به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ درگذشت دکترناصر کاتوزیان، حقوقدان برجسته ایرانی، خبر مهم رسانههای ایران در روز گذشته بود. بسیاری کاتوزیان را پدر علم حقوق در ایران میدانند و او را با انبوهی از تالیفات حقوقی، یکی از ارکان آموزشی حقوق در جامعه ایران بهشمار میآورند. وی متولد ۱۳۰۶ و استاد دانشگاه تهران بود. گذشته از نقش آموزشی انکارناپذیر آثار کاتوزیان، اهمیت سیاسی و گفتمانی کتابهای وی در ایران سده جاری، موضوعی قابل تامل است.
دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد علوم سیاسی و یکی از همکاران ناصر کاتوزیان در دانشگاه تهران، در گفت وگو با ایبنا از اهمیت و تاثیرات سیاسی آثار حقوقی کاتوزیان سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
*********
جناب دکتر باوند، به نظر شما آثار حقوقی مرحوم ناصر کاتوزیان چه تاثیری بر فضا و گفتمانهای سیاسی جامعه ایران در چند دهه اخیر داشته است؟
آقای دکتر کاتوزیان از پیشکسوتان حقوق بود و در توسعه مترقیانه حقوق در جامعه ایران نقش اساسی داشت. او به عنوان استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نقش موثری در پرورش دانشجویان حقوق داشت و بسیاری از دانشجویان و استادان رشته حقوق و نیز وکلای دادگستری از دانش آکادمیک و نیز از منش و روش او بهرههای فراوان بردهاند.
بسیاری از استادان دانشکده حقوق دانشگاه تهران و نیز بسیاری از وکلای دادگستری، جزو شاگردان او بودهاند. دکتر کاتوزیان گذشته از اینکه از حیث آکادمیک از جایگاه ویژه و برجستهای در جامعه ما برخوردار بود، از لحاظ اجتماعی و سیاسی هم واجد منش و روش خاص خود بود.
او با گروههای سیاسی از دیرباز رابطه و همکاری داشت و به طور کلی در امور سیاسی و اجتماعی فعال بودند و چنانکه میدانید در تدوین پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم نقش ویژهای داشتند. دکتر کاتوزیان بدون تردید در عرصه آکادمیک و تا حدودی هم در عرصه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی الهامبخش نسل آینده است.
دکتر بشیریه گفتمانهای سیاسی کلان جامعه ایران در صد سال اخیر را به چهار دسته تقسیم کرده است؛ پاتریمونیالیسم سنتی دوران قاجار، مدرنیسم مطلقه دوران پهلوی، سنتگرایی ایدئولوژیک پس از انقلاب و نهایتاً گفتمان دموکراسی. آثار مرحوم کاتوزیان علیالقاعده باید متعلق به «گفتمان دموکراسی» باشد. کتابهای کاتوزیان چه تاثیری در ترویج این گفتمان در جامعه ما داشته است؟
گفتمان دموکراسی از انقلاب مشروطیت آغاز شد و دچار وقفههای متعددی شد ولی به هر حال بسیاری از ارزشهای دوران مشروطه و بازتعریف و احیای آن ارزشها در دوران اشغال ایران توسط متفقین، که در اثر کنار رفتن رضا شاه آزادی احزاب و مطبوعات تا حدی در جامعه ایران پدیدار شد، جنبه دموکراتیک داشتند. در دهه ۱۳۲۰ تلاش زیادی برای احیای ارزشهای انقلاب مشروطه و تحقق دموکراسی در جامعه ایران صورت گرفت. در اواخر این دهه و اوایل دهه ۱۳۳۰ هم، که جنبش ملی شدن صنعت نفت در جامعه ایران شکل گرفته بود، تلاش برای رسیدن به دموکراسی در کشور ما تقویت شد.
ملی شدن صنعت نفت صرفاً یک حرکت اقتصادی نبود بلکه یک رنسانس سیاسی بود که فرصتی برای مطرح شدن جدی ارزشهای دموکراتیک در جامعه ما پدید آورد. مرحوم کاتوزیان از جمله پروردگان این دوره بود. دانشگاه تهران در آن دوران نقش پیشگامی در حمایت از جنبش ملی شدن صنعت نفت ایفا کرد و آقای کاتوزیان هم در دل این حرکت پیشروانه حضور داشتند. ناصر کاتوزیان در دورههای بعدی نیز در قالب فعالیتهای آکادمیک، ترویج ارزشهای دموکراتیک را ادامه داد.
