شناسهٔ خبر: 25960 - سرویس دیگر رسانه ها

عسگرپور: نمی‌توان آرمان‌ها و واقعیت‌ها را باهم مخلوط کرد

بعضی از کسانی که تریبون دارند گفتند آرمان‌ها و واقعیت‌ها را در یک مخلوط کن می‌ریزیم و همه چیز درست می‌شود درصورتیکه جامعه باید آمادگی آن را داشته باشد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایلنا؛ فیلم «میهمان داریم» ساخته محمدمهدی عسگرپور در باشگاه فیلم فرهنگسرای اندیشه نمایش داده شد و سپس نشست پرسش و پاسخ با حضور عوامل فیلم برگزار شد.

عسگرپور در این نشست گفت: طرح اولیه فیلم را منوچهر محمدی به من پیشنهاد داد.‌‌ همانجا هم می‌خواست نظرم را بگویم. من هم گفتم نظرم مثبت است و پروژه شروع شد. سه ماه و نیم صرف فیلم نامه شد و همزمان پیش تولید هم پیش می‌رفت. چون باید خانه‌ای مطابق با آنچه در نظر داشتیم آماده می‌کردیم. درباره چگونگی انتخاب این داستان هم باید بگویم بخش زیادی از ما دوره‌ای را که به انقلاب و جنگ برمی گردد تجربه کرده‌ایم. بخشی از تجربه‌های ما به نسل بعد هم منتقل شد و بخشی از آن نه. جنگ ما شبیه هیچ جنگی نبود.

وی ادامه داد: هیچکدام از رزمندگان ما که از کشورشان دفاع می‌کردند ریالی دریافت نمی‌کردند و این اولین تفاوت جنگ ما با جنگ‌هایی است که در دویست سیصد سال اخیر روی داده است. در این جنگ البته با واقعیت‌هایی هم روبه رو شدیم که از‌‌ همان زمان شروع شد و تا امروز ادامه دارد. معمولا ملت‌هایی که این دوره آرمان گرایی را پشت سر می‌گذارند و نمی‌توانند از پس واقعیت‌های بعد از آن بربیایند ملت‌های موفقی نیستند. در اینجا هم بعضی از کسانی که تریبون دارند گفتند آرمان‌ها و واقعیت‌ها را در یک مخلوط کن می‌ریزیم و همه چیز درست می‌شود. در صورتی که جامعه باید آمادگی آن را داشته باشد.

عسگرپور افزود: اساس طرح فیلم «میهمان داریم» هم همین بود. برای نمایش این ایده باید سراغ بهترین کسانی می‌رفتیم که می‌توانستند آن را منتقل کنند. یعنی خانواده جانبازان و شهدا.  همه جانبازان هم یک شکل نیستند. وجوه مشترک دارند اما همه شبیه هم نیستند. من با جانبازان قطع نخاعی زیادی صحبت کردم. در بین آن‌ها رفتار‌ها و شخصیت‌های زیادی وجود داشتند. ولی اینکه چرا ما سراغ این مدل شخصیتی رفتیم دلیلش‌ است که می‌خواستیم شخصیتی را نشان دهیم که در این تقاطع گرفتار شده و مسئله دارد.

وی افزود: می‌خواستم خانواده‌ای را نشان دهم که با یک جانباز زندگی می‌کند. خانه‌شان توسط ساخت خانه‌ای دیگر در کنار آن در حال تخریب است. حالا در این میان گفته می‌شود که قرار است میهمان بیاید و تصمیم می‌گیرند خانه را بازسازی کنند. سه نفر از اعضای خانواده هم که شهید شده‌اند به کمک آن‌ها می‌آیند یا می‌توانیم بگوییم پدر و مادر و رضا که جانباز است پیش آن‌ها می‌روند. در هر صورت جمع شدن آن‌ها چیزی بود که من می‌خواستم نشان دهم. دیگر تماشاگر خودش باید فکر کند که مه‌مان کیست.

عسگرپور در جواب یکی از حاضرین که از تلخ بودن فیلم و اینکه با مرگ خانواده پایان می‌گیرد صحبت کرد؛ گفت: بعضی‌ها ممکن است فکر کنند خانواده مرده‌اند. بعضی‌ها هم این برداشت را دارند که سه فرزندی که شهید شده‌اند به خانه آمده‌اند. من تلاش کردم که هر دو گزینه به صورت فعال در ذهن تماشاگر وجود داشته باشد. حتی اگر نظریه مرگ خانواده را هم قبول کنیم باز هم فیلم تلخ نیست. چون اگر قرار است با مردن اتفاق بهتری برای آدم بیفتد هرچه زود‌تر بهتر.

بهروز شعیبی هم درباره این نقش و اینکه چطور به آن دست پیدا کرده؛ گفت: وقتی قرار است در فیلمی بازی کنید اولی مرجع شما برای رسیدن به نقش فیلمنامه است و بعد کارگردان. درمورد این نقش البته لازم بود که جانبازانی را که شرایطی مشابه رضا در فیلم داشتند را ببینم و متوجه سختی‌هایی که می‌کشند بشوم. بنابراین دیدار با آن‌ها و تمرین با گروه و راهنمایی‌های آقای عسگرپور برای من در رسیدن به این نقش بسیار موثر بود.

سهیلا گلستانی دیگر بازیگر فیلم هم درباره حضورش در این فیلم این طور توضیح داد: فکر می‌کنم مهم‌ترین بخش بازیگری مرحله انتخاب است. زمانی که فیلم نامه را گرفتم قرار شد دو سه روز دیگر اعلام کنم که در فیلم هستم یا خیر. اما‌‌ همان بعداز ظهر که فیلمنامه را تمام کردم تماس گرفتم و گفتم هستم. بعداز مرحله انتخاب باید خود را به کارگردان سپرد و اجازه داد که هدایت کند. درواقع فیلم نامه و کارگردان نقشه راه هستند و اگر غیر از این باشد یعنی کار ایراد دارد. عواملی که در این فیلم حضور داشتند و همین طور تفکری که پشت کار بود به من این اطمینان را می‌داد که با تمام انرژی‌ام در اختیار کار باشم. چیزی که در هرکاری برای من مهم است این است که به جان مردم بنشیند و در مورد این کار این اتفاق افتاده است.

منوچهر محمدی با اشاره به انتقاداتی که گروهی از نحوه نمایش جانبازان در این فیلم می‌شود؛ گفت: لجبازی شخصیت رضا در این فیلم و تلاطم او تنها یک بحران روحی گذراست. هرکس دیگر هم ممکن است دچار این بحران شود. اینکه چطور از این بحران می‌گذرد مهم است. نمی‌توانیم در فیلم جانبازی را نشان دهیم که هیچ واکنشی به شرایطش ندارد. آنچه در این فیلم می‌بینیم این است که چطور این شخصیت که سال‌ها گرفتار مشکل است می‌تواند بر آن فایق آید.