به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ آیین نکوداشت شانزدهمین جشن سینمای ایران شب گذشته در خانه سینما برگزار شد.
در این مراسم از امین تارخ، سعید مصطفوی، حسین ملکی تقدیر شد و تندیس افتخار سیفالله داد به مجید مسچی به دلیل فعالیت در نوسازی، بازسازی و بهروز کردن سالنهای سینما اعطا شد.
محمد بزرگنیا در ابتدای این مراسم گفت: امشب آخرین مجلس جشن بزرگ سینما برگزار میشود. جشن امسال ویژگیهای خاص داشت و اختتامیه آن هم خاص است. اولین ویژگی این بود که بعد از ۳ سال برگزار میشد و در آن تولیدات این ۳ سال بررسی شد. دوم اینکه قرار شد جشن ساده برگزار شود و سوم و مهمتر از همه مراسم اختتامیه به صورتی خاص برگزار میشود.
وی افزود: از اهدای جایزه به افراد فیلمی تهیه میشود که ۲۱ اسفند برای عموم مردم در سراسر ایران اکران میشود. این اولین بار است که این اتفاق میافتد.
بزرگنیا با اشاره به داوری این جشن گفت: حرف و حدیثهایی برای این جشن وجود داشت که در همه جشنوارهها وجود دارد شاید با استفاده از داوری جمعی بتوان این حرفها را کاهش داد.
وی با اشاره به فروریختنی نبودن سقف خانه سینما تاکید کرد: کارشناسان تایید کردند هر کسی خانه سینما را ساخته خوب آن را پیریزی کرده است. هیچ جای این خانه فروریختنی نیست.
در ابتدای این مراسم از مجید مسچی تقدیر به عمل آمد.
محمود کلاری، عسگرپور مدیر عامل خانه سینما، سیدفخرالدین انوار، سیدمحمد بهشتی و حجتالله ایوبی افرادی بودند که برای تقدیر از مسچی به بالا سن آمدند.
محمود کلاری درباره مسچی گفت: افتخار بزرگی به من داده شد تا در این بزرگداشت حضور داشته باشم تا به مسچی ادای دین کنم. من از ۳۰ سال پیش او را میشناسم و زیردستش کار کردهام. مهمترین خصلت او انسانیت است که در جامعه کم شده ما به او بزرگمرد کوچک را داده بودیم و صمیمیترین رابطه با همکارانش با وی داشتند.
وی افزود: من عکاس و فیلمبرداری سراغ ندارم که به اندازه مسچی از امکانات پیچیده سینما اطلاعات و آگاهی داشته باشد. او نمونهترین مدیری است که من میشناسم. مناعت طبع او باعث شده بدون جنجال و هیاهو و در سکوت و آرامش کار کند و همیشه بروز باشد.
کلاری تاکید کرد: او مدیری لایق در تلویزیون بود در سال ۶۰ که موزیک ویدیو وجود نداشت وقتهای مرده تلویزیون با اسلاید پر میشد او برنامه جامعی ریخت تا بهترین اسلایدهای عکاسان بزرگ جمعآوری شود. همچنین عکسهای آرشیو خبرگزاریهای مطرح جهان در خصوص انقلاب ایران را جمعآوری کرد. آرشیو امروز صدا و سیما مدیون مسچی است.
در ادامه عسگرپور مدیر عامل خانه سینما گفت: جلسه پیش درمورد سیاهنماییها صحبت کردم و در این جلسه میخواهم در مورد سفیدنمایی حرف بزنم. باعث افتخار من است که شاهد این مراسم باشم. من به خودم و اعضای هیئت مدیره تبریک میگویم چون انتخابهای خوبی داشتیم. جایزه سیف الله داد چند سالی است به خادمین سینما در حوزه اجرایی داده میشود. قبلا این جایزه به قالیباف و مهندس سیروسفر اهدا شده بود و اکنون مسچی که از معدود مدیران کشور است که در استفاده از بودجه بیتالمال دقت میکند اهدا میشود.
وی افزود: در دورهای که تخصص مدیران هدر دادن بیتالمال بود او این کار را نکرد. این حجم فعالیت بیسروصدای او قابل تقدیر است. همه کسانی که با او کار کردند خاطره خوبی با او دارند.
