به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، کامران محمدی، نویسندهای که خود از علاقهمندان به بازیهای رایانهای است در آستانه برگزاری چهارمین جشنواره بازیهای رایانهای تهران، اظهار کرد: بازیهای رایانهای جمعی و گروهی چون فوتبال مورد علاقه من است و بخشی از اوقات فراغتم را در کنار دوستان و یا خانواده با انجام بازیهای رایانهای گروهی میگذرانم و تقریبا همه نوجوانانی که اطرافم میشناسم بازیهای رایانهای را دوست دارند.
نویسنده رمان «بگذارید میترا بخوابد» افزود: متاسفانه بیشتر اين بازیها خارجياند و فقط برخی از آنها براي ايران مناسبسازی شدهاند؛ به بازیهای فوتبال خارجی، تیمهای داخلی هم اضافه ميشوند. البته در همين حد هم خوب است و آن طور كه من ديدهام، مورد پسند نوجوانان هم هست. چون خيليها ترجيح ميدهند با تیمهای داخلی خودمان، مثل استقلال و پرسپوليس بازي كنند تا تیمهای خارجی. این انتخاب خيلي عجيب نيست، زيرا تيمها و شخصيتهاي داخلي و آشناتر، احتمالا همذاتپنداري بيشتري ايجاد ميكنند.
محمدی در ادامه با اشاره به اینکه ساخت بازی به بررسی و مطالعه عمیق نیاز دارد، اظهارداشت: همذاتپنداری مهمترین جاذبه بازیهای رایانهای است و هر چه يك بازي اين امكان را بيشتر فراهم كند، براي مخاطب جذابتر خواهد بود. براي همذاتپنداري بيشتر، لازم است يك بازي از وجوه مختلفي هوشمندانه طراحي شود.
نویسنده رمان «اینجا باران صدا ندارد» درباره اين وجوه در بازيهاي داخلي گفت: یکی از مشکلات عمده بازیهای رایانهای ايراني، بازينامه ساده و كوتاه است. يعني بچههايي كه حرفهاياند خيلي زود تمام مراحل آن را پشت سر ميگذارند و ديگر برايشان جذابيتي ندارد. درحالی که مراحل مختلف بازی و درگیر كردن ذهن مخاطب، او را به ادامه بازی تشویق میکند. طبيعتا هر چه بازينامه پرفراز و نشيبتر باشد، براي مخاطب هم جذابتر است.
محمدی تاکید کرد: در این بین نباید نقش مهم کیفیت فنی بازی و گرافیک را فراموش کرد. به هر حال بخش مهمي از ساخت بازي، فن برنامهنويسي و مهارتهاي گرافيكي است. مثل همه بازيهاي ورزشي كه اصولا نيازي به بازينامه ندارند. همينطور گرافیک بالای بازی آن را به دنیای واقعی نزدیکتر و امکان همذاتپنداری را بیشتر میکند. اگر به دنبال موفقیت در این عرصه هستیم باید بازیهایی با کیفیت فنی بالا و بازینامه جذاب تولید کنیم که حس ماجراجویی مخاطب را بیشتر کند. بچهها بازيهايي را كه شبيه انيميشنهاي ساده و قديمي هستند دوست ندارند.
وی با اشاره به ظرفیت ادبیات فارسی در تولید بازینامههای مناسب و جذاب گفت: ادبيات داستاني ما بهطور كلي با مفهوم ژانر بيگانه است، بنابراين طبيعي است كه در برخی از انواع بازیها، مثل بازيهاي معمايي، پلیسی، جنایی، تخيلي و... نميتوانيم حرف زيادي براي گفتن داشته باشيم اما در ژانر جنگي، متون زيادي هست كه به درد اقتباس براي بازي ميخورند. همين طور متني مثل شاهنامه، براي اين كار فوقالعاده است و اتفاقا تا جايي كه من اطلاع دارم در اين دو حوزه بازيهاي خوبي هم تا به حال در داخل توليد شده و بچهها هم از آنها استقبال كردهاند.
این مدرس داستاننویسی افزود: استفاده از ادبيات داستاني فقط به اقتباس و استفاده از متنهاي داستاني خلاصه نميشود. اگر توليدكنندگان بازيهاي رايانهاي، از همان مراحل ابتدایی در تولید بازی از نویسنده به عنوان کارشناس قصهپردازي بهره بگیرند، جای خالی مساله مهمی چون داستان جذاب و پرفرازونشيب، راحتتر پر میشود. چراكه نويسنده متخصص قصهپردازي است و دنياي بازيهاي رايانهاي هم مثل دنياي سينما به اين عنصر، بهشدت نياز دارد.