به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ اکبر عبدی که بعد از فیلمهای "آدم برفی" و "خوابم میآید" بازی در سینما را با ایفای نقش زن تجربه کرد؛ در تازهترین اثر فریدون جیرانی نقش دو زن یکی فرنگ رفته و دیگری دهاتی را بازی میکند. "خواب زدهها" اقتباسی از یک کمدی اجتماعی ایتالیایی به نام "۵۲ ساعت مهلت" است و در واقع فریدون جیرانی پس از چند فیلم تلخ سراغ یک کمدی عاشقانه رفته که از سوی منتقدین با استقبال خوبی مواجه نشد. هنرآنلاین به بهانه اکران فیلم "خوابزدهها" با اکبر عبدی به گفت و گو نشسته، اگرچه او دعوت ما را پذیرفت با این حال خواست که فعلا درباره این فیلم سخن نگوید و محور مصاحبه ما سینمای امروز طنز باشد. اکبر عبدی در حال حاضر مجموعه تلویزیونی "معراجیها" را روی آنتن دارد او برای بازی در فیلمهای "مادر" و "خوابم میآید" سیمرغ بلورین نقش دوم و نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است. به این گفت و گو توجه کنید:
فیلم "خانم دات فایر" رابین ویلیامز را دیدهاید این اثر چقدر روی کارهای سینمایی شما تاثیر داشت؟
رابین ویلیامز در خانوادهای پرورش یافت که از نظر مادی و معنوی کمبود نداشت بر این اساس من از نوع مرگ او متعجب هستم. "خانم داوت فایر" باعث شد که من به سمت ایفای نقشهای زنانه بروم در واقع بعد از اینکه این فیلم را دیدم تصمیم گرفتم نقش زن بازی کنم. بد نیست که بدانید سناریویی نیر با الهام از این اثر نوشتم که قصد دارم خودم آن را در سینما یا تلویزیون بسازم البته در قصه من پدر خانواده نقش سه پیر زن را بازی میکند به عبارت دیگر او در قالب زنان سالمند اصفهانی و شمالی و آذری میخواهد به خانه باز گردد که مخاطب و بچهها در نیمه قصه متوجه میشوند او پدر خانواده است.
فیزیک صورت شما بیبی فیس است که به واسطه آن قادر هستید حتی نقش کودک بازی کنید سوال من این است که آیا فیزیک صورت کفایت میکند؟
من در فیلمهایم نقش بازی نمیکنم بلکه جلوی دوربین زندگی میکنم اگر کسی الان سریال "باز هم مدرسهام دیر شد" را ببیند و شما از او بپرسید اکبر عبدی چند سالش است شاید بگوید ۱۰ - ۱۵ سال در حالی که من آن زمان ۳۰ ساله بودم وقتی ادا در نیاوری و زندگی کنی تماشاگر هم تو را باور میکند. مشکل بعضی از بازیگران ما چه در سیننما چه در تلویزیون آن است که میدانند دارند ادا در میآورند در واقع وقتی جلوی دوربین هستند به مخاطب میگویند نگاه کنید من از همین حال مثلا نقش گدا را بازی میکنم. بازیگر در حین ایفای نقش نباید این حس را داشته باشد که جلوی دورببین است.
ما در این سالها از حیث بازیگر کمدی دچار نوعی فقر شدهایم براساس این است که بسیاری از کارگردانان ما سعی میکنند فیلمهای کمدی خود را با طنز موقعیت پیش ببرند. اینطور نیست؟
من سواد آکادمیک ندارم دانشکده هنر و سینما هم نرفتهام آنچه آموختم براساس تجربه بوده است لذا وقتی جلوی دوربین میروم ادا در نمیآورم چون میدانم در آن صورت مخاطب مرا پس خواهد زد. شما فکر میکنید دلیل اینکه تماشاگران در سینما خوابشان میبرد یا در منزل تند تند کانال عوض میکنند چیست؟ در رادیو طنز کلامی جاری است و بازیگر در نمایشنامههای رادیویی با دیالوگ ار مخاطب خنده میگیرد اما در سینما، تلویزیون و تئاتر شرایط فرق میکند، آنجا باید تماشاگر تصویر ببیند و بخندد. شما در نمایشنامههای رادیویی با لهجه، بداههگویی با دست انداختن یکدیگر اثر را پیش میبرید اما در سینما شرایط واقعا فرق میکند و درآوردن موقعیتهای طنز واقعا زمان بر و دشوار است.
