به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ به مناسبت هفتادمین سال درگذشت میرزا حسن رشدیه، موسس مدارس عمومی در ایران، سرای ایرانشناسی با همکاری سرای اهل قلم، نشستی با عنوان «میرزا حسن رشدیه و بدایهالتعلیم» با حضور نصرالله صالحی، پژوهشگر تاریخ و محسن جعفریمذهب، عضو هيات علمي سازمان اسناد و كتابخانه ملي سهشنبه ۱۸ آذرماه در موسسه خانه کتاب برگزار كرد. در این نشست «بهدخت رشديه» نوه مرحوم ميرزا حسن رشديه نیز حضور داشت. متن سخنرانی وی را اینجـــابخوانید.
صالحي در ابتداي اين نشست، رشديه را شخصي كه براي معارف و تربيت جديد ايران نقش بسیاری داشته، معرفي كرد و گفت: رشديه در تبريز به عنوان طلبه در مكتبخانه و با شرايط آموزش ابتدايي و بسيار سختگيرانه و آزاردهنده آموزش ديد و درصدد رفتن به نجف براي ادامه تحصيل و رسيدن به مقام اجتهاد بود اما سر از استانبول و ايروان درآورد و به جاي قرار گرفتن در مسير حوزه مقابل شیوه تعلیم حوزويان ايستاد.
آذربايجان، مهد اولينها در كشور
وي افزود: دروازه آشنايي ايران با فرهنگ و تمدن غرب، قفقاز و استانبول بوده و در اين راه گيلان و بهویژه آذربايجان نقش مهمي داشتند. به همين دليل در تاريخ جديد ايران بسياري از اولينها در آذربايجان و تبريز شكل گرفتند و بعد از آنجا به ساير نقاط رفتند.
صالحي بيان كرد: اولين روزنامه فارسي زبان چاپ خارج از كشور و روزنامههاي تركي و عربي به تبريز ميرسيد و بسياري با مطالعه آنها با دنياي جديد آشنا شدند. يكي از دلايلي كه رشديه را نيز متحول كرد كه به جاي حوزه علميه به امپراتوری عثماني برود، مطالعه روزنامههاي اختر و ثريا بود.
اين پژوهشگر افزود: رشديه تلاش بسياري براي راضي كردن خانواده در سفر او به استانبول و قاهره كرد تا با مدارس و تعليم و تربيت جديد آشنا شود. در آن دوره تاريخي فرانسه و انگليس مدارس جديدي را در كشورهاي مصر و عثماني تاسيس كرده بودند و رشديه درصدد آشنايي با اين مدارس بود.
وي با بيان اينكه مسير زندگي رشديه از تحصيلات ديني به تحصيلات جديد تغيير پيدا كرد، گفت: او رسالت باب كردن مدارس جديد در ايران را احساس كرد اما چون در ايران موقعیت مهيا نبود، به ايروان كه مسافران زياد ايراني به آن رفت و آمد ميكردند، رفت و مدارس به شيوه نوين را تاسيس كرد.
تاسيس اولين مدرسه به سبك جديد در تبريز
صالحي توضیح داد: ناصرالدين شاه قاجار در بازگشت از فرنگ در ايروان متوجه تاسيس چنين مدرسهاي توسط يك ايراني شد و با رشديه ملاقات کرد. او از رشديه براي انجام چنين كاري در ايران دعوت به عمل آورد اما خلف وعده کرد. اين حركت رشديه را مايوس نکرد و او بعد از چند سال اولين مدرسه به سبك جديد را در تبريز تاسيس کرد.
اين پژوهشگر تاريخ هدف مرحوم رشديه را ايجاد مدارس و شيوه تعليم و تربيت به سبك جديد و تاسيس مدرسه دارالمعلمين عنوان كرد و گفت: رشديه در سالهاي نخست كار خود با مخالفتهاي شديدي روبهرو شد كه منجر به تخريب مدارس هم شد اما او از كار خود مايوس نشد و بعد از مدتي به قفقاز و مشهد رفت ولی در مشهد هم داستان تخريب مدارس اتفاق افتاد.
وي اضافه كرد: رشديه بعد از بازگشت از تبريز بارها مدرسه تاسيس كرد اما هر بار با تخريب آنها روبهرو ميشد تا جايي كه يك بار براي تخريب يكي از اين مدارس كه ۳۰۰ دانشآموز در آن قرار داشت، از بمب استفاده شد. رشديه با ديدن اين صحنه خنديد و گفت: «روزي به تعداد اين آجرها، مدرسه در ايران ساخته ميشود.»
ساخت سه چهارم از مدارس كشور توسط خيّران مدرسهساز
صالحي ادامه داد: در حال حاضر نيز ساخته شدن مدارس در كشور به شكل جرياني همگاني ادامه دارد. نهضت مدرسهسازي در كشور توسط خيران مدرسهساز ادامه دارد و سه چهارم مدارس ساخته شده بعد از انقلاب توسط خيران بوده است.
اين تاريخپژوه با بيان اينكه بخشي از اين خیران در خارج از كشور زندگي ميكنند، گفت: مدارس ساخته شده در سطح دانشگاههاي كشور، هوشمند و پيشرفته هستند. درحال حاضر خيران مدرسهساز در استانهاي مختلف و در كشورهاي عراق، قفقاز و امارات مدرسه ميسازند. اين نهضتي است كه توسط رشديه پايهگذاري شد و تاكنون ادامه پيدا كرده است.
ایرانیها نسبت به مفاخر بياعتنا هستند
صالحي مردم ايران را نسبت به مفاخر بي اعتنا دانست و گفت: رسانه ملي بايد نسبت به شناسايي چنين شخصيتهايي اقدام كند اما در اين باره كمتر کوشش میکند. اكنون كمتر دانشآموزي نام رشديه را شنيده درحالي كه او پدر تربيت جديد در ايران است.
