اشاره: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، از جمله نهادهای مؤثر در پاسداشت بزرگان عرصه دانایی کشور است. سابقه تأسیس آن به اوایل قرن شمسی حاضر (۱۳۰۱) میرسد که البته در آن زمان تحت نام «انجمن آثار ملی» فعالیت میکرد. اکنون پس از ۹ دهه فعالیت، این انجمن به نهادی خوشنام در ساحت فرهنگ بدل شده است. با اینهمه، طوفان تحولات سیاسی، این مؤسسه نسبتاً کوچک را هم تحت تأثیر قرار داد و یک جریان تمامیت خواه، در فاصله سالهای پایانی دهه ۸۰ تا سال ۹۲ بر آن تسلط یافت و در نخستین فرصت، دکتر مهدی محقق را با سابقه ۱۳ سال ریاست از کار برکنار کرد. اکنون پساز تحول در مدیریت سیاسی و فرهنگی کشور، دکتر محقق به خانه سابق خود بازگشته است. گفتوگوبا این چهره فرهنگی را پیرامون فعالیتهای انجمن بخوانید.
***
چهار سال پیش هم شما رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بودید، به طور خلاصه از کارنامه مهمترین اقدامات این انجمن بگویید.
یکی بزرگداشتهایی بود که برای مفاخر و بزرگان برگزار میکردیم و در کنار آن بزرگداشت نامه آن را چاپ میکردیم. در مدتی که رئیس انجمن بودم ۱۰۶ بزرگداشتنامه چاپ کردیم. این مفاخر و بزرگان شامل علما و روحانیون، استادان دانشگاه، برخی هنرمندان، بزرگان کردهای اهل تسنن و نیز فرهیختگان زن بودند.
از دیگر اقدامات انجمن این بود که هر ماه ۲ کتاب در حوزه تاریخ، فرهنگ و ادب تألیف و چاپ میشد.
این انجمن بیش از ۹۰ سال پیش تأسیس شد و رئیسش محمدعلی فروغی بود که کتابش <سیر حکمت در اروپا> هنوز از جمله کتابهای منبع است. تاکنون در حدود ۶۰۰-۵۰۰ کتاب در این انجمن به چاپ رسیده است که تعدادی از آنها به دوره ریاست من مربوط میشود. دو همایش برگزار کردیم؛ یکی در اصفهان تحت عنوان «قُرطُِبه و اصفهان». قرطبه نام یکی از شهرهای اسپانیاست که اکنون به آن کوردوبا میگویند.
در این همایش ۳۰ استاد خارجی و ۳۰ استاد ایرانی در حوزه فلسفه اسلامی در چهار قرن اخیر دعوت کردیم. اینگونه دانشمندان فقط در ایران هستند و این از امتیازات ایران است. در برخی از کشورها فلسفه را کفر میدانند و به صراحت ابن سینا و فارابی را ننگ عالم اسلام میشمارند. در صورتی که ما دانشمندانمان را افتخار عالم اسلام میدانیم. این همایش به همین منظور برگزار شد و متعاقب آن ۴۰ کتاب چاپ کردیم. تاکنون سابقه نداشته است که در ایران همایشی برگزار شود و ۴۰ کتاب در پی آن همایش به چاپ برسد و هزینه برگزاری همایش و چاپ کتابها را توانستیم از طرق دیگری به دست آوریم بدون اینکه از بودجه انجمن استفاده کرده باشیم.
آثار فارسی ابنسینا بسیار مهم است. حاج ملاهادی سبزواری «کتاب شرح منظومه » دارد که مرحوم شهید مطهری به فارسی ترجمه کردند و من به اتفاق همکارم آن را به زبان انگلیسی ترجمه کردیم که در نیویورک به چاپ رسید. لذا یکی دیگر از اهداف ما معرفی فرهنگ علمی ایران به دنیای خارج است.
