به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ بیوک ملکی با بیان اینکه هرچه به عقب برمیگردیم حضور کانون در بین مخاطبان و خانوادهها پررنگتر میشود، اظهار کرد: اشکالی که در مملکت ما وجود دارد این است که هیچ مدیری پس از اتمام کارش پاسخگو نیست و کسی از او نمیپرسد که در طول مدتی که مدیر بوده چه کرده است. مدیران باید جوابگو باشند و عملکردشان مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی وقتی قرار است مسئولان مربوطه مدیری را انتخاب کنند باید این کار را با دانش انجام دهند و مدیری شایسته و آشنا به امور را برگزینند.
وقتی از حراست کانون مدیر انتخاب میشود
وی افزود: وقتی قرار است مدیر کانون انتخاب شود اولین ملاکی که باید درنظر گرفته شود آشنایی و شناخت کامل نسبت به ادبیات کودک و نوجوان است. ما نویسندگان بسیار خوبی در ادبیات کودک و نوجوان داریم که چندین سال در این حوزه کار کردهاند و پستهای مدیریتی کلان هم داشتهاند اما بهکار گرفته نشدهاند. وقتی از حراست کانون مدیر انتخاب شود طبیعتا او هم شناختی برای انتخاب کارشناسان شایسته ندارد.
توجه به کمیت بزرگترین آسیب ادبیات کودک است
ملکی توجه به کمیت را بزرگترین آسیبی دانست که به ادبیات کودک و نوجوان ما وارد شده است و گفت: اینکه بگوییم میخواهیم 100 عنوان رمان یا 50 عنوان کتاب شعر نوجوان درآوریم خوب است اما نه به قیمت تعطیلی بقیه فعالیتهای کانون. اگر فقط 10 عنوان کتاب باکیفیت تولید کنیم خیلی بهتر از این است که آثار بازاری و کم کیفیت منتشر کنیم و این کیفینگری از مواردی است که باید در نگاه مدیران کانون وجود داشته باشد.
بقالی که میتواند کتاب تولید کند
وی عنوان کرد: اینکه ما فقط جار و جنجال بهپا کنیم که میخواهیم «صدتا رمان» درآوریم و توجهی به کیفیت نداشته باشیم و بعد اینهمه بودجه را در یک پروژه متمرکز کنیم چندان مطلوب نیست. اگر این بودجه را به بقال سرکوچه ما که هیچ اطلاعی درباره ادبیات کودک و نوجوان ندارد هم میدادند و به او میگفتند یک نویسنده بالای سر این پروژه بگذار، او هم همین آثار را میتوانست تولید کند.
روند تجدید چاپ در کانون افتضاح است
ملکی یادآوری کرد: باید توجه داشت که کیفیت اثر بسیار مهم است؛ گاهی اوقات اثر بسیار خوب و باکیفیتی در کانون منتشر میشود و شایسته است مرتبا تجدید چاپ شده و به همه کتابخانهها و کتابفروشیهای کانون در سطح کشور ارسال شود تا همه بچهها بتوانند از آن بهرهمند شوند؛ اما متاسفانه روند تجدید چاپ کتاب در کانون مخصوصا در 15 سال اخیر بسیار افتضاح بوده است.
یازده سال است که اثرم تجدید چاپ نشده است
شاعر«بر بال رنگین کمان» افزود: به عنوان مثال در سال 1382 دوبار درباره تجدید چاپ اثرم به مدیریت انتشارات وقت کانون نامه نوشتم ولی هیچ پاسخی دریافت نکردم، درصورتی که ادب و اخلاق حکم میکند جواب نامه داده شود. من نهایتا حضوری مراجعه کردم و مدیر انتشارات وقت خیلی صریح به من گفت که ما اثری را که دوبار چاپ شده باشد، تجدید چاپ نمیکنیم، شما میتوانید ناشر دیگری پیدا کنید و اثرتان را به او بدهید. اما من اعتراض کردم و این اثر الان 11 سال است که تجدید چاپ نشده است. مگر نویسندگان و شاعران در طول یکسال چند اثر مینویسند.
تصمیمگیری برای تجدید چاپ کتابها بهوسیله بخش بازرگانی
وی با بیان اینکه کانون اختیار تصمیمگیری برای تجدید چاپ کتابها را به بخش بازرگانی سپرده بود ادامه داد: باید تجدید چاپ کتابها در کانون به طور جدی پیگیری شود و آثار خوب تجدید چاپ شوند. اینکه اظهار نظر درباره تجدید چاپ کتابی را به مدیر بازرگانی کانون بدهند اصلا درست نیست؛ مگر این مدیر تا چه اندازه صلاحیت دارد که درباره تجدید چاپ کتاب نظر بدهد؟ مدیر بازرگانی فقط میتواند با ارائه آمار بگوید فروش کتابها به چه صورت بوده است با توجه به اینکه که کتابها به یک نسبت در همه کتابفروشیهای کانون در شهرستانها توزیع نمیشود. درواقع مدیر تولید یا مدیر انتشارات است که باید کارشناسی کند و نظر بدهد چه کتابی تجدید چاپ شود.
ارتباط نویسندگان پیشکسوت با کانون کمرنگ شده است
شاعر «کلاغ پر» ادامه داد: این کار باعث دلسردی نویسندگان و شاعران میشود. درنتیجه میبینیم ارتباط کانون با پیشکسوتان ادبیات کودک و نوجوان که در گذشته با کانون ارتباط تنگاتنگی داشتهاند کمرنگ شده است و یکی از دلایش هم برخوردهای مدیران کانون در سالهای اخیر است. برخوردها باید درست و محترمانه باشد و حرمت نویسندگان نگه داشته شود. باید توجه داشت برخورد بد همیشه توهین مستقیم به نویسندگان نیست، وقتی میبینیم مدیر کانون حرفی میزند که همهاش بیربط است و ارتباطی به ادبیات کودک و نوجوان ندارد و درواقع در جایگاه واقعیاش قرار نگرفته است، ترجیح میدهیم شأن خودمان را حفظ کنیم و به او نزدیک نشویم.
