شناسهٔ خبر: 21122 - سرویس دیگر رسانه ها

بی‌توجهی به پژوهش‌های زنانه‌محور در پایان‌نامه‌ها

پیش همایش «زن در تاریخ آذربایجان» در اندیشگاه کتابخانه ملی برگزار شد و سخنرانان در مروری کوتاه به ضرورت تلاش گسترده در مطالعات زنان پژوهشگر، تبدیل این پژوهش‌ها از سوژه به ابژه (آگاهی) و لزوم تشویق دانشجویان برای پرداختن به تاریخ زنان در رساله‌های دانشجویی اشاره کردند.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ نشست پیش همایش «زن در تاریخ آذربایجان» از سوی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با سخنرانی دکتر منصوره اتحادیه، استاد، نویسنده و مترجم حوزه تاریخ، دکتر محمدتقی امامی خویی، استاد تاریخ دانشگاه تهران و دکتر حسن حضرتی، استاد تاریخ دانشگاه تهران چهارشنبه (پنجم شهریورماه) در اندیشگاه کتابخانه ملی برگزار شد.

 
 دو کتاب «تاریخ پنهان» و «نیاکان ما» و شکست اسطوره‌ها

دکتر حسن حضرتی، استاد دانشگاه تهران با اشاره به دو پژوهشگر زن عرب حوزه مطالعات زنان گفت: فریده شهید در کتاب «نیاکان ما» که از سوی فاطمه صادقی‌گیوی ترجمه شده و کتاب ارزشمندی است به این نکته اشاره می‌کند که در حوزه نظری کسانی که در مطالعات زنان جهان اسلام فعالیت می‌کنند باید یک سری افکار غلط را که به شکل اسطوره در کشورهای اسلامی درآمده بشکنند زیرا عده‌ای معتقدند وقتی زنی در حوزه پژوهش و مطالعات زنان حرکت می‌کند افکار بیگانگان را در یک کشور اسلامی ترویج می‌کند. ما باید نخست به عنوان یک زن مسلمان و پژوهشگر مسلمان این اسطوره را بشکنیم و ثابت کنیم که این‌گونه نیست. 

وی با تاکید بر اهمیت پژوهش در مساله تعدد زوجات اظهار کرد: اگر یک پژوهشگر مساله تعدد زوجات را در جهان اسلام مورد پژوهش قرار دهد و پرسشی مطرح کند که چه منطق و عقلانیتی پشت این مساله پنهان است در واقع طرح این پرسش غیر اسلامی و طرحی از سوی اجنبی نیست بلکه طرح یک ایده و دغدغه است و این اسطوره را باید شکست. به نظر من کسانی هم که در کشور ما در حوزه مطالعات زنان فعالیت می‌کنند با همین مساله روبه‌رو هستند. این مساله آن قدر مهم است که فاطمه مرنیسی در کتاب «تاریخ پنهان» و فریده شهید در کتاب «نیاکان ما» نخست به سراغ این مساله می‌روند که ما افکاری را که مطرح می‌کنیم افکار غیر اسلامی و ضد دینی نیست و موضوع مهمی است که ما باید احساسات کسانی را که درباره این مساله موضع می‌گیرند با خودمان همدل کنیم. 

این استاد دانشگاه در ادامه با انتقاد از رویکرد عملی زنان درباره دنبال نکردن جدی پژوهش‌های زنانه محور در دانشگاه‌ها گفت: یک انتقادی که به عملکرد زنان در حوزه تاریخ و به دانشجویان دختر وارد است کم توجهی به انتخاب پژوهش‌های زنان به شکل پایان‌نامه است. در دانشگاه به نظر می‌رسد زنان و دختران دانشجو بیشتر ترجیح می‌دهند به پژوهش درباره مسائلی بپردازند که مورد علاقه و بررسی مردان نیز هست.
 
 




زنان در دوره مشروطه مدعی بیدارگری بودند

در ادامه برنامه دکتر منصوره اتحادیه با تاکید بر تاثیر انقلاب اسلامی بر نضج گرفتن مطالعات زنان عنوان کرد: مطالعات زنان در غرب سابقه نسبتا طولانی دارد اما در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی و شرکت سیاسی و اجتماعی زنان در ابعاد گسترده باعث نضج گرفتن مطالعات زنان شد. همان‌طور که زنان در دوره مشروطه مدعی بیدارگری بودند در انقلاب اسلامی نیز زنان از همه طیف اجتماعی بیدار شده و در همه عرصه‌ها چه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعال شدند، البته این نظر قابل بحث است.
 
