به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ در چند روز گذشته فروش بلیط یک نمایش در سایت تیوال که از مراکز فروش بلیط تئاتر به صورت اینترنتی است باعث اتفاقات حاشیهای شد که بیش از اینکه به سود مردم و مخاطبان تئاتر باشد و خواسته آنها را بر آورده کند، یک فرصت تبلیغ و سودآور برای افراد دیگری شد.
مخاطبان سایت تیوال زمانی که با قیمتهای این نمایش مواجه شدند واکنشهای متفاوتی نشان دادند که همه آنها حاکی از اعتراض به آنچه بود که بی عدالتی در تعیین نرخ بلیط نمایشها، نام گرفته بود. اتفاقی که چند وقتی است در تئاتر کشور کلید خورده و گویا ادامهدار شده است.
نظرات منفی مخاطبان از روز اول انتشار صفحه این نمایش در سایت تیوال و رقمهای بلیط این نمایش آغاز شد، نصیری از کامنت گذاران سایت که گویا نمایشهای قبلی رحمانیان را نیز دیده است، در کامنتی اظهارت عجیبی داشته و مینویسد:«نویسنده و کارگردان: بر اساس یک طرح جمعی/ ترجمه عبارت فوق: این کار یک اتود محسوب می شود!/ تعداد پرسوناژ: دو نفر
بهای بلیت: بین سی تا چهل تومان (حداکثر قیمت بلیت فرهنگسرای نیاوران امسال بیست و پنج تومان بوده)/ زمان اجرا: بیش از یک ماه (بعضی شب ها دو اجرا خواهد بود)
هزینه دکور: احتمالا صفر (با توجه به پیشینه اجرایی و سنت فکری حاکم بر این گروه)
نتیجه گیری منطقی: به نظر می رسه تئاتر هم میتونه سود آوری دویست درصدی هم داشته باشه!!! تا تقاضا نباشه عرضه ای در کار نیست (اینو یکی دیگه از دوستانم امروز در تیوال در مورد یه نمایش دیگه گفت). برای این گروه آرزوی موفقیت می کنم اما به قول ژاک کوهن: این نمایشو نمیرم، دوست ندارم که برم، پولم ندارم که برم پولم داشتم نمی رفتم یکیام بلیتشو بهم کادو بده بلیتو می کوبم تو صورتش!»
زادمهر از مخاطبانی است که معترض به افزایش قیمت بلیط تئاتر است و رحمانیان را عامل این اتفاق ناخوشایند میداند. او خیلی ناراحت و البته صریح مینویسد:«تبریک!/ تبریک به بعضی به اصطلاح هنرمندان!/ تبریک به بدعت گذاری آنان!/ تبریک به همه طرفداران بدعت گذاری آنان!/ مژده دهید! بدعت گذاری با موفقیت انجام شد!...
به همه کسانی که در این حرکت آنها را یاری رساندند و همه آنهایی که به من و امثال من که همان روزهای اول، از زمان نمایش آرش ساد به بعد، وقتی گلوی خودمان را پاره کردیم برای این قیمت ها و از تحریم گفتیم و... اما آخرش هم متهم شدیم به سیاه نمایی و اعتراض بدون منطق از طرف طرفداران و دوستان آنان،... و هم به بکار گرفتن ادبیات نامناسب و غیر محترمانه روی تیوال از سوی تیوال، نهادینه شدن این بدعت گذاری و دور کردن هر چه بیشتر مخاطب ِ با درآمد متوسط از تیاتر را تبریک می گویم!»
