به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ مراسم رونمایی از ۱۰ عنوان فیلمنامه های سید مهدی شجاعی عصر دیروز با حضور شجاعی و منوچهر محمدی، سید رضا میرکریمی، رسول صدرعاملی و نصرالله قادری در قالب سومین جشن کتاب خبرگزاری مهر برگزار شد.
در این مراسم سید رضا میرکریمی کارگردان سینما نیز در سخنانی اظهار داشت: آدمها دو دسته اند دسته اول تشنه گفتن هستند و دسته دیگری افرادی هستند که ما تشنه شنیدن از آنهاییم. گروه اول بسیار می دانند و گروه دوم بسیار می فهمند. گروه اول اهل خواندن هستند و گروه دوم اهل دیدن. در گروه نخست مخاطب انتخاب می شود اما در گروه دوم مخاطب است که انتخاب می کند. به اعتقاد من اقای شجاعی جزو دسته دوم است افرادی که کتابهای زیادی دارند و حرفهای زیادی. اما وقتی به دنیای آنها نزدیک می شویم متوجه می شویم که روح آنها بسیار بزرگتر از آن چیزی است که نوشته اند تا جایی که می فهمیم نخواسته اند حرف زیادی بزنند.
میرکریمی ادامه داد: آقای شجاعی اهل نسخه پیچیدن نیست او با استغنا حرف می زند. آن زیبایی که دوست داریم در یک متن بخوانیم و بشنویم تقدیممان می کنند. به نظر من بخش کوچکی از تجربه او در کتابهایش وجود دارد و این مسئله ای است که باید مورد توجه ما قرار دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه دو جریان افراطی امروزه دامان جامعه ما گرفته است گفت: یک جریان به ظاهر بنای ناسازگاری با اعتقادات دینی ما را دارد و نگاهش متعصبانه و متفکرانه و حق به جانب است و جریان دیگر سعی می کند با اعتقادات دینی مردم کاسبی کند. در این میان این دو جریان که شکاف بزرگی را ایجاد کرده اند هنوز چیزهایی است که ماند یک چسب ما را به هم وصل می کندمنظور نگاههای مستقلی است که در پی وصل کردن و رحمانی نگاه می کنند، نگاههایی که مخاطب انتخابشان می کند نگاههایی که هر دو حرف را می شنوسند و البته در این برزخ تنها هستند.
میرکریمی ادامه داد: البته به نظر من تنهایی معنوی حاصل بودن در چنین فضایی است که لذت زیادی دارد آدمهایی که در چنین وضعیتی قرار می گیرند هیچ وقت از گذشته اشان پشیمان نیستند وقتی پای صحبت شان می نشینی دریایی از تجربیات معنوی را به تو وصل می کنند و به نظر من سید مهدی شجاعی مصداق چنین دسته ای است و این را می توان در همه حرفهای او خواند و فهمید.
میرکریمی در ادامه با اشاره به خاطره دیدار خود، شجاعی و مجید مجیدی و یک عالم بزرگ دینی گفت: در آن جلسه آقای شجاعی سئوالی را پرسید که خودش جوابش را می دانست اما به اینکه ما هم جواب آن را بدانیم آن را مطرح کرد. آن سئوال این بود که وقتی ما می خواهیم راجع به ائمه کار کنیم باید به کدام بخش آن بیشتر بپردازیم. پاسخ آن عالم این بود که باید به اشتراکاتی پرداخته شود که همه دنیا آن را بفهمند چیزهایی که فطرت همه انساها را نشانه می گیرد و آنها را به یک ازادی معنوی می رساند. نباید تعصب به روایات شیعی خود داشته باشیم و چیزی را بیان کنیم که دست نیافتنی باشد.
وی در پایان گفت: به نظر من آقای شجاعی باید کمی از تنهایی و خلوت خود دور شود و وقت بیشتری برای جمع بگذارد چون مخاطبان زیادی تشنه شنیدن و خواندن آثار او هستند.
