به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا، محمد قصاع گفت: ما ملتی هستیم که نسبت به ادبیات کهن خود با نوعی وسواس برخورد میکنیم و فکر میکنیم این متون باید الزاما از هرگونه دخل و تصرفی در امان باشند، چرا که برای آنها احترام ویژهای قائل هستیم.
او اظهار کرد: این احترام قائل شدن برای متون کهن باعث شده است تا هر نوع تغییری در ساختار آنها که با خلاقیت توأم باشد به نوعی در جامعه پس زده و کار بدی تلقی شود. ما حاضر نیستیم هیچ متنی را جایگزین آنها کنیم یا حداقل در کنار آنها قرار دهیم.
این مترجم در ادامه گفت: مثلا داستانهای اسطورهیی فانتزی نوین نیازمند تخیل قوی است؛ تخیلی که در ما ایرانیان به کندی شکل میگیرد. بیشتر نویسندگان ما آدمهای جدیای هستند که به صورت رئال فکر میکنند و کمتر در فضای فانتزی وارد میشوند؛ بنابراین اگرچه این دوستان در بازنویسی آثار کهن مشکلی ندارند در بازآفرینی همین آثار به شدت آسیبپذیرند.
قصاع یادآور شد: در چنین شرایطی شاهد هستیم که بچهها را از تخیل کردن و تخیلپردازی در مدارس بازمیدارند، چرا که تصور عمومی ما این است که تخیل همان توهم است، بنابراین مانع از شکلگیری تخیل حتی در کودکان ما میشوند. در چنین شرایطی ورود به برخی از ژانرهای ادبی برای نویسندگانی که در این فضا رشد کردهاند، مشکل میشود.
او تأکید کرد: از سوی دیگر نویسندگانی از ما که توانایی تکان دادن ساختارهای داستانهای کهن را دارند و میتوانند آنها را با عناصر جدید پیوند دهند و اثری دیگر خلق کنند از سوی مراکز فرهنگی اعم از ناشران، مجلات و... مورد بیمهری قرار میگیرند.
این مترجم گفت: در چنین شرایطی تصور عمومی بر این است که هر چیزی که رنگ و بوی کهنگی داشته باشد دارای قداست است و هر آنچه این ویژگی را از اثری بگیرد ضد ارزش تلقی میشود؛ بنابراین به شخصه فکر میکنم تغییر این نگاه نیازمند گذر زمان است و بزرگان ادبیات باید فضا را برای جوانانی که در این زمینه میتوانند کار کنند و کار هم میکنند مهیا کنند.