به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ آذر در سومین نشست «آفتاب، آینه، کربلا» که در خبرگزاری کتاب انجام شد، دیدگاههایش را درباره جایگاه ادبیات آیینی در دنیای امروز بیان کرد که در ادامه میخوانید.
نظر شما درباره ادبیات دینی و آئینی چیست و چه شاخصههایی برای آن قائل هستید؟
سخنم را با آیهای از قرآنکریم شروع می کنم که به نظرم این آیه جان مایه ادبیات جاودانه است. مضمون این مفهوم در این آیه از قرآن مستتر است: «ما عندالله خیر و ابقی.» با نظر به این آیه میتوان دریافت هر آنچه به خداوند متصل شود، ماندگار خواهد شد. ماندگاری اشعار حافظ به این دلیل است که به خدا وصل شد. هر شخصیتی هم که به ذات خداوند متصل شود، ماندگار میماند. راز اینکه نهضت امام حسین(ع) هیچگاه کهنگی نمیپذیرد هم در همین نکته نهفته است. در اطراف تایلند مراسمی به نام مراسم «حسا خوانی» برگزار میشود. در آن منطقه، زمانی که بخواهند از آزادی تجلیل شود، این مراسم را برگزار می کنند. هرچند آنها نسبت به شخصیت امام حسین(ع) شناخت کامل ندارند اما او را به عنوان یک آزاده میشناسند و این مراسم را با یاد امام حسین(ع )به عنوان یک شخصیت آزاده برگزار میکنند. درباره شعر دینی باید بگویم شعری است که نهایتش به ذات بینهایت پروردگار متصل میشود. شعر باید آنچنان در ذهن مخاطب رخنه کند که بتواند ذهن او را به آسمان گره بزند و هر آنچه بتواند آدمی را به بینهایت برساند در او ایجاد خرمی میکند. ما امروزه بیش از پیش به شعر آئینی و عاشورایی نیازمندیم زیرا صنعت در دنیای مدرن امروز راه سفر به آسمان را بسته است. شعر شاعران میتواند تا حدودی زیادی این راه به آسمان را بگشاید.
با نگاه به تاریخ شعر مذهبی و آئینی اشعار چند شاعر چون محتشم کاشانی و ایرج میرزا به عنوان قلههای این حوزه شناخته میشوند و بسیار شاخص هستند. کمی درباره ایرج میرزا و شعر او صحبت بفرمائید؟
یکی از شاخصههای مرثیه ایرج میرزا تصویری بودن آن است. وی به زیبایی تمام در 6 بیت نخست شعرش حس و حال خانهای را به تصویر میکشد که عزیزش را از دست داده است و در ادامه این تصویر شاعرانه را با واقعه کربلا پیوند میزند.
رسم است هر كه داغ جوان دیده دوستان/ رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یك دوست زیر بازوی او گیرد از وفا/ وان یك ز چهره پاك كند اشك دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند/ تا تقویت شود دل محنت كشیده را
یك چند دعوتش به گل و بوستان كنند/ تا بركنندش از دل، خار خلیده را
جمعی دگر برای تسلای او دهند/ شرح سیاه كاری چرخ خمیده را
القصه هر كس به طریقی ز روی مهر/ تسكین دهد مصیبت بر وی رسیده را
آیا كه داد تسلیت خاطر حسین/ چون دید نعش اكبر در خون تنیده را
آیا كه غمگساری و اندوه بری نمود/ لیلای داغ دیده ی محنت كشیده را
بعد از پدر دل پسر آماج تیغ شد/ آتش زدند لانه ی مرغ پریده را
بعد از ایرج میرزا به آثار چه کسانی در زمینه مرثیه و شعر عاشورایی میتوان اشاره کرد؟
بعد از ایرج میرزا یک نوآوری در مرثیه عاشورایی داریم و آن یازده بیتی است که حسین مسرور سروده است. او که به «سخنیار» تخلص می کرد، در سال 1347 دار فانی را وداع گفت. این شعر به زعم من جزو آثار شاخص در زمینه ادبیات عاشورایی است. مسرور در مرثیه خویش غروب عاشورا را به بزمی عارفانه تشبیه کرده است:
