به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سید مهدی شجاعی نویسنده و مدیر موسسه انتشارات نیستان با ارسال یادداشتی به خبرگزاری مهر نسبت به اطلاعات ارائه شده توسط مدیران فرهنگی کشور در ارتباط باحضور او و جمعی دیگر از نویسندگان در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت امسال واکنش نشان داده و برخی از آنها را کذب خوانده است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
از مجموعه گفتگوها و گزارش هایی که توسط برخی از مسئولان، در مورد نمایشگاه کتاب فرانکفورت، انتشار یافته، چنین القاء شده که سفر این بنده و چند تن دیگر از اهالی قلم به نمایشگاه، با همت یا هزینه یا مساعدت یا تسهیلات یا حمایت وزارت ارشاد و مسئولین مربوطه صورت گرفته است.
این یادداشت بی آنکه قصد ارزیابی کیفیت حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت یا صحت و سقم کلیت گزارش های مربوطه را داشته باشد، صرفاً به منظور تکذیب خبر یا گزارش ارائه شده توسط مدیرعامل مؤسسه نمایشگاه های وزارت ارشاد- مندرج در سایت خبرگزاری مهر در تاریخ ۲۷ مهرماه نود و سه- به رشته تحریر درآمده:
سفر اینجانب به نمایشگاه کتاب فرانکفورت، تماماً با هزینه شخصی محقق شده و برای آن، «هیچ مساعدتی» نه از جانب وزارت ارشاد و نه هیچ شخصی و نهاد و ارگان دیگری صورت نگرفته و حتی شاید بتوان گفت ماجرا «به عکس» بوده است.
معنی «هیچ مساعدتی» این است که نه برای اخذ دعوتنامه، نه برای اخذ ویزا، نه برای هزینه رفت و آمد، نه برای هزینه اقامت و نه حتی برای بلیط ورودی نمایشگاه کتاب، نه از این سمت، تقاضایی مطرح شده و نه از آن سمت، اقدامی صورت گرفته، معنی «به عکس» را در بندهای آتی توضیح خواهم داد.
این داستان یعنی، مساعدت نکردن ولی گزارش مساعدت دادن، در مورد چند تن دیگر از دوستان اهل قلم و کتاب هم واقع شده که به این دلیل ناگزیرم به بیان کاملتر مسأله.
مراسم اصلی «روز ایران» در غرفه جمهوری اسلامی ایران، در نمایشگاه فرانکفورت، عبارت بود از رونمایی ترجمه چند کتاب از ایران با حضور نویسندگان کتابها، مترجم این آثار، ناشرشان و مدیر آژانس ادبی مربوطه.
خالقان این آثار آقای هوشنگ مرادی کرمانی بودند و خانم کتایون ریاحی و سیدمهدی شجاعی. مترجم آثار خانم کارولین کراسکری از آمریکا و ناشر آقای افشین شحنه تبار و مدیر آژانس ادبی خانم لیلی حائری.
علاوه بر حقیر، هیچ یک از این عزیزان نیز از کمترین مساعدت وزارت ارشاد برای حضور در نمایشگاه کتاب، برخوردار نبودهاند و همگی با هزینه شخصی در نمایشگاه کتاب و مراسم روز ایران در غرفه جمهوری اسلامی ایران، شرکت کردهاند. [به نظر میرسد که معنی کلمه «به عکس» تا حدودی روشن شده باشد.]
هم من و هم دیگر دوستان حاضر در مراسم، نه از پیش، توقع و مطالبهای داشتیم و نه در پس، شکوه و گلایه و اعتراضی. عادت کردهایم به روال معمول و سنت جاری و تعریف متعارف و اساساً اهمیتی برای مسأله قائل نبودیم و نیستیم و اگر انتشار گزارشهای خلاف واقع، باعث بروز سوء تفاهم نمیشد، از بیان همین توضیحات هم پرهیز میکردیم. علیالخصوص که از تداوم و تنوع فشارهای به ناحق، غیراخلاقی و حزبی و جناحی بر بخشهای سالم و کارآمد وزارت ارشاد هم، کم و بیش باخبریم.
حالا و بعد از روشن شدن مسأله، ممکن است این سؤال در ذهن مخاطبین پدید بیاید که: اگر برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت و امثال آن، عناصر اصلی و محوری مثل کتاب، نویسنده، ناشر و مترجم، حمایت و مساعدت نمیشوند، بودجههای ارزی و ریالی غیرقابل انکار، صرف هزینه سفر و حق مأموریت چه کسانی میشود؟ و اساساً توزیع چنین بودجههایی براساس چه قواعد و ضوابطی صورت میگیرد!؟
درست مثل این که برای حضور در مسابقات جام جهانی، به همه چیز پرداخته شود، جز بازیکنان تیم ملی که باید در زمین بازی کنند!
این البته سؤال خوبی است ولی قطعاً ما مسئول پاسخگویی به این سئوال نیستیم همچنانکه بازیکنان تیم ملی در مثال مفروض.
ما حداکثر دو کار میتوانیم بکنیم. یکی این که خودمان را جای مسئولین مربوطه بگذاریم و پاسخ مستتر در این عملکرد را حدس بزنیم و برسیم به این استدلال ناگفته که:
«بازیکنان تیم ملی که هرطور شده خودشان را میرسانند و هرجا شده اطراق میکنند، چون باید در مسابقه شرکت کنند، باید بودجهمان را صرف ایجاد انگیزه برای کسانی کنیم که خودشان هم دلیلی برای حضورشان پیدا نمیکنند.»
و دوم اینکه به دوستان عالی رتبهمان در وزارت ارشاد پیشنهاد کنیم که گزارش دقیق و شفافی از مسئولین مربوطه طلب کنند و آن را در مرئی و منظر پرسشگران قرار دهند. تا روشن شود که آیا کیفیت حضور امسال ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به واقع تحقق آرزوی چندساله از صاحبنظران بوده است یا صرفاً کسانی که بودجه نمایشگاه را در اختیار داشتهاند و به این سفر مأموریت یافتهاند؟! فایده مهمتر گزارش میتواند این باشد که صاحبنظران، کیفیت حضور امسال را ارزیابی و نقد و بررسی کنند و برای ارتقای سطح حضور و رفع نواقص و اشکالات و برنامهها، پیشنهادها و راهکارهایشان را ارائه دهند.
اهمیت این مسأله قابل قیاس نیست با مسأله پیش پا افتادهای که باعث و بانی نگارش این یادداشت شده است.