مدیر عامل خانه سینما خاطر نشان کرد: من از رئیس سازمان سینمایی به دلیل تعامل خوبی با ما برقرار کرد تا جشن اختتامیه به خوبی برگزار شود تشکر میکنم. امیدوارم این جشن بدون مشکلی برگزار شود تا کسی بیانیه انا لله برای خانه سینما ندهد.
سید فخرالدین انوار فرد دیگری بود که به بالا سن آمد و گفت: دیدن جایگاه و ارزشهای این دوستان که نقش مهمی در سینما بازی کردهاند یکی از لحظات لذت بخش زندگی من است. اینکه جشن پانزدهم بعد از ۳ سال به جشن شانزدهم رسید موضوعی است که به خاطر آن از مدیریت خانه سینما تشکر میکنم.
وی افزود: مسچی یکی از نخبگان سینماست. او در آرامش و سکوت کارهای بنیادی کرد. او به بعد اقتصادی سینما پرداخت ما معمولا در ارشاد این مشکل را داریم که به ما به چشم فرهنگی صرف و نه اقتصادی نگاه میکنند.
انوار گفت: یک بار یکی از مدیران از من پرسید که شما برای حجاب چکار کردید من به او گفتم سینمای ما با حجابتر از خیابانهایی است که شما ساختید. سینمای ما سینمای با ارزشی است.
در ادامه حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی به روی سن آمد و گفت: من چند دلیل مختلف برای خوشحال شدن دارم اینکه خانه سینما با آرامش و وقار توانست یک سال پر حادثه را پشت سر بگذارد یکی از این دلایل است. از همه شما برای برگزاری این جشن خیلی ممنون هستم خوشحالم در کنار چهرههای نامدار سینما از مسچی خواستید تقدیر کنید چون او شایسته تقدیر است.
وی ادامه داد: من هم زمانی در اکو بودم با مسچی آشنا شدم. همه اهالی سینما او را میشناسند و از او تقدیر میکنند. اگر در همین سالهای پرحادثه مجید مسچی نبود اوضاع به گونهای دیگر رقم می خورد. او کسی است که خوب کار کرد و همه محکوم به کار با او بودند. او منشاء کارهای بزرگی در سینماست و بر سینما حق بزرگی دارد.
رئیس سازمان سینمایی اضافه کرد: من افتخار میکنم که در کنارم آقای مس چی و همکارانی نظیر او دارم. او هر وقت حرف میزند ناشی از علم و تجربه است. او در موسسهای بسیار کوچک و با نیروهای اندک کارهای بزرگی انجام میدهد.
در ادامه سید محمد بهشتی به بالای سن آمد و گفت: مسچی از همه توصیفاتی که کردند بهتر است. خیلی به این موضوع فکر کردم که همه این حسنهایی که او دارد برای چیست؟ او صفت هوا را فهمیده و مانند هوا و یک نسیم خنک است. همه از کافر و مومن به هوا نیاز دارند این نشانه بلوغ جامعه سینمای ایران است که برای مسچی بزرگداشت برگزار میکنند.
مسچی نیز برای دریافت جایزه سیف الله داد به بالای سن آمد و گفت: تعاریفی که برخی دوستان از من کردند خیلی تعجببرانگیز بود. این جایزه برای من ارزشمند است چون از دست اهالی سینما آن را گرفتم و به اسم سیفالله داد است.
فاطمه معتمد آریا ، فرشته طاهرپور، محمدرضا معینی و جعفری جلوه ۴ فرد دیگری بودند که به بالای سن آمدند تا از امین تارخ تقدیر کنند.
فاطمه معتمد آریا گفت: من کمتر از ۶ ماه است که پدرم را از دست دادم درست روزی پدرم فوت کرد که بعد از سالها ممنوعیت از کار برای کار رفته بودم. امشب با حضور ایوبی، انوار و بهشتی حس کردم که دوباره پدر دارم. این حسی است که خانه سینما به من میدهد یک روز من به عنوان جوانترین بازیگر در خانه سینما جایزه گرفتم. من خوشحالم که سقف اینجا به راحتی نمیریزد ما این سقف را مدیون معماران آن هستیم که ما را با شرف بار آوردند. ما چیزی را نمیفروشیم.