حاج ملاهادی سبزواری فیلسوف قرن ۱۹ میلادی یعنی صد سال پیش بوده است. وقتی کتابش را ترجمه و چاپ کردیم، همه تعجب کردند که او کجا درس خوانده و در کجا این تفکر را پیدا کرده که میتوان او را با ژان پل سارتر و برتراند راسل و سایر دانشمندان اروپایی مقایسه کرد.
بنابراین یکی از مهمترین هدفهای ما این بود که بتوانیم فرهنگ اسلامی ایرانی را به دنیا معرفی کنیم ، از دیگر کارهای مهم ما پایهریزی دانشنامه جهان اسلام به ریاست عالیه مقام معظم رهبری بود که الان هم به چاپ رسیده. مؤسس این دانشنامه من بودم که در سال ۶۲ تأسیس شد و رهبر معظم انقلاب فرمودند که اعضای هیأت امنا را معرفی کنم. از همه مهمتر اینکه در آنجا حدود ۱۴۰ پژوهشگر جوان زیر نظر استادان باتجربه قلم میزنند تا رشته محققات و پژوهشگران قطع نشود. اگر در این باره غفلت کنیم و نتوانیم جانشین تربیت کنیم این رشته نابود میشود و دیگر چیزی نداریم و باز باید ادوارد براون پیدا شود تا تاریخ ادبیات ما را بنویسد.
هدف ما هم این است که فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی را در وهله اول به نسل جوان خودمان و پس از آن به محافل علمی جهان معرفی کنیم.
بعد از دوره ریاست قبلی شما آیا اقدامات خاص و قابلتوجهی صورت گرفت؟
نه چون دید دیگری در انجمن بود. چند بزرگداشت برگزار شد اما انتشارات و مجله در آن دوره متوقف شد.
چرا متوقف شد؟
علتش را نمیدانم. اما دیگر اهدافی که ما در انجمن دنبال میکردیم مدنظر نبود.
حالا که دوباره رئیس انجمن مفاخر شدهاید چه سیاستهایی اتخاذ کردهاید و چه اقداماتی میخواهید انجام دهید؟
ادامه همان اقدامات را انجام خواهم داد و همان اهداف را از سر میگیرم. وقتی برگزاری یک همایش چاپ ۴۰ عنوان کتاب را به همراه خود داشت، مسلماً ادامه همان راه جزو سیاستهای ماست.
معیار انتخاب اعضای انجمن مفاخر بر چه مبنایی است؟
ترکیبشان مختلف است و اصلاً جناحی عمل نمیکنیم. ملاک ما خدمت به علم و فرهنگ این مملکت است.
گفتید برخی جریانهای فکری خارج از ایران، ابنسینا و فارابی را ننگ عالم اسلام میدانند اما اکنون، بعضی کشورها برای مصادره کردن بوعلیسینا تلاش میکنند. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چه تأثیری میتواند بر مصادره نشدن چهرهها و مفاخر ایرانی داشته باشد؟
مصادره نشدن به این است که آثار علمی را چاپ کنیم. وقتی درباره مولانا ۲۰ کتاب در آنکارا چاپ میشود در حالی که ما یک کتاب هم چاپ نمیکنیم، مسلم است که چهرههای فرهنگی و مفاخر ما را به نفع خودشان مصادره میکنند.
ما آثار فارسی ابنسینا را تجدید چاپ کردیم تا از همین مصادره شدنها ممانعت شود. الان کشورهای عربی در حال فعالیت هستند تا مفاخر فرهنگی و علمی ما را به نام خودشان ثبت کنند و بتدریج میخواهند ما را منزوی کنند. چند سال پیش شیخ کویت اعلام کرد که میخواهد صدهزار دلار به بهترین کتاب در طب اسلامی جایزه دهد. به او گفته بودند که شخصی در ایران است به نام مهدی محقق که در این مورد کار کرده است و آنها هم مرا دعوت کردند. کسی که مأمور این کار بود و کتابهای مرا بدین منظور ارائه کرده بود گفت: «درایت و فهم شیخ ما این است که یک ایرانی را مشاور خود قرار داده بهجای آنکه این صدهزار دلار را به فلان عرب بدهد.»