وی با تاکید بر ضرورت توجه به پژوهش در احوال زن ایرانی خارج از محدوده تهران بیان کرد: همیشه وقتی صحبت از زنان پیش می‌آید توجه ما فورا به وقایع تهران، فعالیت و موقعیت زنان تهرانی معطوف می‌شود و کمتر به دیگر نقاط این کشور پهناور و متنوع می‌نگریم. بی‌شک شرایط زنان در خوی، شوشتر، یزد و تبریز تفاوت دارد و خواسته‌های آن‌ها هم متفاوت است. بنابراین به رغم تردیدهای اولیه من درباره موضوع سمینار با نام «زن در تاریخ آذربایجان» فکر می‌کنم که جا دارد توجه را از تهران برداریم و به سایر شهرها معطوف کنیم. البته آذربایجان از هر نظر واجد شرایط تحقیق است زیرا از بسیاری جهات (منظور در وقایع مشروطه و در دوره قاجار) از دیگر نقاط کشور و حتی تهران پیشروتر است.
 
گریه ستارخان بر زنان کشته شده مشروطه

محمدتقی امامی خویی، استاد پیشکسوت تاریخ عثمانی با اشاره به زندگی زن عشایر در گذشته گفت: زن در گذشته ستون خانه و مبنا و محور خانواده بود. زنی که با تولید محصول‌های عمده اقتصاد خانه را می‌گرداند و مردان تنها وظیفه مراقبت از حریم خانه را بر عهده داشتند و گاه نیز در جنگ‌های داخلی یا خارجی کشته می‌شدند و زن مجبور بود به تنهایی خانواده را تامین کند. زنی که در زندگی عشایری تربیت شده، زن مقتدری است که با سختی و مرارت زندگی را می‌چرخاند. این زن به مرور با قانون «تخته قاپو»* کردن عشایر در شهر اسکان داده شد و به مرور از آن چهره آزاد و مستقل به زنی گوشه‌نشین تبدیل شد اما در نهضت مشروطه بخشی از زن عشایر محدود شده ابراز وجود کرد. 

وی با اشاره به تاریخ آذربایجان گفت: زنان در خطه شمال و آذربایجان به دلیل نزدیکی به کشورهای ترکیه (عثمانی سابق)، روسیه و به ویژه باکو افکار روشنفکری را زودتر و سریع‌تر از شهرهای دیگر ایران دریافت می‌کردند. همچنین از گذشته برخی روزنامه‌های ایرانی که بی‌پرده در بسیاری از مسائل ایران اظهار نظر می‌کردند مانند روزنامه «اختر» و «قانون» نیز در خارج از کشور منتشر می‌شدند و به آذربایجان زودتر می‌رسیدند. رفت و آمد به آن سوی مرزها، حشر و نشر با مردم کشورهای مجاور باعث شد اندیشه‌های ترقی‌خواهانه زودتر به آذربایجان سرایت کند. این دلایل باعث شد تا زنان آذربایجانی در مشروطه حضور پررنگی داشته باشند. 

این استاد تاریخ عثمانی به نمونه‌ای از حضور زنان در قیام مشروطه اشاره کرد و گفت: می‌گویند در جریان مشروطه وقتی ستارخان تعداد کشته‌ها را می‌شمرد در بین کشته شدگان ۲۰ زن با لباس مردانه می‌بیند. ستارخان در حالی که از دیدن این زنان کشته شده گریه می‌کرد گفت: مگر مرده بودیم که این زنان کشته شدند. 

*«تخته قاپو» كردن عشاير اين است كه چادرنشينان و صحرانوردان ايراني را از فراز كوه‌ها و نشيب دره‌ها به شهرها و روستاها گسيل دارند و ريزه كاري‌هاي تمدن و شهرنشيني را به آن‌ها بياموزند و آنان را به قبول ويژگي‌هاي شهرنشيني ناچار سازند و همزمان با آن گروهي از ايشان را به روستاها روانه و به كار كشاورزي مشغول گردانند.