آخرین سخنران بخش نخست این نشست نصرالله قادری بود. این نویسنده و کارگردان تئاتر در سخنان خود شجاعی را مسلمانی نامید که در نوشتن به روی اعتقادات خودش پافشاری می کند و افزود: هنرمند کسی است که صاحب دیدگاه باشد. حسن آقای شجاعی این است این صاحب دیدگاه بودن خصلت او است و چون خصلتش است نمی توان بگوییم که نقطه قوتش نیز هست چون این موضوع در او درونی شده است. در عین حال به نظر من نقطه قوت آقای شجاعی تکنیک او است.
وی ادامه داد: نوشتن امری است که معمولا در خلوت انجام می شود و به همین خاطر است که ما در ایران مدرسه ای برای تعلیم نوشتن نداریم اما آقای شجاعی توانسته فیلمنامه نویس هایی را تربیت کند که گروهی بنویسند و البته خودش هم در این کار چیره دست است با این حال یکی از انتقادات من از ایشان همین مسئله است که خودشان را بیش از اندازه خرج می کنند.
وی ادامه داد: فیلمنامه های آقای شجاعی از این منظر که به محتوا می پردازد قابل توجه است محتوا وقتی ارزش دارد که شکل درستی داشته باشد و این شکل درست همان تکنیکی است که ایشان در نوشتن دارد.
قادری همچنین گفت: به لحاظ تکینیک کار آقای شجاعی از این نظر قابل توجه است که تنها تصویر ایجاد نمی کند بلکه کلمه ها، دستورصحنه ها و دیالوگ های او عین تصویر بشمار می رود. او در آثارش به سراغ درد مشترک جامعه خودش می رود که حتی خود جامعه آن را نمی شناسد و این درد است که قابل ترجمان به دنیای سینماست و به آن تحمیل نشده است. دیالوگ های او برای اطلاع رسانی نیست بلکه توضیحی شاعرانه از صحنه هاست که اگر از همه جدا شوند فیلمنامه ساقط می شود.
قادری همچنین با اشاره به سینمای شاعرانه شجاعی گفت: معمولا ما بعد از مرگ افراد است که ما آنها را کشف می کنیم همانطور که در مورد سید مرتضی آوینی اتفاق افتاد. وقتی سید از میان ما رفت به کار او گفتند مستند اشراقی اما تا زمانی که زنده بود به او می گفتند روضه خوان و حتی می خواستند از ساختمان مجله سوره به بیرون پرتابش کنند. منتقدان آقای شجاعی هم در نهایت می گویند دست نوشته های او انشاءهای خوبی است این عین تعبیرهایی است که پدرخوانده ادبیات ایران آن را تکرار می کند اما به نظر من مسئله اصلی در کار آقای شجاعی تکنیک نوشتاری او در کنار شاعرانگی اوست.
وی همچنین افزود: آقای شجاعی در فیلمنامه هایش به این مسئله توجه دارد که چقدر تصویرهایش قابلیت برگردان به دنیای سینما را دارد آثار او مطلقا دینی است البته به نظر من تمام آثار هنری دنیا دینی است چون ذات هنر دینی است. در مورد آقای شجاعی این ذات به نگاه او به اسلام و مذهب شیعه باز می گردد. در کنار این مسئله آقای شجاعی جسور است و از بیان برخی محتواها ترسی ندارد.
در پایان این بخش از مراسم سید مهدی شجاعی نیز در سخنانی عنوان کرد: یکی از نقاط ضعف فضای فرهنگی ما مظلومیت ادبیات در همه عرصه ها از جمله سینماست. نگاه مدیران فرهنگی ما نسبت به سینما عوام زده است و همین مسئله جایگاه بازیگر را در سینمای ما بالاتر از جایگاه کارگردان و فیلمنامه نویس برده است غافل از اینکه دیالوگ های ماندگار بازیگران را حتما کسی نوشته و حرکات قابل توجه آنها را حتما کسی به آنها یادآوری کرده است.
وی ادامه داد: دغدغه من این است که به ادبیات بها داده شود و از منظر ادبیات به سینما تامل کنیم. به همین خاطر تلاش دارم بسیاری از آثار برجسته سینما را از منظر فیلمنامه ببینم و این به نظرم یک حرکت کلی می طلبد نباید تنها منتظر تصمیم حکومت و صنف در این زمینه باشیم خود مخاطبان هستند که باید به آن توجه کنند و اصل ماجرا در این نکته است.