کامنتنویسان تیوال روز گذشته از متنی سخن گفتند که اینطور گفته میشد که محمد رحمانیان آن را نوشته و در صفحه اجتماعی اشکان خطیبی منتشر شده است، آنها حتی آدرس این مطلب را هم گذاشته بودند، اما صفحه مورد نظر حذف شده بود. برخی بر این باورند که اساساً چنین مطلبی کذب است و چنین مطلبی وجود نداشته است. گویا در این کامنتها به نقل از رحمانیان و در پاسخ به اعتراضهای اخیر نوشته شده بود: «بسیار متاسفم برای محمد عمروآبادی که به بهانهٔ مشق دموکراسی، سایت تیوال را به مکانی امن برای اراذل و اوباشی بدل کرده که جز دهانی هرزه و یاوه گو ارمغانی برای نمایش ایران نداشته و ندارند. حدود یک سال است که ایشان به اجامری که خود را عضو خانوادهٔ تیوال مینامند اجازه دادهاند با زبانی کثیف و ضد انسانی، مجموعه نمایشهایی را که اعضای گروه نمایش پرچین به روی صحنه برده و خواهند برد مورد تهاجمی وحشیانه قرار دهند و خود در گوشهای لابد به اعتراضات پی در پی این گروه لبخند میزنند. این میزان از رذالت آن هم از سوی کاربران آقای عمروآبادی و سایت تیوال برایم هم دردآور است و هم باور نکردنی. ازنوچههای گوش به فرمان و دهان دریدهٔ تئاتر، البته انتظاری نداشتم و ندارم ولی از شخص ایشان بسیار بعید بود این میزان همدلی و هم سخنی با این اراذل. همچنان داریم بزرگ میشویم و جهان ذرهای به آنچه ما انتظارش را داشتیم شبیه نیست.»
این صحبتهای نقل شده از رحمانیان که به گفته یکی از کامنتگذاران ابتدا در صفحه اجتماعی اشکان خطیبی منتشر شده است با واکنش شدیدتری از سوی مخاطبان تئاتر روبرو شد. فتحیان از مخاطبان سایت تیوال با زبانی طنز، اما گزنده در واکنش به یادداشت رحمانیان مینویسد:«در احوالات استاد و اشکان آوردهاند که آنان هماره با هم بودند. از آنجا که اشکان زبان بلاد خارجه را خوب میدانست و استاد نیز دل بستهٔ بلاد کانادا بود،. استاد، اشکان را بسیار دوست میداشت! نقل است که هرگاه استاد اثری جدید میآفرید اشکان را به خلوت میخواند و نظر او را دربارهٔ بهای بلیط جویا میشد. اشکان رقمی میگفت و استاد نیز. رقم بیشتر را میگرفتند و روی بلیط درج میکردند. تا اینکه روزی تنگ نظران دوستی این دو را برنتافتند و یاوههایی بر ضد استاد و واپسین اثرش نگاشتند و بر اشکان شوریدند! خبر به گوش اشکان رسید! او نیز دوان دوان و لپ تاپ به دست به نزد استاد رفت و پارهای از یاوه بافیهای کثیف و شیطانی جماعت دریده دهان تیوال را برای استاد خواند! استاد دستی بر ریش خویش کشید و سخت بر آشفت! اشکان را فرمود تا قلم و دوات آورد، استاد میگفت و اشکان مینگاشت! هرگاه اشکان کلام استاد را ناکافی مییافت خود نیز سطوری بر آن میافزود!
و این چنین گشت که جماعت تیوالیان نابکار به سزای اعمال ننگین خویش رسیدند و چشم حسودان کور، استاد و اشکان دیر زمانی است که متداوما و از پی هم به روی صحنه میروند!»
کهن دل از دیگر مخاطبان تیوال اشاره دارد که وقتی به چنین مسئلهای همه اعتراض دارند پس مشکل از خود گروه است. در همین راستا سیف یکی دیگر از مخاطبان تئاتر مینویسد:«بحث اینه که واقعا با خوندن این حرفا کسی برداشت می کنه این عزیزان تیوالی اراذلن؟ من خودم با حرف زدن خیلیا اینجا مشکل دارم اما دلیلی نداره بگیم اراذل! این حرف خیلی سنگینه! تو خود هنرمندان و فرهیختگان هم عده ای هستن ادبیات تند و نیش داری دارن الان باید بهشون گفت اراذل؟!»
مسئله ارزشیابی آثار در تئاتر هر روز جدیتر میشود. به نظر میرسد روند ارزشیابی به تعیین قیمت بلیطها و این بحثهای حاشیهای هم کشیده شود. بحثهایی که به گفته بسیاری از هنرمندان به پیکره اصلی تئاتر کشور لطماتی میزند. البته این گفته هم باید مورد بررسی جدی قرار گیرد. باید دید آیا این بحثها در آینده رنگهای دیگری هم به خود میگیرد یا خیر؟ هنوز اصل ماجرا از سوی رحمانیان رد یا تأیید نشده است. البته این سوال هم مطرح است که رد یا تأیید این سخنان اساساً چقدر در تغییر یا ادامه این مسیر تعیینکننده خواهد بود؟