به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ دکتر یوسف مولایی در یادداشتی نوشت: درباره دکتر ناصر کاتوزیان حرفهای بسیاری میتوان گفت و نوشت. مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان شخصیتی چند بعدی داشت. بعد علمی، دانشگاهی، اجتماعی و سیاسی. ایشان با بیش از ۶۰ سال خدمت علمی در دانشگاه، تألیف چندین جلد کتاب و تربیت چهار نسل دانشجوی علم حقوق کارنامه بینظیری از خود برجای گذاشته است. در بعد اجتماعی هم با اعتقاد راسخی که به مقوله عدالت داشت، همواره نسبت به دردهای اجتماعی حساسیت خاصی از خود بروز میداد و برای درمان این دردها تلاش بسیاری میکرد.
از ویژگیهای منحصر به فرد دکتر کاتوزیان میتوان به مستقل بودن در جامعه علمی ایران و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. حضور مستمر و همیشگی ایشان در مجالس و محافل مربوط به مسائل اجتماعی مثل کانون وکلا و مراسمهای مختلف علمی و دانشگاهی مثال زدنی است.
تألیف های متعدد ایشان، یکی از منابع اصلی این رشته به شمار میرود و تقریباً همه دانشجویان علم حقوق با تالیفات ایشان آشنا هستند و از آن بهرههای بسیاری برده و میبرند. تالیفات بیشمار او را میتوان در دو بخش تقسیم بندی کرد. بخش مربوط به حقوق مدنی و بخش فلسفه و جامعه شناسی حقوق. عمده تالیفات ایشان در حوزه حقوق مدنی است مثل قراردادها، تعهدات، خانواده، وصیت، ارث و ... که در این ارتباط از دیدگاههای مختلف مسائل را شکافته و ریز به ریز ورود کرده است. در کنار این تالیفات، بخشی از آثار او مربوط به فلسفه و جامعه شناسی حقوق است مثل فلسفه حقوق و مقدمه علم حقوق که به نظر من بیش از آنکه مربوط به علم حقوق باشد مربوط به جامعه شناسی و فلسفه است.
با وجود اینکه ایشان در قله رشته حقوق قرار گرفتهاند و یک شخصیت بی بدیل علمی در حوزه حقوق به شمار میروند و چنان تالیفاتشان زیاد است که فهرست کردن آن به تمرکز نیاز دارد، ولی نباید او را تبدیل به یک بت در حوزه حقوق کرد و از نقدهایی که به تالیفات علمی ایشان وارد است، بی اعتنا گذشت. شاید الان وقت مناسبی برای نقد آثار ایشان نباشد و عده ای معتقد باشند که نباید از او انتقاد کرد و باید بنا بر سنت از او تعریف و تمجید کرد اما به نظر من باید کمی از این سنتها عبور کنیم و ما به عنوان متخصصان این رشته اجازه دهیم و موقعیتی را فراهم آوریم تا آثار ایشان توسط شاگردانش در آینده نقد شود. این به نظر من پایین آوردن مقام عالیه علمی ایشان نیست و چیزی از ارزشها، علم و عمری استادی در این رشته کم نمیکند.
از جنبه علمی دو انتقاد جدی به تالیفات ایشان وارد است؛ یکی اینکه مثلاً ایشان به جای پرداختن دوباره به بخشهایی که مرحوم شهیدی در حوزه حقوق مدنی به خوبی تألیف کرده بود باید در یکی دو حوزه که بیشتر مورد علاقهاش بود و در آن تسلط بیشتری داشت متمرکز میشد، تا هم در متدولوژی و هم در غنای مطلب ایراد و اشکالی به آن وارد نمیشد. از طرفی به نظر من اگر ایشان از تألیف بعضی آثار خود در زمینه فلسفه حقوق پرهیز میکردند نه تنها چیزی از ارزشهای او نمیکاست که شاید بر آن هم میافزود. به نظر من دکتر کاتوزیان شاید بهتر بود در فلسفه حقوق وارد نمیشد چون فلسفه خود شاخهای مستقل و بسیار غنی، پربار و وسیعی است که لازمه آن در وهله اول فیلسوف بودن است.
بنابراین به نظر من تالیفات بسیار ایشان در بعضی موارد نالازم و پراکنده و از حیث متدولوژی قابل بحث است. این ضعف باعث شده در انتقال خط مشخصی به دانشجو و کسی که این رشته را دنبال میکند، عاجز باشد.