به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایسنا؛ دکتر فرزانه گفت: به نظر می رسد توسعه آموزش عالی در سالهای اخیر با راهبرد غلطی انجام شده، چرا که نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی ۴۰درصد است و این نشان می دهد که از نظر عدد روی پرورش نیروهای دانشگاهی اشتباه کرده ایم.
وی افزود: در هیچ کشوری کل جوانان آن لیسانس و دکترا نمی شوند و خیلی از آنها به کارهای فنی و عملی مشغول می شوند. یعنی هیچ جای دنیا متصور نیست که کل فارغ التحصیلان دبیرستان باید وارد دانشگاه شوند و مدرک کارشناسی بگیرند. تصور کنید ما یک لیسانسه ادبیات بیکار داشته باشیم خوب است یا اینکه تکنسین دیپلمه ای که می تواند ماهی دومیلیون درآمد داشته باشد؟
این استاد دانشگاه شریف با بیان اینکه "مدرک گرایی پدیده ایست که شیوع یافته"، گفت: این پدیده به تدریج با جبر اقتصادی تعدیل می شود. یعنی وقتی می بینید که یک متخصص برق کار یا یک بهیار درآمدش ۱۰برابر یک فوق لیسانس رشته دیگری است که مشغول به کار دفتری است به تدریج نتیجه می گیرید تکنسین شدن بهتر از کسب مدرک توام با بیکاری است.
وی هم چنین درصد بالایی از مدارک دانشگاهی را در "رشته های علوم انسانی" دانست و اظهار کرد: کشور ما در رشته های علوم انسانی آن قدری شغل ندارد که بتواند تمام فارغ التحصیلان را مشغول به کار کند. لذا اگر سازمان مدیریت و برنامه ریزی احیا شود می تواند برای توسعه بلند مدت کشور و نیروی انسانی مورد نیاز آن برنامه ریزی کند و دانشگاه نیز باید مطابق برنامه ریزی این سازمان ظرفیت پذیرش را تنظیم کند تا بتوانیم مطابق یک الگوی توسعه جلو برویم.
وی ادامه داد: از آن سو هم باید بتوانیم مشاغلی را که فرد بتواند بدون داشتن مدرک دانشگاهی، درآمدی نسبتا مطلوب داشته باشد توسعه دهیم تا میل و رغبت بوجود آید. انواع و اقسام کسب و کارها چه در کارخانجات ، شبکه های صنعتی،مراکز بهداشتی و ... می تواند شغل هایی باشد که نیازی به داشتن مدرک دانشگاهی ندارد.
فرزانه سپس با اذعان به اینکه " در حال حاضر آموزش عالی ایران یکی از فقیرترین آموزش های عالی در جهان است" گفت: بودجه و اعتبارات بهترین دانشگاههای ما در حد چند صدم بودجه و اعتبارات بهترین دانشگاه های دنیاست. در کشورهای دیگر معمولا بین ۲ تا ۳ درصد درآمد ملی صرف آموزش عالی می شود.
وی درباره منبع کسب درآمد دانشگاهها گفت: اشتباه است اگر بخواهیم تصور کنیم که آموزش عالی می تواند یک بخش سودآور و درآمدزا داشته باشد. چون سرمایه انسانی است که می تواند معدن را تبدیل به ثروت کند.
وی سپس با ابراز نارضایتی نسبت به گرفتن شهریه از برخی دانشجویان ادامه داد: دانشجوی دکترای پولی صحت دارد. در بعضی جاها دوره های دکتری تحت عنوان نوبت دوم با پرداخت شهریه برگزار می شود. این ایده غلطی است که بخواهیم از کسی پول بگیریم و دوره دکتری با شهریه ایجاد کنیم. چرا که هیچ هدف توسعه ای را درکشور ما تامین نمی کند.
وی تشریح کرد: پول و شهریه ای که این دانشجوها می پردازند درآمد قابل توجهی نیست که دانشگاه ها بتوانند به کمک آن امکانات زیربنایی را ارتقا دهند. درآمدهایی که دانشگاه های بزرگ دولتی از دوره های پولی یا درآمدزا یا شهریه ای دریافت می کنند رقمی خیلی جزئی است به طوری که حدود ۵درصد بودجه اصلی دانشگاهها را تشکیل میدهد.
این استاد دانشگاه درباره محتوای دروس آموزش عالی نیز گفت: محتوای آموزشی در بخش هایی که تورم دانشجو داریم با شغل هایی در آینده برعهده می گیرند بعضا مرتبط نیست. در بخش علوم و فنی مهندسی هم ضعف هایی وجود دارد و دلیل آن این است که امکانات زیربنایی و آزمایشگاهی کم است. هم چنین نسبت سرانه استاد به دانشجو قلیل است. یعنی اگر تعدیلی کمی در آموزش عالی انجام دهیم میتوانیم فراغت دانشگاه ها و اعضای هیات علمی را بالا ببریم و هم چنین امکانات کالبدی دانشگاه را ارتقا دهیم.
وی در پایان دانشگاه را "چراغ راهنمایی برای جامعه در زمینه های علمی و فناوری و اجتماعی" دانست و گفت: دانشگاه یک رسالت عمومی هم دارد ولی در حال حاضر اشتغال دانشگاه ها به قدری سنگین و امکانات آنها قلیل است که شاید مسئولیت اجتماعیشان را به سختی بتوانند انجام دهند.