این روزها درنمایش خانگی فیلمهای طنز به صورت فلهای تولید میشود درحالی که سینمای ما از کمبود طنز فاخر رنج میبرد، علت چیست؟
هرگونه تصور کنیم سینما بیزنس است. من وقتی یک فیلم کمدی بازی میکنم، نهایتا ۳۰ تا ۳۴ سینما آن را در کشور نمایش میدهند که شاید ۱۰ – ۱۲ تا از این سینماها کیفیت داشته باشند. شهرستانها که هیچ چرا که هنوز سیستمهای ۶۰ سال پیش در آنجا فعال است حالا این ۳۴ سینما را با یک فیلم معتبر خارجی مقایسه کنید که روز اکران همزمان ۲ هزار سینما در جهان آن را اکران میکنند ما اینجا ۳ میلیارد برای فیلم هزینه میکنیم آنوقت ۳۰۰ میلیون میفروشند بنابراین با کدام ذوق و شوق باید سراغ طنز فاخر رفت. لذا همه از دست هم تکرار میکنند حتی ما در سناریو مشکل داریم کافی است در فیلمی با سازمان یا دستگاهی شوخی کنید آن وقت دنبال توقیف فیلم میروند. به قولی سلمانیها وقتی بیکار میشوند سر هم را میتراشند ما هم در فیلمها مجبوریم بیشتر روی موضوعات بازیگری و این حرفها زوم کنیم . موضوع دیگر قومیتهاست کافی است شما لهجهای را در فیلمی به کار ببرید آن وقت علیه آن طومار جمع میکنند در حالی که هیچگونه قصد و غرضی در کار نیست. من خودم آذری هستم در "رسوایی" نقش روحانی را بازی کردم که لهجه آذری داشت خوب خیلی از همشهریهای ما شاید این لهجه را بر نتابیدند من که خودم قوم خودم را مسخره نمیکنم.
جوانانی که وارد عرصه طنز شده اند را چگونه ارزیابی می کنید؟
من الان که تیتراژهای تلویزیونی و سینمایی را میبینم خیلی از بازیگران را نمیشناسم بازیگری در شرایط فعلی راه رفتن و حرف زدن شده است! ما در عرصه نویسندگی این شرایط را نداریم و هنوز افرادی مانند توحیدی و قاسمخانی حرف اول را میزنند چون نوشتن هم هنر است هم تخصص اما این موضوع را در بازیگری لحاظ نمیکنیم.
شما یک زمان میگفتید برخی از بازیگران طنز حکم ماشین اسکناس زنی پیدا کردند هنوز هم روی این حرفتان هستید؟
بله اما الان میگویم من و جمشید هاشمپور روی هم ۲۵۰ کیلو گرم وزن داریم اما به اندازه عروسکهای مرضیه برومند و ایرج طهماسب نمیتوانیم پول در بیاوریم. شما فروش عروسکهای کاموایی شهر موشها و کلاه قرمزی را ببینید در عالم عروسکها میتوان موقعیتهای طنزی ایجاد کرد که در فیلمهای معمولی امکان آن نیست بنابراین با خود سانسوریهایی که صورت میگیرد بسیاری از کارهای کمدی پر فروش از آب در نمیآیند.
در حال حاضر چه میکنید؟
مشغول بازی در فیلم آقای ملاقلیپور هستم زمانی که مرحوم رسول ملاقلیپور زنده بود نتوانستم در خدمتش باشم و الان جلوی دوربین پسرش حیم ملاقلیپور رفتم. "رسوایی ۲ " هم قرار است ساخته شود و طبق قرار ظاهرا از اول آبان کلید میخورد آقای جوانمرد هم پس از سالها به سینما بازگشته که من در فیلم جدید او ایفای نقش خواهم کرد و ظاهرا قرار است پدر بزرگ امین حیایی بشوم.