به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ عباس کیارستمی به ملاقات زاون قوکاسیان منتقد سینما که مدتی است در بیمارستانی در اتریش بستری است، رفت. این فیلمساز که چندی پیش برای برگزاری یک کارگاه آموزشی به اتریش سفر کرده بود، در جریان این سفر به دیدار قوکاسیان در بیمارستان رفت.
فرهاد ورهرام دیگر هنرمند مستندساز که او هم در اتریش بوده است، روایتی از این ملاقات و حال و روز این روزهای قوکاسیان را در اختیار بخش سینمایی ایسنا گذاشت.
او در این مطلب نوشته است: «زاون قوکاسان سالها است به عنوان منتقد در فستیوال ویناله که هر سال در آبان ماه در اتریش برگزار میشود، شرکت میکند.اما امسال در زمانی که قرار بود به وین بیاید و همانند سالهای گذشته در سانس های پیاپی روی صندلی سینما از دیدن فیلم لذت ببرد، در روی تخت بیمارستان «آ - کا - ها»ی وین بستری شد.
اول شهریور به اتریش سفر کردم و میدانستم قرار است زاون برای یک عمل جراحی راهی اتریش شود. نیمه دوم شهریور زاون به وین آمد و سریعا بستری شد. روزی که قرار بود او را عمل کنند به بیمارستان رفتم، عمل انجام شده بود او را به بخش ویژه منتقل کرده بودند. ظاهرا عمل با موفقیت انجام شده بود و غدهای هشت کیلویی را از شکمش خارج کرده بودند. دیدن او میسر نشد و یادداشتی برایش نوشتم و به پرستار دادم و در طول سفرم حال او را جویا بودم.
پس از بازگشت از سفرم تقریبا یک روز در میان به ملاقاتش میرفتم. روحیهاش خوب بود و مثل همیشه ظاهری خندان و عرق کرده داشت و گاه گاه پلکهایش را میبست. تنها خواهرش از آمریکا آمده بود و با دو خاله مهربانش تمام مدت در بیمارستان حضور داشتند. هنرمندان و دیگر ایرانیان مقیم وین زاون را خوب میشناسند و حضور او در زمان برگزاری جشنواره ویناله،جمع دوستانش را پر رونقتر میکند. در کوچک ترین فرصتی که پیش می آید با کیفی سنگین و آویزانش که مملو از کاتالوگ و بروشور فیلم است با دوستان وینیاش قرار مدار میگذارد. در مدت اقامتش در وین تا آنجا که مقدور باشد ازکارهای هنری شهر مطلع می شود. با هنرمندان ایرانی مقیم وین از نسل گذشته و نسلی که در اتریش بزرگ شدهاند مصاحبه و بحث و گفتگو میکند.
پس از عمل تا چند روز پیش که عازم ایران بودم همچنان شکمش باز بود و هر دو روز یک با او را برای شستشو به اتاق عمل میبردند که برای او سخت ترین دوران بیمارستانش محسوب میشد. تا بیش از یکماه بعد از عمل کادر پزشکی و فامیل و دوستانش نگران بودند.
غده بر روی رودههایش منفذهایی را ایجاد کرده بودند که پزشکان احساس خطر میکردند. روزها با نگرانی سپری میشد تا اینکه در اواسط آبانماه به بخش منتقل شد. ظاهرا در اثر مراقبت شدید پزشکی و مرور زمان که ممکن است تا چندین ماه طول بکشد احتمالا سوراخهای روده ترمیم خواهند شد.
با اینکه در بخش ای سی یو ملاقات باید انجام شود، ولی دیدار دوستانش در وین که گاه با تذکر کارکنان بخش همراه بود و تلفنهای مکرر از ایران و دیگر کشورها تمامی نداشت.
در بدترین شرایط فکر و ذکرش سینما بود، دوستان اخبار سایتهای سینمایی را برای او از اینترنت پرینت میگرفتند. وقتی به بخش منتقل شده بود سعید خان منافی رکوردری کوچک با گوشی برایش برده بود و روزی چند فیلم میدید. درباره جشنواره فیلم «کوهستان» که در همان دوران بستری او در شهری نزدیک مونیخ برگزار شده بود و من در آن شرکت کرده بودم چندین سئوال نوشته بود تا به آنها جواب دهم تا در سایتی یا مجلهای در ایران چاپ شود. نگران کتابهایش بود که قرار است در ایران چاپ شوند. روزی به من گفت به ناشرم بگو که دوست دارم کتابم را قبل از مرگم ببینم و من پیغامش را به ناشر رساندم.
زاون واقعا عاشق سینما است و در این مورد اطوار ندارد و زندگی عمومی و خصوصیاش وقف علاقه مندی به سینما شده و از این همه فعالیت وکوشش برای خودش کیسهای ندوخته است.
روزی در بیمارستان آقای هواردز و آرش ریاحی به ملاقاتش آمده بودند. هواردز مدیر سابق جشنواره ویناله و مدیر فعلی موزه فیلم وین که یکی از معتبرترین موزههای فیلم اروپا است. آرش هم کارکردان جوانی است که در وین بزرگ شده و تا کنون فیلمهایی موفق ساخته است. آرش هر چند روز تعدادی فیلم برای زاون میبرد و او را در جریان برگزاری جشنواره ویناله قرار میدهد. به جز گروه زیادی از دوستان و علاقه مندان زاون، هنرمندان ایرانی مقیم وین به خصوص بهروز حشمت و سعید منافی و گیلانی در تمام مدت که هنوز هم ادامه دارند در کنار تخت او حضور داشتند.
بستری زاون در وین مصادف بود با جایزهای هنری مهمی که رییس جمهور اتریش به آقای عباس کیارستمی اهدا کرد. آکادمی فیلم وین با همکاری میشاییل هانکه و سعید منافی مستندساز ایرانی مقیم وین در مدت اقامت آقای عباس کیارستمی در اتریش یک ورک شاپ به مدت سه روز برگزار شد. آقای عباس کیارستمی که از حال و روز زاون باخبر بود در بیمارستان به ملاقات او رفت.
سلامتی او را آرزو داریم، دوستان او، سینما دوستان و بچههای مهربان اصفهان منتظر زاوناند تا هرچه زودتر به ایران باز گردد.»
فرهاد ورهرام