دکتر بشیریه به درستی گفته است که گفتمان دموکراسی یکی از گفتمانهای مهم صد سال اخیر جامعه ایران بوده. اکثر تحصیلکردگان و روشنفکران ایران در آن دوران و دورههای دیگر، در حد توان خود مروج آموزههای دموکراتیک بودند. این روند صد سال است که در جامعه ما ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده است. یعنی پس از گذشت یکصد و اندی سال، ما هنوز درگیر بحث بر سر اصول اولیه آزادی هستیم.
اشخاصی مثل آقای کاتوزیان، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، در تقویت فضای اجتماعی آزادیخواهانه در ایران نقش داشتهاند و چراغ دموکراسیخواهی را دست کم به صورت چراغی که سوسو میزند، روشن نگه داشتهاند. به هر حال تاثیر آثار و تالیفات و شخصیت مرحوم کاتوزیان در دنیای سیاسی و اجتماعی و بهویژه در دنیای آکادمیک ما ایرانیان، تاثیر بسزا و عمیقی بود و باید یادآور شد که دموکراسی، گفتمان حاکم بر آثار و قلم او بود.
مطابق رای شما، مرحوم کاتوزیان توامان حقوقدان و روشنفکر بود اما ظاهراً وجه اول شخصیت او، بر وجه دوم غلبه داشت.
بله، او در درجه اول حقوقدان بود. مرحوم کاتوزیان در تدوین قانون اساسی ایران مشارکت نسبی داشت. او اهل هیاهو نبود. یعنی شخصیتی نبود که برای کارهای مفید و سازندهاش هیاهو راه بیندازد. کاتوزیان انسانی بسیار متین و سنگین بود و، چنانکه گفتم، در توسعه مترقی حقوق در جامعه ایران، کارهای واقعاً ارزندهای انجام داد.
از حیث دیدگاههای سیاسی هم با ملیگرایان و دموکراسیخواهان جامعه ایران همکاری بسیار سازندهای داشت. من خودم شاهد بودم که بارها در جلسات گروههای سیاسی شرکت میکرد و دیدگاههای حقوقی مفید و سازندهاش را با عالمانه و بدون هیاهو، در اختیار دیگران قرار میداد.
کتابهای دکتر کاتوزیان جزو آثار اصلی دانشکدههای حقوق در دانشگاههای ماست اما خود مرحوم کاتوزیان در جریان انقلاب فرهنگی از دانشگاه تهران اخراج شدند و یازده سال هم از تدریس محروم بودند. دلیل این اخراج چه بود و آیا این عجیب نبود که کسی از دانشگاه اخراج شود در حالی که آثارش کتابهای مرجع دانشجویان است؟
دکتر کاتوزیان در زمان ریاست آقای نجفقلی حبیبی بر دانشکده حقوق و علوم سیاسی، از دانشگاه تهران اخراج شد. او به همراه یازده تن از استادان دانشگاه، به دلیل انتقاد، منفصل از خدمت شد ولی مجدداً از او تقاضا شد که به دانشگاه تهران برگردد.
دکتر کاتوزیان در آن دوران که از تدریس محروم بود، هیچ گاه در مقام شکوه و شکایت برنیامد بلکه با بزرگمنشی و متانت، محرومیت از تدریس را تحمل کرد تا اینکه از او تقاضا شد که دوباره تدریس در دانشگاه را شروع کند.
روش و منش دکتر کاتوزیان در کنار خدمات علمی او، چهره شایستهای از او بهوجود آورده بود و به همین دلیل دکتر کاتوزیان همواره از احترام ویژهای نزد دیگران برخوردار بود.
از استادان دانشکده حقوق کسی به آقای نجفقلی حبیبی نگفت چرا آثار دکتر کاتوزیان کتابهای اصلی دانشجویان حقوق است اما خودش باید از دانشگاه اخراج شود؟
نه، در آن سالها فضای سیاسی به گونه دیگری بود. واکنشهای سیاسی جدی نسبت به کسانی درباره آن لایحه معروف شکل گرفته بود و به موازات آن واکنشها، آن دوازده استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اخراج شدند. دکتر کاتوزیان هم یکی از آن دوازده نفر بود.