نگاه مدیران کانون به ادبیات کودک از اعتماد مخاطبان کاسته است
ملکی یادآوری کرد: در گذشته نام کانون یک برند بود و خانوادهها با چشم بسته با اتکا به نام کانون برای فرزندانشان کتاب میخریدند اما الان با افت عملکر کانون در دهه گذشته نسبت به دهههای 60 و 70 این اعتماد از بین رفته است و این مساله بهطورکلی تا حد زیادی به نگاه مدیران کانون برمیگردد.
شاعر «ستاره باران» توضیح داد: به طور مثال چندین سال پیش قرار بود نوارکاستهایی با صدای شاعر تولید کنند و از شاعران خواستند آثارشان را ارائه دهند. من هم سرودههایم را عرضه کردم که در یکی از آن آمده بود:
«کِی برای شاپرک/ بال درمیآوری/
یا برای قاصدک/ بال و پر میآوری»
یکی از مدیران وقت کانون که روی آثار اظهار نظر میکرد اثر من را رد کرده بود و نوشته بود: «این کار فقط از دست خدا برمیآید.» در واقع این مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمیدانست که منظور از این شعر این است که: «تو کی میآیی تا از شوق تو قاصدک و شاپرک بال و پر درآورند».
وی افزود: این مثال ساده بیانگر این است که مدیری که با این نگاه در راس امور کانون است و قرار است درباره کیفیت آثار ارائه شده نظر دهد مسلما در نوع کتاب و کیفیت آثار منتشر شده نیز اثر میگذارد. بنابراین با گسترش تولید آثار ضعیف چه از نظر متن و چه از نظر گرافیک، به تدریج اعتماد مخاطبان به نام کانون از بین میرود زیرا انتظار میرود انتخابها گزیدهتر و پختهتر باشد.
کتابخانهها بهترین منبع برای دسترسی بچهها به کتاب است
این شاعر نوجوان در ادامه کتابخانههای کانون را یکی از مهمترین بخشهای کانون معرفی کرد که نقش بسزایی در دسترسی کودکان و نوجوانان به کتاب و کتابخوانی دارد و افزود: در وضعیتی که اکثر خانوادهها از نظر اقتصادی توان بالایی برای خرید کتاب ندارند و از طرفی آموزش و پرورش هم از نظر فعالیتهای کتابخوانی تعطیل است، کتابخانههای کانون بهترین منبع برای دسترسی بچهها به کتاب است.
ملکی تاکید کرد: مسئولان جدید کانون باید بررسی کنند و ببینند حضور و استقبال بچهها از کتابخانههای کانون چگونه است؟ من در سال 1362 کارمند کانون بودم در آن زمان حضور بچهها در کتابخانههای کانون خیلی پررنگ بود. من مرتبا از کتابخانههای کانون بازدید میکنم، به نظرمن حضور بچهها خیلی کمرنگتر شده است.
وی با بیان اینکه در شرایط سخت امروز باید کتابخانههای کانون پر از کتاب باشد و فضایی ایجاد کنیم که کودکان و نوجوانان با ذوق و رغبت به کتابخانهها بیایند، یادآوری کرد: نسل من، همین نسل نویسندگان و شاعران امروز کشور، نسلی است که کودکی و نوجوانیاش در کانون، پرورش یافته است؛ زمانی که بچه بودم با اینکه منزل ما فاصله زیادی تا کانون داشت به هر زحمتی که بود خودم را به کانون میرساندم تا از کتابها و کلاسهایش استفاده کنم.
کتابخانههای کانون به واسطه مربیان سرپا نگه داشته شده است
ملکی با تاکید بر اینکه مدیران کانون باید تدابیری بیندیشند تا بتوانند اعتماد و اطمینان از دست رفته کانون را به آن برگردانند، تا کانون به جایگاه واقعیاش برگردد، پیشنهاد داد: مدیران و کارشناسان کانون باید در چاپ کتابها وسواس بیشتری به خرج دهند و کیفیت را جایگزین کمیت کنند. همچنین لازم است در کتابخانههای کانون به مربیان توجه بیشتری شود چرا که کتابخانههای کانون به واسطه مربیانی سرپا نگه داشته شده است که با عشق و علاقه کار میکنند؛ مدیران فقط دستورالعمل و بخشنامه صادر میکنند و مربیان هستند که باید با تدبیر آن را اجرا کنند.
کتابخانهها باید پر از کتاب خوب باشد و مرتبا شارژ شود
وی با اشاره به لزوم رسیدگی جدی به وضع کتابخانهها و ایجاد برنامههای تازه و نوآوریهایی که بچهها را جذب کتابخانه کند، گفت: باید کتابخانهها پر از کتاب خوب باشد و مرتبا شارژ شود. افرادی که واقعا کارشناس کتاب هستند، بیایند و کتابهای 30 سال اخیر کودک و نوجوان را بخوانند و بهترینها را برای عرضه در کتابخانههای کانون در سراسر کشور انتخاب کنند. اینکه معیارشان فقط برگزیده شدن کتاب در جشنوارهها باشد اصلا صحیح نیست زیرا گاهی همان کتابی هم که در جشنواره برگزیده شده لزوما خوب و مناسب نباشد. کارشناسان باید همه آثار را بررسی کنند و کتابهای خوب را انتخاب کنند چه در جشنواره برگزیده باشد چه نشده باشد.