بجز من دو داور دیگر هم بودند که جایزه را به یک مصری دادند که کتاب ابن نفیس را در ابوظبی در ۳۰ جلد چاپ کرده بود.بنابراین ما هم باید فعالیت کنیم اما متأسفانه آن طور که آنها فعالند ما نیستیم.
اکنون قدیمیترین کتاب پزشکی ایران را که قبل از ابنسینا توسط علیبن عباس مجلسی اهوازی به نام «کاملالصناعه الطبیه» نوشته شده است برای ترجمه دادهام که از ۶ جلد ترجمه آن ۳ جلد به بازار نشر آمده است.واقعاً حیف نیست که تمام دانشگاههای اروپا علیبن عباس را از روی ترجمه لاتین کتابش بشناسند اما دانشجوی ایرانی آن را نشناسد و فکر کند ما همه چیز را از غرب داریم. بنابراین وقتی دانشجویان پزشکی نمیتوانند به زبان عربی کتاب قانون ابنسینا را بخوانند ، پس باید آن را به فارسی ترجمه کرد. این مسأله همیشه جزو اهداف ما بوده است. از طرفی ما بزرگداشت علما را از سال ۱۳۵۵ پایهریزی کردیم. یعنی از زمانی که رئیس انجمن زبان و ادبیات فارسی بودم و اکنون هم رئیس آن هستم.
اولین بزرگداشت را برای استاد همایی گرفتیم. زمانی که او بازنشسته و پیر شده بود در تالار فردوسی دانشگاه تهران بزرگداشت برگزار کردیم. او پس از چهار سال خانهنشینی وقتی وارد تالار شد و خیل عظیم جمعیت را دید عصایش را به دست گرفت و مدام میگفت: خدا خیرتان دهد و وقتی روی سن رفت تمام کسانی که در دارالفنون شاگردش بودند و نیز سمتهای مهمی در کشور داشتند پای او را بوسیدند. مسلماً تجلیل از استادان، اثر بسیاری در نسل جوان میگذارد. اگر به علما بیاحترامی کنیم خودمان ضرر میبینیم. در همان روز مرحوم شیخ عبدالله نورانی گفت: شما ۱۰ سال به عمر استاد اضافه کردید. چرا که او فکر میکرد چون خانهنشین شده، فراموش شده است. خوشبختانه وقتی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی شدم این کار را ادامه دادم. چه خوب است که ۱۰۶ بزرگداشت نامهای که به کوشش انجمن به چاپ رسید در مدارس به دانش آموزان توصیه میشد که آنها را بخوانند. اکنون دختران و پسران ما الگویشان ستارههای هالیوود شده است. چرا بزرگان ما را نمیشناسند؟ این نشان دهنده رشد اندک فرهنگ در جامعه است که نوجوانان و جوانان، دانشمندان جامعه خود را نشناسند.
آیا تاکنون برای ایجاد تعامل با وزارت آموزش و پرورش در این راستا اقدامی انجام دادهاید؟
چند بار نامه نوشتیم و معاون وزارت ارشاد در دوره قبل هم قول مساعدت داد اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
برای یک دانش آموز دختر ایرانی واجب است که شرح حال خانم توران میرهادی را بخواند و بداند که این بانوی فرهیخته یک تنه و بدون پول دولت چنین فرهنگنامهای را تألیف کرده است. آن هم در سن ۸۵ سالگی با همت شخصی خودش و همت او ۷۰، ۸۰ نفر را در این کار سهیم کرد که بدون هیچ مزدی او را یاری کردند. چنین شخصیتی را باید بشناسند.اکنون مدرکی که پشتوانهاش علم نباشد به هیچوجه ارزش ندارد. اما متأسفانه بسیاری از جوانان فقط به دنبال کسب مدرک هستند. قبلاً دو نامه در این باره نوشتیم که به جایی نرسید اکنون هم نامه خواهیم نوشت.دانشجویان ما با شناختن آثار و دانستن نام دانشمندان ایرانی میفهمند که ما عقبه بزرگی در حوزه علم داشتهایم و حتی علممان را به دنیا هم عرضه میکردیم.
