به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سمپوزیوم منطقهای «ایران و جاده ابریشم؛ بستر تبادلات فرهنگی و ارزشهای مشترک» با سخنرانی هادی سلیمانپور، معاون وزیر امورخارجه، دکتر ناصر تکمیلهمایون، تاریخنگار و پژوهشگر ارشد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، صادق ملکشهمیرزادی، باستانشناس، دکتر محسن جعفریمذهب، عضو هیات علمی کتابخانه ملی، دکتر علی بهرامیان، مدیر بخش اسناد مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مرتضی دامنپاک جامی، مدیر اداره اسناد کتابخانه وزارت امور خارجه چهارشنبه ۳۰ مهرماه در مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار شد.
گلایه تکمیلهمایون از سازمان یونسکو/پژوهشهایی در انتظار چاپ
دکتر ناصر تکمیلهمایون، پژوهشگر ارشد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره جاده ابریشم گفت: با برخی از تاریخنگاران درباره جاده ابریشم اختلاف پیدا کردیم، آنها میگویند در کتابهای تاریخی جاده ابریشم وجود ندارد، یعنی در کتابها نه به زبان فارسی، عربی، ترکی و چینی نام یا عنوانی به نام جاده ابریشم به چشم نمیخورد اما ما به صراحت میگوییم با وجود این مدعا جاده ابریشم وجود داشته است.
وی افزود: با بررسی در آثار به جای مانده از چیان در چین تا روم میتوان رگههای متعددی از جاده ابریشم را پیدا کرد. اگرچه مستشرقان آلمانی در قرن ۱۹ ابریشم خالص و مرغوب را منتسب به کشور چین دانستهاند که در این جاده تبادل میشده و سبب نامگذاری جاده ابریشم را به این دلیل دانستهاند، اما باید بگویم آیا عنوانها و تقسیمبندیهای جدید مثلا عنوان خاورمیانه در کتابهای قدیمی مانند «جامع تواریخ» خواجه رشیدالدین فضلالله آمده است؟ البته که این تقسیمبندی آسیا به منطقه خاورمیانه از عنوانهای جدید است و در کتابهای تاریخی از آن اثری نیست. همین طور از این جاده با عنوان جاده ابریشم در منابع قدیمی اثری نمییابیم.
پژوهشگر ارشد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: اما در کتاب «مسالک الممالک» از جادهابریشم با عنوانهای مختلفی همچون جاده شرقی، جاده چین و جاده بخارا صحبت شده است. البته ما تا زمان اشکانیان ارتباط چندانی با چین نداریم اما در یکی از جنگهای اشکانیان با سپاه روم که منجر به پیروزی آنها شده از پرچمهایی استفاده شده است که از جنس ابریشم بوده و در نبرد این پرچم تلالو خیرکنندهای داشته است. همچنین مرحوم عباس اقبال تاکید میکند که ابریشم در ایران قبل از ارتباط با چین وجود داشته است اما در اینکه ابریشم چین متاع بهتری بوده ما مخالفتی با مرغوبیت ابریشم چین نداریم.
سفری از عشقآباد تا مرز چین با تصاویری از بناهای تاریخی
تکمیلهمایون درباره طرح یونسکو در سال ۱۹۷۰ میلادی درباره مطالعه و تحقیق درباره جاده ابریشم عنوان کرد: این سازمان در طرحی خواستار لزوم شناختن و شناسایی فرهنگ کشورهای مختلف شد و در نخستین طرح نیز پژوهشی درباره جاده ابریشم مطرح و قرار شد بهترین پیشنهادها درباره این طرح در بین کشورهای مختلف بررسی و طرح مناسب پذیرفته شود. طرحی که من در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی زیر نظر زندهیاد دکتر محمود بروجردی، رئیس پروژه جاده ابریشم به عنوان دبیر این طرح نوشتم و به یونسکو فرستادم، به عنوان یکی از بهترین طرحها پذیرفته شد.
