به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایلنا؛ «دشمنان یک داستان عاشقانه» نوشته آیزاک باشویس سینگر، نویسنده لهستانیالاصل، با ترجمه احمد پوری و به همت انتشارات باغ وارد بازار شد.
احمد پوری به خبرنگار ایلنا درباره این کتاب گفت: این اثر، درگیریهای روحی یک فرد پس از جنگ دوم جهانی را به تصویر میکشد. این شخص که از دست نازیهای فرار کرده و سه سال در انباری پنهان شده بود، بعداز اتمام جنگ به یکسری درگیریهای روحی دچار میشود.
او از کتاب«خاطرات پابلو نرودا» سخن گفت که کار ترجمه آن هنوز به پایان نرسیده و قرار است انتشارات چشمه آن را منتشر کند.
این مترجم ضمن بیان اینکه مترجمان جوان خوب کار میکنند؛ افزود: در ترجمه هم مثل دیگر زمینهها شاهد آثار خوب، متوسط و شتابزده هستیم. این ماراتن از قدیم وجود داشته است. ممکن است نویسندهای نوبل بگیرد و یا اتفاق خاصی برای یک کتاب بیفتد مثلاً اینکه فیلمی از روی آن ساخته شود؛ آن وقت است که ناشران برای هرچه سریعتر ترجمه کردن به سمتش هجوم میبرند.
پوری در رابطه با قانون کپی رایت گفت: واقعیت این است که کپیرایت مسئله پیچیدهای است. اگر دولت از قانون کپیرایت حمایت نکند و ناشر مجبور باشد تمام حق و حقوق اثر را بپردازد؛ قیمت کتاب خیلی بالا میرود؛ مگر اینکه قوانینی وجود داشته باشد و دولت سوبسیدهایی برای این موضوع بپردازد. اما خود این موضوع هم به گونهای خطرناک است. اگر دولت بخواهد آثار را مورد نظارت قرار دهد، یک کتاب باید از فیلترهای زیادی بگذرد. اگر بتوانیم به قانون کپیرایت برسیم از یک نظم جهانی پیروی کردهایم که این بسیار خوب است اما تبعاتی که این قانون برای نشر ایران به بار میآورد؛ کم اهمیت نیست.
این مترجم در رابطه با تفاوت ممیزی روی آثار تألیفی و ترجمه اعلام داشت: من در این مورد که آیا ممیزی روی آثار تألیفی بیشتر است یا ترجمه؛ آمار دقیقی ندارم اما منطقا میتوان فهمید وقتی کسی تألیف میکند درباره محیط و مردم اینجا مینویسد و این تفاوت دارد با یک نویسنده خارجی که در رابطه با محیط خود و مردم خودش مینویسد. طبیعتا وسواس روی آثار تألیفی بیشتر است.
پوری با اشاره به اینکه پایین آمدن سرانه مطالعه یک پدیده جهانی است، گفت: اگر در اروپای قدیم، صد واحد کتاب خوانده میشده، امروز این صد واحد به پنجاه واحد کاهش پیدا کرده است. اما در ایران قدیم اگر بیست واحد کتاب خوانده میشده امروز به هشت یا ده واحد رسیده است. اینکه ما با وحشت میبینیم فرهنگ کتابخوانی در جامعه کاهش یافته است، باید بدانیم که ما از ابتدا در این زمینه عقب بودیم و این هجوم جهانی اینترنت و دیگر رسانهها طبیعتا آن را کمتر هم کرده است.
او افزود: زیاد امیدوار نیستم که در هجوم اینترنت بتوان به شکل کلاسیک، کتابخوان تربیت کرد. اینکه چرا جوانان در اینترنت هم به دنبال کتابخوانی نیستند برمیگردد به اینکه اینترنت، به مخاطبانش چه خوراکی میدهد. جوانان به دنبال خوراک لذیذتر میروند. اگر آثار خوب در اینترنت قرار بگیرد حتماً مخاطب به دنبال آن میرود. به شرط آنکه این آثار با توجه به وضعیت روز جوانان و نیازهای آنان نگاشته شود.