وی افزود: آقای انوار سالها دورادور حرکات سینما را میدید. این حرکات بر زندگی شخصی او تاثیر داشت. بهشتی سالها صبوری کرد تا به ما بیاموزد ما هیچ وقت سینما و مردم را نفروختیم و دروغ نگفتیم. من بچه سینما بودم و الان مادر آن هستم.
این بازیگر ادامه داد: تارخ فرزند خلف آقای کوثر است. کسی که نسل تارخ را با ادب، فرهنگ و هنر بار آورد. حالا تارخ میتواند ادامه دهنده راه او باشد. این افتخار بزرگی است که او ادامه دهنده این راه سخت باشد. بازیگری کار آسانی نیست. همه بازیگران به سختی به این جایگاه رسیدند.
در ادامه جعفری جلوه گفت: حیفتم میآید با اینکه نوبت تارخ است از مسچی مرد صبور سینمای ایران است سخن نگویم. من از سال ۷۲ در فارابی با او آشنا شدم و این آشنایی باعث شد در سال ۸۴ که سالنها نیاز به توجه داشت با او همکاری کنم.
وی افزود: تارخ هنرمند شریف، اصیل، حساس و مسئولیتشناسی است. او چه در حوزه بازیگری و چه در حوزه استادی این صفات را دارد. از او میتوان به عنوان بازیگری صاحباندیشه یاد کرد.
محمدرضا معینی درباره امین تارخ گفت: خدا را شکر میکنم که کمی آرامش داریم. جای بسی دریغ است که سینمای ایران سهم خودش را از حضور امین تارخ بر نداشته است و از آن محروم است.
فرشته طاهرپور در ادامه گفت: من شیرازی به پرکاری امین تارخ ندیدهام. از روزی که سیفالله داد من را به سوی کارهای صنفی هل داد من آدمهای پرمشغله کمی مثل تارخ دیدم که هر وقت از او خواستیم در کارهای صنفی به ما کمک کرد. البته باید از کیانیان، پرستویی، معتمدآریا و کرامتی نیز یاد کنم. تارخ حتی در دیدارهای غیرجذاب با خیراندیشی ما را همراهی میکرد و در کارهای حقوقی و اجتماعی تاریخ سینمای ایران نقش بسزایی داشت.
وی خطاب به ایوبی گفت: تارخ میتواند سرداری در کنار شما باشد تا در برابر جریانهای بهانهجو بایستیم. شما تنها با تکیه بر اهالی سینما میتوانید در برابر این جریانها بایستید. تارخ تنها عضوی از سینما نیست بلکه فردی شجاع است که از مسائل صنفی خبر داد.
امین تارخ در ادامه به بالای سن آمد و گفت: سلام ویژهای به فخرالدین انوار، بهشتی و ایوبی دارم و تشکر میکنم از عسگرپور، اعضای هیئت مدیره، بزرگنیا و میری که من را مورد عنایت تجلیل قرار دادند. من دوست داشتم در شبی ویژه هر آنچه در مورد بنیانگذار سینمای بعد از انقلاب لازم است بگویم و از این بنیانگذاران تجلیل کنم. من به سهم خودم قدردانی میکنم از فخرالدین انوار و سید محمد بهشتی که معماران سینمای ایران بودند و اگر آنها نبودند ما دارای یک سینمای بانجابت و شان حرفهای نبودیم. سینمایی که در خارج از مرزها ۱۴۰۰ فقره جایزه گرفت. امیدوارم این سینما بازار بینالمللی هم داشته باشد.
وی افزود: سقف این خانه به دلیل حضور انوار و بهشتی فروریختنی نیست.من از همه هدایتهایی که در دو سال گذشته توسط عسگرپور و اعضای هیئت مدیره خانه سینما علیه مقاومت در برابر هجمههای ناجوانمردانه علیه خانه سینما صورت گرفت تشکر میکنم. ایستادگی عسگرپور و هیئت مدیره و دیپلماسیهای عسگرپور بود که باعث پابرجایی خانه سینماست. از استاد بزرگوارم دکتر محمد کوثر نیز تقدیر میکنم که هر آنچه آموختهام از اوست. امیدوارم هر جا هستند سالم و سلامت باشند او بعد از انقلاب اخراج شد و در دانشگاهی در سانفرانسیسکو مشغول به کار شد امیدوارم بتوانم زحمات او را جبران کنم.
