به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ او معتقد است، اگر رسانهها در این موارد اقدامی نکنند، همین اقدام نکردن میتواند عاملی برای زیر سؤال بردن رسانه باشد.
این استاد علوم ارتباطات درباره اظهاراتی که درباره اعدام ریحانه جباری مطرح میشود و اینکه پرداختن بیش از حد رسانهها به موضوع، اصرار خانواده مقتول را بر اجرای حکم قصاص موجب شده است، گفت: اینکه واقعا چنین اتفاقی افتاده یا نه، معلوم نیست. این اظهارات یک فرض است؛ البته احتمال دارد چنین موضوعی اتفاق افتاده باشد، ولی خود من فکر نمیکنم که رسانهها نباید این کار را میکردند.
او در ادامه اظهار کرد: باصرار رسانهها بر اینکه ریحانه جباری بخشیده شود، حال یا از روی انسانیت و بر این اساس که بخشش بهتر از انتقامگیری و کشتن است و یا به هر دلیل دیگری، چیز بدی نبوده است؛ البته این امکان وجود دارد که این تأکیدها این احساس را در اولیای دم برانگیخته باشد که «همه میگویند ببخش. ببخش. انگار ما کار خطایی کردهایم، در حالی که ما قربانی هستیم و عضوی از ما به ناحق و به ظلم کشته شده است. بنابراین ما خطایی نکردهایم. مدام به ما فشار میآورید که ببخشیم. ما نمیخواهیم ببخشیم. حقمان هم هست که نبخشیم.»
علیرضا دهقان
دهقان افزود: ممکن است به لحاظ روانشناسی، چنین چیزی اتفاق افتاده باشد، ولی من نمیتوانم در این قضیه حتی اگر رسانهها زیادهروی هم کرده باشند، بگویم رسانهها خطایی کردهاند. کار رسانه همیشه، مخصوصا در چنین موقعیتهایی، میتواند نتایج خوب یا نتایج بد داشته باشد. مواردی پیش میآید که شما در رسانه نمیتوانید همه را راضی کنید؛ بنابراین بهتر است با نظر گروهی که اکثریت است یا به نوعی وزن بیشتری دارد، یا گروهی که احساس میکنید حق با اوست، همراه شوید. اگر افکار عمومی بسیج شده باشند که بهتر است این خانم بخشیده شود، در واقع رسانه هم دارد با افکار عمومی همراهی میکند. در این قضیه همین طور هم بوده است.
او ادامه داد: آخرین چیزی که من درباره تقاضای بخشیده شدن ریحانه جباری دیدم، تقاضای آقای شجریان بود. تا به حال دیده نشده که شجریان در این جور قضایا دخالت کند. او که یک شخصیت و یک چهره هنری محسوب میشود، احساس کرده بهتر است ریحانه جباری بخشیده شود. این تقاضا را مطرح کرده، هرچند تقاضایش هم پذیرفته نشده است. ولی به هر صورت در این قضایا وقتی میبینیم افکار عمومی نوعی سمت و سو پیدا کرده، بهتر است رسانه هم به این سمت و سو سوق پیدا کند تا اینها همدیگر را تقویت کنند.
این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: وقتی رسانه چیزی میگوید، افکار عمومی هم شکل میگیرد و دوباره همین شکلگیری افکار عمومی و وزن آن بر رسانه تأثیر میگذارد که رسانه احساس میکند دارد کار خوبی میکند. این جریان به صورت متقابل تشدید میشود و ممکن است نوعی اصرار و ابرام در این قضیه از جانب رسانهها دیده شود که واکنش منفی اولیای دم را هم برانگیزد، ولی به نظر من در اینجا نمیتوانیم رسانهها را محکوم یا ملامت کنیم و بگوییم چرا اینقدر اصرار کردهاند.
او ادامه داد: کار رسانهها هم میتواند به یک نتیجه مطلوب برسد و هم میتواند نتیجه منفی داشته باشد. رسانه هم اینجا هدف بدی اختیار نکرده و نمیخواهد یک کار ناحق صورت بگیرد. فقط میخواهد یک نوع فشار فکری و عمومی ایجاد کند که احیانا به نتیجه برسد که اگر به نتیجه میرسید، اتفاق بدی نمیافتاد.
دهقان سپس در پاسخ به این پرسش که رسانهها در مواجهه با چنین مسائلی چه وظیفهای دارند و باید به چه شکلی عمل کنند، گفت: نوعی تضاد در بعضی مسائل مانند این موضوع وجود دارد. یعنی گروهی منتفع میشوند و گروهی دیگر ممکن است متضرر شوند. کمتر پیش میآید که در موضوعات حساسیت و مناقشهبرانگیزی مثل اسیدپاشی یا بخشش یک قاتل، کمکاریِ رسانهها مناسب و مطلوب باشد. نباید گفت چرا رسانهها اینقدر اصرار کردند. شاید هم اگر این اصرارها نبود، عدهای میگفتند چرا رسانهها کاری نمیکنند. مگر نمیتوانند در این قضیه کار کنند و خبر یا گزارش بنویسند؟ اگر کار میکردند، این اتفاقات نمیافتاد. بنابراین باید این جنبه را هم در نظر بگیریم یعنی نمیتوانیم بگوییم رسانه یک جاهایی اقدام نکند، چون همین اقدام نکردن هم دوباره میتواند عاملی برای زیر سؤال بردن رسانه باشد.
او افزود: کار کردن در این باره آسان نیست، ولی معیارهایی مثل معیارِ گروهِ بزرگتر یا معیارِ گروهی که میتواند به حق نزدیکتر باشد، وجود دارد که اگر رسانه در جهت نظر آنها تلاش کند، بهتر است. در زمینه نظر گروههای کمتعدادتر یا گروههایی که از نظراتشان به لحاظ دینی و مذهبی کمتر میتوان حمایت کرد، رسانه بهتر است موضعگیری متعادلی داشته باشد.
این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: چندان روشن نیست که واقعا رفتار اولیای دم به چه علت بوده است. من نمیخواهم این احتمال را رد کنم که اولیای دم به صورت واکنشی عمل کرده باشند و با لجاجت تصمیم گرفته باشند که قاتل اعدام شود، ولی این موضوع نیازمند بررسی دقیقتر و نوعی گزارش پژوهشی است و به این آسانی نمیتوان گفت این تصمیمگیری خانواده مقتول از روی لجاجت بوده است.