به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب شهروند امپراتور: ناپلئون در قدرت / Citizen Emperor: Napoleon in Power که 26 نوامبر امسال در 800 صفحه به قیمت 32 دلار راهی بازار شد قسمت دوم سرگذشت ناپلئون است که بعد از انقلاب فرانسه 1789 به قدرت رسیده و محصول هر دو صحنه سیاسی و نظامی فرانسه آن زمان بود.
متولد جزیره کرس تنها 30 سال داشت که با کودتا قدرت را در دست گرفت. به زودی به عنوان یکی از مردان بزرگ تاریخ اروپا – و البته یکی از ترسناکترینها – شناخته شد. به گفته «فیلیپ داوئر» استاد تاریخ دانشگاه نیوکاسل، ناپلئون یکی از اولین سیاستمداران مدرن تاریخ نیز به شمار میرود و یکی از باهوشترینها!
به گفته وی ، بعد از در دست گرفتن قدرت، نشان داد که میتواند هرجومرج پس از انقلاب را مدیریت کند. درواقع، ناپلئون بسیار ماهرانه تصویری امیدوارانه از خود برای مردم فرانسه ترسیم کرده و نسخه پیروزمندانهای برای تاریخ کشورش ارائه کرد و تاکنون نیز بهطور گستردهای در دل مردم خود زنده است و تلاشهای وی پایه افسانههای پایدار گذشته تا حال فرانسه شده است.
اما سؤال اینجاست که همین مردم اگر بهتر وی را بشناسند آیا حاضرند همچنان این طوری از وی طرفداری کنند؟ مثلاً اگر بدانند ناپلئون 20 سل جنگید و یکمیلیون سرباز فرانسوی را طعمه جاهطلبیهای خود کرد؟
البته دیکتاتور ناپلئون امروزه همچنان در فرانسه قهرمان است. از دو بار خودکشی ناموفق وی کسی حرفی نمیزند. طبیعت عبوس وی در عنفوان جوانی و ناامن بودن زنان کنار وی نیز جای خود دارد!
دانشگاه نیوکاسل با تأکید بر جدا کردن افسانه از حقایق از چهره ناپلئون میگوید امپراتور فرانسه برای مطالعه از عینک استفاده میکرده اما در نقاشیهایی که از او کشیده شده، کمتر چنین چیزی را مشاهده میکنید!
وی همچنین تا سن 9 سالگی از آموختن زبان فرانسوی طفره میرفته است (ناپلئون متولد جزیره کرس در جنوب شرق مدیترانه و نزدیک ساردنی ایتالیا بود) و به گفته تاریخنگار دانشگاه نیوکاسل، ناپلئون همیشه لهجه کرسی خود که به ایتالیایی نزدیک است را حفظ کرد.
هرچند چهره رسانهای ناپلئون هدف تحقیق داوئر نبوده اما وی در جلد دوم کتاب سرگذشت ناپلئون این موضوع را به خوبی موشکافی کرده است.
به گفته نویسنده، ناپلئون در دوبهم زنی و دستکاری رسانهای برای نشان دادن چهره موجه از خود استاد مسلم بوده است. امروزه دکتر اسپین ها (مدیران رسانهای رهبران، برگرفته از شخصیت داستانی) و یک دوجین مشاوران رسانهای معمولاً چنین کارهایی میکنند اما آن زمان ناپلئون ، یکتنه با ایدههای شخصی خود دست به چنین کارهای رسانهای میزده است.
داوئر که با جلد اول کتاب خود درباره ناپلئون ، نام خود را در لیست فینالیستهای جایزه نخستوزیری در سال گذشته قرارداد، در جلد دوم سعی کرده تا به اسطورهسازی فرانسویان مدرن از ناپلئون پایان دهد و با برجسته کردن چهره واقعی ناپلئون پشت پرده چهره رسانهای وی، حقایق را به زعم خود برملا سازد!
جلد اول کتاب وی برنده جایزه ملی سرگذشت 2008 شد و جلد دوم با 800 صفحه با روایت قوی و استادانه دنبال شده است.
داوئر این سؤال بزرگ را مطرح میکند که سلطنت ناپلئون چه هزینهای را بر دوش تاریخ گذاشته است؟ بر اساس مستندات گرداوری شده وی در کتاب، 6 میلیون انسان و یکمیلیون سرباز فرانسوی، هزینه پرداختشده برای این امپراتوری بوده است! رقم یکمیلیون تقریباً معادل کشتهشدگان این کشور در جنگ جهانی اول نیز هست!