در ادامه دهکردی به بالای سن آمد تا متن شورای انجمن بازیگران در خطاب به امین تارخ را بخواند.
در ادامه حسین پاکدل که مجری این برنامه بود وقتی میخواست در مورد فرید مصطفوی فیلمنامهنویس فیلم قصهها که از او تجلیل به عمل میآمد حرف بزند گفت: فیلم قصهها محصول بغض فشرده خانواده سینما و خانه سینماست. تمام کسانی که در این فیلم بودند با اشاره خانم بنیاعتماد و بدون هیچ پولی به صحنه آمدند.
ابوالحسن داودی، شادمهر راستین، فرهاد توحیدی، کسانی بودند که برای اهدای جایزه به بالای سن آمدند.
ابوالحسن داودی گفت: خیلی خوشحالم که برای تجلیل از کسی دعوت شدم که طولانیترین سابقه همکاری حرفهای را با او دارم. من ۴۱ سال است که با او دوستم. خیلی خوشحالم که بالاخره نوبت به تجلیل از نجیبترین و محبوبترین چهره سینمای ایران رسید که هیچ وقت دینش را ادا نکردیم.
وی افزود: اولین کار حرفه ای را با او در سال ۶۲ و در زمانی که جنتی در تلویزیون بود شروع کردیم. جنتی از فیلمنامه ما ۱۶۰ مشکل گرفت به طوریکه پانویسهای او از متن ما بیشتر شده بود.
وی ادامه داد: کمتر کسی را مانند مصطفوی با این میزان اراده کار و صبوری دیدهام. او با وجود مشکل چشمی که از سال ۵۲ داشت با صبوری و اعتماد حرفهای کارها را به صورت مشترک انجام میداد. ما در دوران ۸ ساله که یک افسردگی عمومی بر سینما حاکم بود چند فیلمنامه مشترک نوشتیم که جزو بهترین کارهای ماست.
شادمهر راستین رئیس انجمن فیلمنامهنویسان خانه سینما در ادامه گفت: آییننکوداشت تداوم ما را نشان میدهد. انوار روزی در باغ فردوس میگفت اگر ۵ نفر از این دوره فیلمنامهنویسی در بیایند خوب است. آقای بهشتی میگفت ۳ نفر هم باشند کافیست و ما ۸ تا شدیم.
وی افزود: من ۴ منش از مصطفوی یاد گرفتم؛ او فیلمنامهنویسی اهل گفتوگوست. گستردگی فیلمنامههای او از نمونههاست، او در انجام امور صنفی مستمر تجربه دارد و ۱۰ سال و در ۶ دوره کار صنفی کرد. بودن و دیده نشدن یکی دیگر از ویژگیهای اوست. از میان ۳۰ فیلمی که نوشت تنها در یکی از تبلیغات این فیلمها نام فیلمنامهنویس بود.
راستین تصریح کرد: درست است که خانه سینما به شدت با ثبات و پابرجاست ولی این خانه در شان هنرمندان نیست. ما باید به تپه عباسآباد برویم و اینجا تبدیل به موزه شود.
فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما گفت: افرادی در تاریخ سینما هستند که از آنها فقط اسمشان ثبت شده است و کاری از آنها نمانده. فرید کسی است که فقط اسمش در تاریخ نمیماند بلکه آثارش هم میماند. او زمانه خود را زیست او تواناترین فیلمنامهنویس سینمای اجتماعی ایران است. کارنامه او پر از کارهای برجسته است.
وی افزود: مصطفوی اکنون گزیده کار است و این گزیدهکاری نشان میدهد که پول برای او اصل نیست او آبروی فیلمنامه نویسی است. در جایی که فیلمنامهنویسی متهم اول کسادی سینمای ایران است او کسی است از سطح سینمای ایران بالاتر است. بسیاری او را الگو قرار دادند و نسل فیلمنامهنویسان ما رو به افزایش است. با اینکه فیلمنامهنویس را کسی نمیتواند تربیت کند زیرا تکنیک آموختنی است اما فیلمنامهنویسی نیازمند آگاهی و دانش است که آموختنی نیست.