نکو تر بتاب امشب ای روی ماه/ که روشن کنی روی این بزمگاه
بسا شمع رخشنده تابناک/ ز باد حوادث فرو برده پاک
حریفان به یکدیگر آمیخته/ صراحی شکسته قدح ریخته
به یکسوی ساقی برفته ز دست/ ز سوی دگر مطرب افتاده مست
بتاب امشب ای مه که افلاکیان/ ببینند جان بازی خاکیان
مگر نوح بیند کزین موج خون/ چسان کشتی آورد باید برون
ببیند خلیل خداوندگار/ ز قربانی خود شود شرمسار
کلیم ار ببیند شود دردناک/ عصا بشکند بر سر اب و خاک
مسیحا اگر بیند این رستخیز/ صلیب و صلب را کند ریز ریز
محمد سر از غرفه آرد برون/ به بیند جگر گوشه را غرق خون
این بیت در تشبیهات و توصیفات شاعرانه نظیر ندارد. باید توجه کرد که عرفان یک مسلک یا یک مکتب نیست بلکه به نظر من قالبی هنری است که مضامین دینی و قدسی را می شود در دل آن ریخت. این قالب میتواند حس را بیدار و ذهن را در راستای وجدان انسانی تهذیب کند.
از دورههای مهم تاریخ شعر فارسی دوره صفویه است. به نظر شما شعر در کدام دوره مجددا به شکوفایی رسید؟
از شعر دوره قاجار هم نمیتوان گذشت. تعزیه یکی از دستمایههای هنری برای عزادارها بوده است. پژوهشهای مختلفی درباره تعزیه صورت گرفته است. فرمالیستهای کشورهای مختلف جهان بیش از 60 عنوان کتاب در اینباره نوشتهاند. تعزیه بزرگترین درام فارسی است. این گونه نمایشی با بهرهگیری از شعر، یک فضای دراماتیک حسی را به مخاطبانش منتقل می کند. همه چیز تعزیه اعم از بازیگری و کارگردانی آن توسط خود مردم انجام می شود و محصول آن نیز برای خود مردم است. در تعزیه دوگونه شخصیت اشقیا و اتقیا مقابل هم قرار می گیرند و اتقیا در نهایت پیروز میشوند زیرا باور عموم مردم بر این است که وقتی کسی در راه خدا شکست میخورد این شکست از پیروزی اهمیتش بیشتر است چون این شکست انسان را به خدا وصل میکند.
نگاه شما به حضور تاریخ و سندیت تاریخی در آثار شاعران چیست؟ آیا شاعر موظف است در اثرش به تاریخ وفادار بماند یا میتواند آن را تغییر دهد؟
شعر شاعر با تاریخ فاصله دارد. ما از شعر انتظار برداشت تاریخی و سندی نداریم. انتظاری که از شعر داریم این است که چنان در وجود مخاطب رخنه کند که جان او را به آسمان گره بزند. از ویژگیهای اصیل انسانی احساس خوب او است. اشکی که انسان در راه امام حسین(ع)می ریزد سراسر ارزش و احساس است.
اشکها گوهر هستند و هرکدام یک دریا احترام و ارزش دارند، چرا که از سر خلوص ظاهر میشوند. در حقیقت «شمر» در این مبارزه خود را ترور کرد و ابن ملجم خود را کشت نه امیرالمومنین(ع) را. ما باید به عاشورا به چشم یک حماسه بزرگ مذهبی نگاه کنیم؛ حماسهای که رهآورد آن وصل به خدا است.
نظرتان درباره شعر عاشورایی بعد از انقلاب چیست؟
شعر های مذهبی شعرهای سفارشی و دولتی نیست؛ بلکه شاعران به خاطر دل خود و آرمانهای فطریشان دست به سرودن این شعرها زدهاند؛ این شعرها مانند قصه عشق هستند که از زبان هر کسی آن را بشنوی لذت می بری. شعر دینی یعنی شعری که نهایتش به خدا وصل میشود. وظیفه شعر دینی وصل ما به خدا است. شعری که در این زمینه رقم زده شود در مسیر فرهنگ انسانی گام برمیدارد و میتواند انسانها را به بینهایت وصل کند. به نظرم بعد از انقلاب کسانی همچون قیصر امین پور و علی معلم و موسوی گرمارودی اشعار ارزشمندی را در زمینه شعر دینی سرودهاند.
