به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فارس؛ نشست ویژه خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور صادق آیینهوند رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و حجتالاسلام داود فیرحی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران عصر روز گذشته(6 آبان ماه) برگزار شد.
در ابتدای این نشست صادق آیینهوند درباره مورخان واقعه عاشورا و وضعیت جامعه در دوران معاویه و پیش از قیام امام حسین(ع) گفت: مورخان واقعه عاشورا را از زوایای مختلف بررسی کردند، برخی گفتهاند که مشکلات جهانی تغییر موقعیت را ایجاد کرده است، بنابراین تاروپود هر دوره تاریخی را باید با نگاه جامع، تحلیلی و تفسیری بررسی کرد، برخی مورخان معتقدند که بخشی از ما به تاریخ نگاه سطحی داریم، این امر در انتقال تقابلی قدرت از دوران معاویه تا یزید در مقابل امام حسین(ع) مشاهده میشود، به هر حال همین انتقال قدرت ظاهرش ساده اما در واقع امری پیچیده بود.
وی با اشاره به اینکه باید تغییرات ادوار را بشناسیم، گفت: یکی از این تغییرات در دوران پیش از قیام مسائل جغرافیایی بود، فتوحات زیادی در اسلام صورت گرفته بود از ماورالنهر، بینالنهرین تا دریای مدیترانه در تصرف اسلام و مدینه محل حکومت بود، اما کسی توان مدیریت این همه فتوحات را نداشت، بنابراین خود به خود مدینه از مرکزیت خارج شد و اصحاب همه از آنجا خارج شدند و به مناطق مفتوحه رفتند.
آیینهوند یک تحول دیگر را به لحاظ اقتصادی دانست و توضیح داد: مدینه شهر مصرف کننده شده بود و این خطرناک بود، تمام اموال از فتوحات ایران، شام، رم، مصر و ... بدانجا میرفت، فاتحان نگران بودند، چون مدینه نمیتوانست مرکز اقتصادی باشد، علاوه بر این نسل وارث نیز متولد شده بودند، نسل اول انقلاب که متولیان امت و تحول را ایجاد کردند، نسل دوم تابعین و نسل سوم غایب که هیچ کدام نسلهای قبل را قبول نداشتند و نه صحابه و نه تابعین را میشناختند، حتی بخشنامه چهار مادهای عمر هم نتوانست اینها را به راه بیاورد، این شد که با تلاش بنیامیه عثمان به حکومت رسید.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه اتفاقات جدید نیاز به کسی داشت که گفتمانهای افراد را اجرایی کند و این فرد کسی جز معاویه نبود، افزود: گفتمان معاویه در جامعه جواب داد، بنابراین نسل آن دوره، او را میطلبید، نه افرادی چون پیامبر(ص) و علی(ع)، در کنار معاویه افرادی هم جزو خوارج و ... بودند که تفسیرهای مختلفی از اسلام میکردند، این شکل جامعه در سال 60 هجری بود و این گونه شد که امام حسین(ع) تصمیم به حرکتی اصلاحی در جامعه گرفت.
*معاویه برای پیش بُرد امپراطوری خود، سیاست ماکیاولی در پیش گرفت
آیینهوند در بخش دیگر صحبتهایش با اشاره به اینکه در تاریخ قهرمان معنا ندارد، این شرایط است که قهرمانان را میسازد، گفت: امیر(ع) میفرمود که زمانی بخت باشد، شرایط به انسان رو میکند و برعکس آن هم حاکم است، بنابراین قهرمانسازی با شرایط صورت میگیرد، به طور مثال همه معتقد بودند که قویتر از مروان حمار در آن دوره از حیث قدرت نبوده، وی با این همه جنگجویی و قدرتش در زندگی زیان دید، بنابراین اگر بخت برگردد قهرمانترین فرد هم سرخم میکنند.
وی درباره نگاه جریانات فکری آن دوره توضیح داد: یک جریان راشدین بودند که سنت خلیفه اول و دوم بود، یک گفتمان هم آلزبیر بودند و خوارج هم احمقان زمانه نظیر داعشیها بودند، نگاه غیر مذهبی و سکولار معاویه هم وجود داشت که معتقد بود، اگر کسی از این خط عدول کند فتنه کرده و کلمه فتنه و خروج را وی باب کرد، اولین کسی که کلمه «فتنه» را به زبان آورد، معاویه بود، بنابراین کسی که عدول کند، مجازاتش سیف است! این هم یک گفتمان لائیک (سکولار) است، این گفتمان معتقد بود که با درون و احوال مردم کاری ندارد و برای اینکه امپراطوری سکولار خود را پیش ببرد، سیاست ماکیاولی و فرصتطلبانه را در پیش گرفت.