حسین ملکی آخرین فردی بود که شب گذشته در خانه سینما مورد تجلیل قرار گرفت.
علیرضا زرین دست، محمدعلی سجادی، علیرضا داوودنژاد و امیر اثباتی برای تجلیل از او به بالای سن آمدند.
علیرضا زریندست در مورد ملکی گفت: ما شما را به خوبی میشناسیم. وقتی یک هنرمند در فیلمی همکاری میکند قسمتی از جسم و روح خود را به آن انتقال میدهد. حسین ملکی در تمام فیلمهایی که فیلمبرداری کرد قسمتی از جسم و روحش را منتقل کرد وقتی کارگردانی در ۷ کار پیاپی با او همکاری میکند به این معناست که حسین کارش خوب است.
وی افزود: اگر حادثه تصادف برای او پیش نمیآمد قطعا او یکی از پرکارترین فیلمبردارهای ایران بود. امیدوارم او راهی را که از فیلمبرداری سیاه و سفید به فیلمبرداری رنگی آغاز کرد ادامه دهد و فیلمبرداری دیجیتال نیز انجام دهد و دوباره به سینما بازگردد.
محمدعلی سجادی خطاب به حسین ملکی گفت: او فردی زحمتکش است. وقتی من ۷ سال با او کار کردم یعنی ۷ بار او را طواف کردم. او نه عینک میزند و نه ژست روشنکفرانه میگیرد. او خودش بوده و من برای آدمهایی از این دست خیلی احترام قائلم. دانش زیست او از دانش خیلی از کسانی که اهل کتاب هستند بیشتر است. من به او لقب بهلول را داده بودم.
وی اضافه کرد: سختترین حرکات دوربین را با حسین تجربه کردم بدون اینکه او خم به ابرو بیاورد. او هیچ وقت از کار نترسید او اهل شو دادن نیز نبود او آدمی بود که در لاک خودش بود. بشاش و سر حال بودنش همیشه خاطرهانگیز بود. من نمیتوانم سهم حسین ملکی از کارهایی که کردم جدا بدانم. او به قدری متواضع است که این را به رخ من نکشید به همین دلیل قدرش در سینمای ما دانسته نشد. متاسف هستم که ما دل او را شکستیم و امیدوارم دوباره پشت دوربین برگردد.
علیرضا داوودنژاد گفت: سینما زندگی مگر چند عاشق مثل حسین ملکی دارد؟ او عاشق سینما و زندگی است من در سال ۵۰ و در استودیو عصر طلایی با او آشنا شدم. وقتی من تازه داشتم سناریو مینوشتم او به خوبی با شخصیتها بازی میکرد و با نگاهی خوب به فیلمنامهام مینگریست.
وی افزود: حسین همیشه آیینه همکارانش میشد و با طنزی جالب روایت خوبی از هر کس ارائه میداد که همه دوست داشتند بشنوند. او عمیقا آدمی ماخوذ به حیا و خجالتی است. وقتی از من خواست بگذارم فیلمبرداری کند مطمئن بودم میتواند و اشتباه نیز نکردم. سینما برای او مثل آب است برای ماهی. امیدوارم باز هم در سینما فعالیت کند.
امیر اثباتی گفت: من به سهم خودم به عنوان یکی از اعضای خانه سینما از اینکه کاری کردیم که باعث آزرده شدن حسین ملکی شد عذر میخواهم. وظیفه سینما رسیدگی به حال اهالی آن است و اگر کم کاری میکند و وظیفه خود را انجام نمیدهد برای آن است که گروهی جلوی ما را میگیرند و ما را در موقعیتی قرار میدهند که دائما از خود دفاع کنیم. وقتی فیلمنامهنویسی جایزه میگیرد ما باید در نقش متهم از خود دفاع کنیم.
حسین ملکی در پایان گفت: حرفهای دوستان به قدری شیرین است که اگر من حرفی بزنم همه را خراب میکنم.
او در ادامه به ذکر خاطره پرداخت.