برخی از بهترین کتابهای حوزه فرهنگ از جمله ادبیات، فلسفه و فقه در دوره ریاست شما در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به چاپ رسیده که این کتابها یا به قلم خودتان بود یا با سفارش شما به افراد درجه یک حوزه فرهنگ واگذار و تألیف شده است. در نظر دارید که این روند از سر گرفته شود و انجمن دوباره به سمت تألیف اینگونه آثار برود؟
ما هم در اینجا و هم در انجمن ترویج زبان و ادب فارسی تشویق میکنیم که کتاب تألیف کنند. علاوه بر آنچه شما گفتید مؤسسهای به نام مطالعات اسلامی وابسته به دانشگاه مک گیل کانادا در سال ۱۳۴۷ تأسیس کردم و حدود ۸۰-۷۰ کتاب هم به چاپ رساندیم و از جمله امتیازات آن کتابها این است که یا ترجمه انگلیسی یا فرانسه دارد یا مقدمه انگلیسی یا فرانسه دارد و این بیسابقه بوده است.ما دانشمندان بسیاری داریم که اصلاً شناخته شده نیستند. دانشمندی را در تبریز کشف کردم که کتابش جزو نخستین کتابهایی بوده که در اروپا از عربی به زبان عبری ترجمه و چاپ شده است.او ابوعبدالله تبریزی است که اگر از تبریزیها بپرسید یک نفر هم او را نمیشناسد. این کارمشوق هم میخواهد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشوق انجمن است؟
دو سه سال پیش که نبود. چون کتابهایی که میفرستادیم به وزارت ارشاد میگفتند این کتابها خیلی پژوهشی و علمی است و به کار نمیآید. اما در دوره وزارت آقای جنتی هنوز تقاضای حمایت نکردهایم که البته میدانم ایشان حمایت میکنند و به حوزه فرهنگ علاقهمند هستند.
برای تجدید چاپ این آثار چه برنامهای دارید؟
اکنون چون با گرانی کاغذ مواجهیم تجدید چاپ مشکل است. اما با وجود این برخی از کتابها را تجدید چاپ کردیم مثلاً کتاب کاشف الاسرار نورالدین اسفراینی را در پاریس تجدید چاپ کردیم.
یکی از بهترین کتابهای تاریخی جغرافیایی به نام «از آستارا تا استرآباد» به سفارش انجمن آثار و مفاخر تهیه شد و توسط استاد منوچهر ستوده نگارش یافت. بعد از این پروژه عظیم هیچ مرکزی بانی چنین کارهایی نشد. آیا برنامهای برای ایجاد چنین پروژههایی دارید؟
اکنون امکانات مادی ما محدود است.
مگر چقدر بودجه از وزارت ارشاد برای انجمن دریافت میکنید؟
بودجه ما محدود و قفط در حدی است که بتوانیم بزرگداشتها را برگزار کنیم. در این دوره چهار بزرگداشت گرفتیم. بزرگداشت دکتر سلیم نیساری، دکتر حسن انوری، شیخ عبدالله نورانی ، آیتالله حسن مصطفوی و استاد عبدالحسین زرین کوب.اگر به انجمن بیشتر کمک شود میتوان چنین پروژههایی را راهاندازی کرد.اکنون چهار طرح تحقیقاتی در زمینههای تاریخی و جغرافیایی داریم که میتوان آن را به کمک و حمایت وزارت ارشاد به کار انداخت.
منبع: روزنامه ایران