وی در ادامه اظهار کرد: برای تحقیق و پژوهش در آثار به جایمانده از جاده ابریشم به اتفاق ۲۰۰ نفر محقق، سفری از عشقآباد تا مرز چین انجام دادیم و عکسهایی از اماکن عمومی، اماکن متبرکه، بازارها و غیره گرفتیم و کنفرانسهای بسیاری از جمله کنفرانس «کاروانسراها در مسیر جاده ابریشم» را برگزار کردیم که قرار شد یونسکو پژوهشها و مقالات آن را چاپ کند که تا امروز این امر انجام نشده است، اگرچه من مقاله خودم را منتشر کردم.
لوحی فلزی یا چوبی از عاج و یشم با نام پائیزه
در ادامه مراسم دکتر محسن جعفریمذهب مقالهای با عنوان «پائیزه» ارائه کرد و گفت: تشكيل امپراتوري واحد مغولي بهويژه در زمان قوبيلايخان، اصطلاحی را وارد ادبيات سياسی كرد كه به «صلح مغولي Pax Mongolica» شهرت يافت. در امپراتوری مغولی قواعدی حاكم بود كه به همه اتباع مطيع امپراتوری و بازرگانان بيگانه حقوق يكسانی در زمينه آزادی مراودات و بازرگانی میداد. يكی از ابزارهای اين برابری و استفاده از حقوق امپراتوری، وسيلهای بود كه به اتباع اجازه عبور آزادانه در همه امپراتوری را ميداد و پائيزه ناميده ميشد.
وی افزود: پائیزه (بائزه، بایزه پاییزه پائزه ) لوحی فلزی یا چوبی و بهندرت از عاج و یشم در حکم نشان افتخار ابلاغ مأموریت معرفینامه شغلی و امتیازات دیگر در دوره مغول بود. برخی برآنند که پائیزه در اصل واژهای چینی است که از طریق زبان مغولی به سایر زبانها راه یافته است. سابقه کاربرد پائیزه به دوره حکومت ختائیان و دودمان کین در سده پنجم ه.ق برابر با یازدهم میلادی بازمیگردد. پس از حمله مغول بسیاری از عناصر فرهنگی چین از طریق اقوام اویغوری و ختایی به تشکیلات دیوانی مغولان راه یافت.
پژوهشهای جذاب اهل حدیت با پرتویی از تاریخ و سیاست
در بخشی از مراسم علی بهرامیان در مقاله «علم و سفر، جستجوی علم و شریعت در خراسان بزرگ و ورارود» عنوان کرد: نخستین نشانههای رواج و رونق فرهگ اسلامی، پس از سلسله فتوحات اعراب در ناحیه خراسان بزرگ و ورارود، در «علم حدیث» جلوه یافت، زیرا در سدههای نخست ابحری، نه فقط فقه و شریعت اسلام (عبادات، انواع و اقسام احکام دینی) بلکه، آداب، رسوم اجتماعی، اصول اخلاقی، اطلاعات، آگاهیهای تاریخی و حتی تفسیر و توضیح قرآن کریم، بر مبنای «فرهنگ شفاهی» از حدیث و روایت دریافته میشد. طبقه اصحاب و یاران پیامبر اسلام(ص) آنچه را از زبان آن حضرت شنیده بودند، با حفظ و ضبط جزئیترین موارد، به طبقه بعد از خود، یعنی «تابعین» و آنها به نسلهای بعد منتقل میکردند.
وی در ادامه افزود: بدین ترتیب، سلسله بسیار گسترده از راویان حدیث و روایت پدید آمد. آنها بودند که ساختار اصلی فقه و شریعت اسلامی را بنا کردند و «قانون اسلام» را تا دورترین نقطه از نفوذ اسلام گسترش دادند. «اصحاب حدیث» برای خویش مراتبی قائل بودند و در جامعه مسلمانان نفوذ ژرف و شگفتانگیزی داشتند و تاثیر آنها در فراهم آوردن یا تقویت مشروعیت سیاسی حاکمان محلی به ویژه «خلافت» و حفظ و نفوذ بسط «اندیشه خلافت» چشمگیر بود و هنوز هم میراث برجای مانده از آنها در سرتاسر جهان اسلام، هواداران سرسخت و گاه جنگجو دارد.