آیا میتوان شعر انقلاب و دفاع مقدس را ادامه شعر عاشورایی دانست؟
شکی نیست. قطعا شعر انقلاب ما ادامه شعر عاشورایی است. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است و ریسمان این انقلاب به خدا و عاشورا وصل شده. شعر انقلاب از انواع گونههای ادبی است که در زبان و ادبیات فارسی جا برای خود باز کرده است. من در هفته دفاع مقدس هفت برنامه تلویزیونی تولید کردم و تمام تلاشم این بود تا این مفهوم را به مخاطب منتقل کنم و این انگیزه را که شعر دفاع مقدس دارای یک پشتوانه فرهنگی است و عقبه آن واقعه کربلا است. شعر دفاع مقدس کلیدی است برای ساحت اسلام و عاشورا.
از شاخصههای شعر دفاع مقدس این است که از عناصر عاشورایی در گونه شعری بسیار استفاده میشود...
بله. توجه کنیم که چرا به این دفاع میگوییم مقدس؟ به این علت است که جنگ ما از واقعه عاشورا الگو گرفته است. شاعرانی چون قیصر در جان قضیه بودند و جنگ را درک کردند.
به نظر شما در سالهای آتی با سبکی به اسم دفاع مقدس مواجه خواهیم بود؟
به نظر من ما همین الان با سبکی به نام شعر دفاع مقدس مواجه هستیم.
میشود ویژگیهایی را برای آن برشمرد؟
بله. البته ویژگیهای آن در هر دهه فرق میکند، به عنوان مثال در دورهای که جنگ در جریان بود واژههایی همچون تفنگ، خمپاره و ترکش، فراوان در شعر شاعران به کار میرفت اما در دوره بعد از جنگ، کلماتی همچون شهید و مظلوم. جنگ ما واقعا یک حماسه بود. بیشتر حماسههای دنیا براساس اسطوره و خیال و غلو شکل گرفتهاند اما دفاعمقدس ما یک حقیقت محض بود که همه عینا با چشم خود دلاوریها و اتفاقات آن را شاهد بودیم. ایرادی که بر این حوزه وارد است این است که فکر کنیم دوره شعر انقلاب یا دفاع مقدس گذشته. من با این حرف موافق نیستم. این حرف مانند آن است که بگوییم دوره شعر عرفانی گذشته. ملت ما هیچگاه کسانی را که از هستی خود گذشتند تا پا روی ایمان خود نگذارند نمیتوانند فراموش کنند.
در کشور ما جنگ با فاصله کوتاهی پس از انقلاب شروع شد. این اتفاق باعث شد که ادبیات انقلاب زیر سایه ادبیات دفاع مقدس قرار بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟
همه رویدادهایی که در راه خدا رخ می دهند، متحدا یک امر را پیگیری میکنند. بنابراین آنها به هم ربط دارند. کاری که میشود در این زمینه انجام داد این است که مشخصههای آنها را بیان کنیم و به تحلیل درست آنها بپردازیم. ما در زمینه ادبیات دفاع مقدس بیشتر به گردآوری آثار و مکتوب کردن آنها پرداختهایم. این آثار نیاز به پژوهش و تحلیل جدی دارند.
اغراق و خیال از ویژگیهای شعر است. به کارگیری این عناصر در شعر دینی به نظر شما چگونه باید باشد؟
این بهرهبرداری باید با ملاحظه استفاده شود و به گونهای نباشد که منجر به تحریف شود. در جامعه ما مداحان از این نظر که خاندان عصمت و طهارت را مدح میکنند قابل احتراماند اما درباره اشعاری که آنها در سوگواریها به کار میبرند این نیاز به شدت احساس میشود که سازمانهایی به صورت کاملا تخصصی و علمی به کمک بیایند. این مراکز باید با بهره از نظر استادان و پرداختن به فعالیتهای پژوهشی عمیق، به انتشار آثار ارزشمند اقدام کنند و نتایج آن را در اختیار مداحان قرار دهند.