همچنین یک تا 4 میلیون نفر نیز در جنگهای جاهطلبانه ناپلئون کشته شدند که هم شامل کشتهشدگان در جنگ و هم کسانی که از گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند، هست.
به گفته مورخ دانشگاه نیوکاسل بین 4 تا 5 درصد از جمعیت اروپای آن زمان تحت جاهطلبیهای ناپلئون جان خود را از دست دادند.
اما آنچه ناپلئون از چهره خود به نیکی به یادگار گذاشته تصویری است که به وسیله روزنامهها، به روشورها، کتابها و نقاشیهایی است که محبوبترین راه برای چاپ ارزان و قراردادن این نوع رسانه در دست دهقانان بوده است.
ناپلئون حامی هنر و آثار هنری بود و آنچه من روی
جلد کتابم از ناپلئون گذاشتهام،کاری است اثر ژاک لوئیس دیوید که ناپلئون به وی میگوید که دقیقاً چه میخواهد و او نیز همان چیزی را به تصویر میکشد که امپراتور از وی خواسته است و هنرمند آنقدر روی سوژه کار میکند تا آنچه در تصویر میبینید را خلق میکند.
اکنون تعداد نسبتاً کمی از نقاشی واقعی در پاریس دیدن میکنند اما صدها هزار کپی از این نقاشی وجود دارد که در خانههای فرانسویان وجود دارد.
زمانی که ناپلئون به قدرت رسید حدود 70 روزنامه در پاریس منتشر میشد و در عرض 5 سال این تعداد به 4 روزنامه رسید. ناپلئون در همه آنها را تخته کرد و کسبوکارشان را متلاشی ساخت و بنابراین منبع توزیع اطلاعات بهشدت تحت کنترل قرار گرفت.
ناپلئون برای انجام این کار، به تاریخچه 10 سال قبل رجوع کرد که صدها روزنامه منتشر میشد و این نوع رسانه منبع خشونت و تحریک مردم شده بود و به همین خاطر جلوی آن را گرفت. آن زمان شما میتوانستید در روزنامه مردم را علیه یک سیاستمدار تحریک کرده و از طرفداران بخواهید مخالفان را بکشند و ناپلئون نمیخواست چنین چیزی که در ابتدای انقلاب شیوع پیداکرده بود را دوباره ببیند.
وی در دستکاری رسانههای عصر خود بسیار زیرکانه عمل کرد.
به گفته داوئر، در افسانه ناپلئون، مشکل میتوان به لفظ «قهرمان جنگ» صحت بخشید! چراکه برای پایین آوردن غائله شورش پاریس از اعتبار خود مایه میگذارد و شایعهسازی میکند اما اینکه وی زیر آتش دشمن روی یک پل پرچم فرانسه را با دستان خود حمل میکند فانتزی به نظر میرسد و در حادثه دیگری هنگام کشیدن پرترهای از وی در بالای پل با پرچم فرانسه به 60 متری پایین سقوط میکند و توسط فداییان خود نجات مییابد.
داوئر میگوید از اقدام به خودکشیهای ناپلئون نیز زیاد گفته نشده است. وی دوبار دست به خودکشی میزند: یکبار بعد از سقوط از قدرت در سال 1814 و امضای کنارهگیری خود از سلطنت! و بعد از شکست در جنگ با روسها و ترس از بازداشت توسط قزاقها جام زهر را مینوشد.
در زمان 20 سالگی نیز، زمانی که نه کار داشت و نه پولی اقدام به خودکشی میکند.
وقتی هم که به قدرت میرسد قانونی میگذارد که امروز سیستم فرانسه از بانک گرفته تا سیستم آموزشی از آن تبعیت میکند و آن جدایی کلیسا از دولت بود.
وی فرد توانا و بوروکراتیکی بود و اگر احساس حاشیهای بودن به وی دست میداد، لشکرکشی میکرد و در نقش استراتژیست ظاهر میشد و یک دیپلمات زبردست بود و به گفته داوئر،همیشه در حال جنگ!
«فیلیپ داوئر» جلد دوم سرگذشت ناپلئون را با جنگ واترلو و آخرین جنگ دریایی فرانسه با انگلیس به پایان میبرد و البته خودش میگوید ممکن است فرانسویان این کتاب را که به زبان انگلیسی نوشتهشده است را نخوانند که حیف میشود! آنها صدها کتاب درباره امپراتور خود به زبان فرانسوی دارند و بزرگترین توهین آنها این است که شما را نادیده بگیرند!
(و داوئر با خنده، گپ و گفت خود را با مایک اسکن لون در هرالد به پایان میبرد)