مدیر بخش اسناد مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بیان کرد: تاثیر رفت و آمد اصحاب حدیث در منطقه خراسان بزرگ و ورارود، که به طور عمده برای استماع حدیث و درک منحصر از شیوخ صورت میگرفت، از جمله پژوهشهای جذاب و مهم تاریخی است که پرتویی بر تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن منطقه در قرون نخستین هجری میافکند، زیرا آثاری که این دسته عالمان پدید آوردهاند، آکنده از آگاهیهای جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی است.
بهرامیان اظهار کرد: آثار آنها از این جنبه اهمیت داشت که خراسان و ورارود طی چندین قرن از مراکز مهم علمی شمرده میشدند و از دورترین نقاط جهان اسلام، به شهرهای مهمی که در جاده معروف ابریشم و اطراف آن واقع شده بودند مانند سمرقند، بخارا، مرو، خوارزم، خجند، سرخس و نیشابور سفر میکردند و از روی ماخذ موجود میتوان دریافت که چگونه سنتهای علمی تا دورافتادهترین روستاهای این منطقه نفوذ کرد.
رابطه نقشبندیه و رونق عصر تیموری
مرتضی دامنپاک جامی درباره نقشبندیه در عصر تیموری گفت: صوفیزم یکی از روشهای خاص عرفانی مذهبی است که سابقه آن به قرن دوم هجری برمیگردد که در پیدایش نخستین این فرقه تاکید بر خانقاه نشینی و دوری از اجتماع بوده است. ویژگی که با گذشت زمان به ویژه در قرن ۹هجری دستخوش تحولات عدیده میشود. تحولات صوفیزم را که منجر به پیدایش فرقه نقشبندیه میشود به چهار مرحله میتوان تقسیم کرد.
وی افزود: در مرحله نخست صوفیزم که در قرن دوم هجری ظهور پیدامیکند گرسنگی و ریاضت را پیش میکشد و بر آن پافشاری میکند. در مرحله دوم روحیه زهدپیشگی کم شده و حقیقت بر شریعت مستولی شده است. در مرحله سوم یعنی بین قرن ۶ تا ۸ هجری برخی فرقههای صوفیزم از جمله نقشبندیه و سربداران وارد رخدادهای سیاسی کشور میشوند. مرحله چهارم که بعد از حمله مغول شکل میگیرد برخی از صوفیان به مسائل اجتماعی و شرایط دشوار زندگی مردم میپردازند.
مدیر اداره اسناد کتابخانه وزارت امور خارجه اظهار کرد: به دلایل مختلفی نقشبندیه مورد قبول حاکمان عصر تیموری قرار میگیرد که این مورد توجه قرار گرفتن این فرقه موجب گسترش آن میشود. از طرفی به دلیل شرایط سخت اقتصادی حاکمان تیموری در این برهه تساهل مذهبی در پیش میگیرند که این شیوه سبب رشد و رفت و آمد بازرگان و تجارت در مسیر جاده ابریشم در شرق ایران میشود.
دامنپاک جامی بیان کرد: در این میان فرقه نقشبندیه به میان مردم رفته و با تکیه بر رونق اقتصادی بر اثر تجارت در مسیر جاده ابریشم آنها را به حضور در اجتماع و زندگی مسالمتآمیز تشویق میکند. مردم و نخبگان نیز با توجه به شعار جدید نقشبندیه مبنی بر دوری گزیدن از خانقاهها و زندگی در جامعه به آنها روی میآورند که از جمله این نخبگان عبدالرحمان جامی شاعر نامی قرن ۹ هجری است که با ترویج اندیشههای جدید نقشبندیه به آنها میپیوندد.
