرو هستید متغیرها عناصری هستند که روند را یا شتاب می دهند یا از سرعت آن می کاهند و یا سرعت را کاملاً متوقف می کنند.
وی گفت: در این جلسه می خواهم چند کلید برای بازکردن درها به شما بدهم. دسته کلید را به شما می دهم اما خودتان باید کلید قفلها را پیدا کنید. یک کلید، کلید خطر است. تمام برنامه ریزی ها چه مدیریتی و چه آینده پژوهی با عنصری به نام کلید خطر روبرو هستید.خطر یعنی عدم موفقیت، یعنی احتمال سناریوها کاهش می یابد.کلید خطر عنصر مشترک تمام سناریوها است. کلید دیگری که می خواهم به شما بدهم کلید پرسش است. آینده پژوهی مثل تمام حوزه های علوم انسانی از پرسش شروع می شود، اما مشکل اصلی این است که پرسشهای درست نمی کنیم، زیرا همیشه با خط قرمز مواجه ایم، ولی در آینده پژوهی باید هر پرسش و امکانی را که در ذهن می آید در سناریو بنویسیم. پرسشها مبنای سناریونویسی است. پرسش از وضع موجود ِنهاد و برنامه و روندی که در آن هستیم. بنابراین پرسش از نقطه شروع آغاز می شود بعد به روند می رسد اینکه روند باید به چه شکل باشد این روند می تواند تکنیکها یا راهها و یا هر چیز دیگری باشند که ما را به هدف می رسانند. پرسش آخر هم پرسش از مقصد است.
وی در ادامه سخنانش گفت: هر کدام از پرسشها اگر درست پرسیده نشوند کارایی شان را از دست می دهند. ارزش پرسش به این نیست که حتما بایستی جوابی برای پرسشها پیدا کنید بلکه سناریوی خوب سناریویی است که با یک پرسش آغاز می شود و با چندین پرسش جدید خاتمه می یابد. اگر برای پرسشها جواب پیدا کنیم یعنی به قطعیت رسیده ایم. ولی وقتی با چند پرسش جدید سناریو را پایان دهیم یعنی قطعیت به وجود نیامده است. درست همین جاست که فریب می خورید همه شما به دنبال قطعیت هستید ولی قطعیت سناریو یعنی برنامه ریزی دقیق نبوده است باید سناریو با یک پرسش آغاز شود و در ادامه و در مسیر دائم باید پرسشهای جدید مطرح شود و مدام در جدل باشید این کار موجب چالاکی شما می شود. در بحث آینده پژوهی گفتیم که هیچ خط قرمز و تابویی نداریم. خط قرمز و تابوها برای تصمیم گیرندگان است نه آینده پژوه.
رئیس آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی در پاریس در ادامه بحث موانع در آینده پژوهی را مطرح کرد و گفت: موانع آینده پژوهی عدم آگاهی، عدم مهارت، غیر قابل پیش بینی بودن یا قابل پیش بینی بودن، بحث چارچوب ها، بحث تجربه، بحث زمان و مکان و کمبود امکانات است.
دلفانی در مورد پیش پذیرفته ها نیز گفت: مجموعه چیزهایی است که شما نه تنها باورش کرده اید و به آن عادت کردید و برای شما تکرار شده بلکه به عنوان چیزی بدیهی و روشن است. اظهر من الشمس است. شما در هر سناریونویسی و برنامه ریزی باید بدانید که با چند درصد از این پیش پذیرفته ها مواجه هستید. پیش پذیرفته ها سبب می شوند که برنامه شما از ابتدا کج بالا بیاید زیرا پیش پذیرفته شده ها برای شما قطعیت می آورند.
وی راههای جلوگیری از پیش پذیرفته ها را، نسبی گرایی، جزیی نگری، خوانش وارونه، پرسش در چارچوب راستی آزمایی و بازتعریف ذکر کرد و گفت: در آینده پژوهی نباید تک ساحتی نگاه کرد، مثلاً یک تعریف از فرهنگ یا شهر داشته باشیم. بحث پیش قضیه گفته شده ها، موضوعاتی که از قبل وجود داشته و ما به آن عادت کرده ایم و دیگر هیچ وقت سراغ آن نرفته ایم که آنها را باز تعریف کنیم. ولی آینده پژوهی به ما کمک می کند که بازتعریفی از موضوعات داشته باشیم. یک سناریوی خوب گسست ها و پیوندها و پیوستها را در نظر می گیرد. شما باید بگویید با این روندی که پیش می روید به چه گسستهایی بر می خورید. گسستها همیشه منفی نیستند. سناریوی خوب باید کنش های پیشگیرانه داشته باشد.