وي به تعصب نداشتن رشديه نسبت به زبان آذري اشاره كرد و افزود: او آموزش علوم جديد به زبان فارسي را رايج كرد. آنچه باعث پاسداشت ايران شده، عناصر هويت ملي اين سرزمين است و يكي از آن عناصر زبان فارسي است هرچند كه تمام زبانها محترم هستند.
رشديه علاوه بر ساخت مدرسه، محتوا هم توليد ميكرد
سخنران اين نشست كار رشديه را نه تنها فيزيكي بلكه توليد محتوا نيز دانست و بيان كرد: او علاوه بر ترويج روش نوين آموزش الفبا در مدارس، كتابهاي متعددي نيز در اين زمينه نوشته است. امروز فقط به ساخت مدرسه توجه ميشود و خيران به محتوا ورود نميكنند درحالي كه رشديه در اين زمينه ايده و نظر داشت.
صالحي با يادآوري دوباره اينكه به مفاخر در كشور بيتوجهي ميشود، افزود: اين كمتوجهي در مدارس ما هم استمرار پيدا كرده است. اما امروز دنياي ديجيتال و رسانه است و حتما افراد چه در داخل و يا حتي در خارج از كشور از طريق خبرگزاريها پي به برگزاري چنين نشستي خواهند برد.
وي بيان کرد: در گذشته دارالفنون كه يكي از مهمترين مراكز آموزش به شيوه جديد بود، به صورت نامناسبی نگهداري ميشد اما ما بايد در احياي آن بكوشيم.
اولین آشنایی ایرانیان با چاپ، روزنامه و کتاب
محسن جعفري مذهب، ديگر سخنران اين نشست سخنانش را اینگونه آغاز کرد:
ما كتابداران، ما كتابخوانان، ما خانه كتابيها، ما كتابخانهايها، ما
شهر كتابيها، ما باغ كتابيها، ما نويسندگان، مترجمان، ويراستاران،
مصححان، منتقدان، فروشندگان و... كتاب، مديون كساني هستيم كه كتاب را
به ما دادند، براي ما نوشتند، براي ما چاپ كردند، خواندن و نوشتن را به
ما آموختند، كتابهايي براي آموختن خواندن و نوشتن براي ما نوشتند، كساني
را براي آموختن خواندن و نوشتن به ما تربيت كردند، مدارسي براي آموختن به
ما ساختند، وگرنه ما هيچ نبوديم و امروز درباره يكي از آنها گرد آمدهايم. «ميرزا حسن رشديه»
جعفري مذهب در اين نشست به آموزش عمومي قبل از دوران قاجاريه در ايران اشاره كرد و گفت: در گذشته آموزش عمومي در ايران رايج نبود و آموزش به شكل حوزوي و به صورت محدود و خصوصي وجود داشت.
وي اضافه كرد: اولين آشنايي ايرانيان با چاپ، روزنامه و كتابهايي كه اروپاييها درباره ايران نوشته بودند، از هند، مستعمره انگلستان بود كه اين آشنايي بهرهاي به دنبال نداشت.
جعفريمذهب ادامه داد: بعد از جنگهاي ايران و روس كه باعث پرداختن غرامت زياد توسط ايران شد، به كمبود دانش و فرهنگ در كشور پي برده شد و عباس ميرزا، عدهاي را براي ديدن دورههاي آموزشي به اروپا فرستاد تا تكنيكهاي جديد را بياموزند. به دنبال آن و در سال ۱۲۳۳ دستگاه چاپ جديد وارد تبريز و كتاب رساله جهاديه منتشر شد.
دارالفنون به تقليد از دولت عثماني ساخته شده است
وي تاسيس مدرسه دارالفنون را به تقليد از دولت عثماني دانست و بيان كرد: دارالفنون و كتابهاي درسي آن عينا تقليدي از نمونه عثماني بود. حتي روزنامه وقايع اتفاقيه نيز از نظر طراحي صفحات، سايز خطوط، لوگو و تعداد از روي روزنامهاي كه در عثماني منتشر ميشد، تقليد شده بود.
جعفريمذهب آموزش جديد در ايران را داراي ابعاد دولتي و غير دولتي خواند و افزود: دارالفنون، معلمان، روزنامه و چاپخانه شاخه دولتي آموزش نوين در ايران بودند و بخش غير دولتي هم سعي داشتند با روزنامهنويسي، تغيير خط و تغيير قانون در اين راه گام بردارند.
روسيه و عثماني آموزش به شيوه نوين را به ايرانيها ميآموختند
این عضو هيات علمي سازمان اسناد و كتابخانه ملي افزود: از داخل ايران كساني براي ديدن آموزش به روسيه (مسلمانان روسي) و عثماني رفتند و از آنجا معلم وارد كردند.
وي با بيان اينكه دولت عثماني در تلاش براي گسترش مدارس و چاپ نشريه بود، گفت: يكي از شاخصترين افراد متاثر از عثماني شخصي به نام «اسماعيل گاسپيرينسكي» بود كه روزنامه «ترجمان» را منتشر كرد. ويژگي اين روزنامه اين بود كه تركهاي مناطق مختلف ميتوانستند مفهوم اين روزنامه را درك كنند.
جعفريمذهب افزود: بسياري از مسلمانان روسيه براي آموزش به عثماني و روشنفكران روسي بعد از عثماني به بيروت و مصر رفتند. اين افراد در زمينه ايجاد و تعليم مدارس جديد آموزش ميديدند و دربازگشت به كشور خود چنين مدارسي را افتتاح ميكردند.