ایران تنها گذرگاه غرب به شرق از طریق جاده ابریشم
صادق ملکشهمیرزادی، سخنران بعدی نشست در مقالهای با عنوان «ایران تنها راه اتصال شرق به غرب» عنوان کرد:
از نقطه نظر باستانشناسی آثاری که در یک گور دسته جمعی در آق تپه پیدا شده حاکی از این است که در سه هزار سال پیش جاده ابریشم کاربرد داشته است. ظروف سفالی کشف شدهای که برخی متعلق به ترکمنستان و ژاپن است این ادعا را اثبات میکند که این آثار به نوعی قابل مقایسه با ظروف سیلک یا سگزآباد در دشت قزوین است. همچنین در تپه سیلک ظروف سفالی داریم که نشان میدهد هخامنشیان در کاشان راهدارخانه داشتند.
این باستانشناس اظهار کرد: اگر دریای خزر را بدون مرز خشکی با خلیج فارس درنظر بگیریم و حدفاصل این دو دریا را مرز آبی تصور کنیم در آن صورت باید گفت مرز خشکی یا جاده ابریشم در این نقطه تمام میشود و برای اتصال غرب با شرق که تنها از طریق ایران در آن زمان ممکن بوده باید دریای خزر را دور زد تا به شرق رسید. در این صورت باید گفت ایران تنها گذرگاه غرب به شرق از طریق جاده ابریشم بوده است و اگر ایران وجود نداشت جاده ابریشم مسدود میشد. ایران در طول مسیر جاده ابریشم شرق را به غرب وصل میکرده است.
جاده ابریشم؛ همزیستی مسالمتآمیز
هادی سلیمانپور، درباره ویژگیهای تاریخی شرق گفت: هویت شرق در دو مرحله حساس از تاریخ با پدیدههای ویژه روبهرو شد که در دوران انقلاب صنعتی، شرق و جاده ابریشم با پدیده جهانی شدن ارزشهای انقلاب صنعتی و اعمال این ارزشها از طرف غرب مواجه بود. در این تعاملها ارزشهای بسیار والایی در جامعه بشری خلق شده است که قابل احترام هستند. ارزشهایی همچون دموکراسی، بازار آزاد، حقوق پایه انسانی (حقوق بشر) و حاکمیت مطلوب است.
رئیس مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه ادامه داد: همه مولفهها ارزشهای غرب هستند که در طول ۴ قرن گذشته توانستهاند نظام جهانی را شکل دهند و آنها را به عنوان ارزشیهای جهانی مطرح کنند. این ارزشها در غیاب ارزشهای شرق صورت گرفتهاند، هرچند ما در شرق و آسیای مرکزی مشابه اینگونه ارزشها را داشتهایم و وقتی از تعاملات فرهنگی در جاده ابریشم سخن میگوییم، همه این ارزشها نمایان میشوند.
وی افزود: امروز براساس ارزشهای موجود جهانی، روابط میان دولتها براساس سود شکل میگیرد، در حالیکه ارزشهای تمدن پارسی، چین و آسیایی و صرفا روابط میان کشورها، اقوام و دولتها باید براساس خیرخواهی باشد. در واقع ارزشهای شرق یعنی آنچه بر خود میپسندیم بر دیگران نیز بپسندیم. ارزشهای شرق ارزشهای والایی هستند و یکی از این ارزشها در جاده ابریشم همزیستی مسالمتآمیز بود. در غیاب این ویژگیها پدیدههایی مثل افراطگرایی، رادیکالیسم و تروریسم رشد خواهند کرد.
سمپوزیوم منطقهای «ایران و جاده ابریشم؛ بستر تبادلات فرهنگی و ارزشهای مشترک» در مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه با همکاری موسسه بینالمللی مطالعات آسیای مرکزی (ایکاس) و مرکز میراث فرهنگی ناملموس آسیا و اقیانوسیه (ایچکاپ) سمپوزیوم منطقهای «ایران و جاده ابریشم؛ بستر تبادلات فرهنگی و ارزشهای مشترک» برگزار شد.