به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این روحانی در پاسخ به عدم ارتباط میان سینما و سینماگران ایرانی گفت: سینما به روحانیت نزدیک نشده و دست نداده و ارتباط خوبی نیز برقرار نکرده است؛ در واقع سینماگر وسط چهار راه زندگی ایستاده است و با همه صنوف لزوما باید ارتباط برقرار کند. البته بعضی چون نیروی انتظامی به واسطه داشتن قدرت اجتماعی بیشتر به آنان احتیاج دارند.
پناهیان با بیان اینکه سینما برای دین بیشتر از سخنرانی به درد میخورد،ادامه داد: همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند با رفتارتان مردم را دعوت کنید، سینما نیز محل نمایش این رفتار است. ما اساسا سینما را دینی میبینم هر چند که اکثریت فیلمهایی که در تاریخ سینما بوده است در اختیار دین نباشد ولی به نظر میرسد بیشتر فیلمهایی که در آینده اتفاق میافتد، دینی باشد. سینما بیشتر به کار دین میآید تا چیز دیگری و بیشتر به کار تجربه دیدن چیزی میخورد که البته سینما میتواند آن را تجربه کند.
این روحانی با رد صحبتهای غربی دانستن سینما به واسطه اینکه تکنولوژی غربی است، گفت: قبل از اینکه سینما محصول تکنولوژی غربی باشد محصول عقل و نیاز بشر است و درصدد است که پرده را از مقابل چشمان خود بردارد و جهانی را نگاه کند که بدان دسترسی ندارد. پس ذات سینما میتواند دینی باشد و بسیار به دین خدمت کند و خاصه روحانیون نیز از سینما همین انتظار را دارند.
وی در بیان انتظار روحانیون با بیان اینکه انتظار روحانیون بسیار زیاد است و شاید یکی از دلایل فاصله همین باشد گفت: در یک فیلم سینمایی و سریال انتظار میرود حقایق و واقعیتهایی گفته شود که مسیر تکاملی بشر را سرعت بخشد و سینما را بدون استفاده از مسجد و منبر و شمایل و ادبیات دینی در خدمت حیات بشر قرار دهد. سینما خیلی میتواند به تعالی بشر کمک کند.
پناهیان در بخش دیگری از صحبتهایش که شامگاه 12 دی ماه در برنامه هفت انجام میشد،گفت: سالهاست که در دانشکده هنر گفتوگو میکنیم که گاه درست یا غلط منتقل شده است. چرا که سرو صداهای ژورنالیستی سینما اجازه گفتوگو عالمان دینی و سینماگران را نمیدهد. از دیگر سو گمان میکنم این انگیزه بیشتر از جانب سینماگران وجود ندارد. چرا باید حرفی را که ده سال پیش به بچههای هنر میزدم الان در صحبت با یک هنرمند، موجب تعجب شود! با این شرایط باید چه کاری انجام دهم؟!
وی تصریح کرد: در میان علما نیز تخصصها متفاوت است و در ساخت یک اثر نیز باید بروند سراغ عالمی که متخصص آن حوزه است. گاه سراغ علمایی رفته میشود که سینما را نمیشناسد و از آنها در بحث ساخت فیلم خود راهنمایی میگیرند و گاه از نظرات علما سوء استفاده میکنند.
این روحانی ادامه داد: در تلویزیون نیز همین مسئله وجود دارد. دو تاریخ نگار از علما وجود دارد اما برای ساخت اثر خود به سراغ کسی میرود که به افکار خود نزدیکتر است. این درواقع گزینشی برخورد کردن با علما است. بعضی اوقات نقدی از جانب عالمی ممکن است مطرح شود که خوب نباشد اما مواقعی نیز عالمی حرفی میزند به سبب برخوردهای بد ژونالیستی که با آن میشود از گفته خود پشیمان میشود، در هر حال گاه بد برداشت میشود و گاه بد منعکس میشود.
پناهیان در خصوص نقدهای خود به فیلمها به خصوص فیلم طلا و مس گفت: گاه در صحبتهای خود پای فیلمها را به میان میکشم. آن هم نه به عنوان اینکه آنها را نقد کنم.من باید در مقام مثال و برای جا انداختن یک بحث از زندگی مردم نمونه بیاورم. بهترین کار نمونه آوردن از یک فیلم است که همه آن را دیدهاند. وقتی از یک فیلم گفته میشود قصدم در آنجا این نبوده است که این فیلم را نقد کنم. در مورد طلا و مس تعدادی نکات مثبت و نفی داشت و ما نکات منفی آن را گفتیم که گاه به شکل بد برجسته سازی شد. در هر صورت قصد جدی من این بوده است که وارد حوزه نقد فیلم شوم و اکنون نیز مدتی است که از این روش نیز پرهیز میکنم. اگرچه که روش خوبی است که برای توضیح مطلبی از فیلم گفته شود اما تا صحبت از نقد میشود و شروع به نقد میکنیم، جبههگیریهای خیلی سخت میشود.
این عالم دینی با بیان اینکه شغل کارگردانی یکی از مشاغل برجسته است و شانیتی دارد، گفت: به سینماگران ایرانی احترام میگذارم اما سینمای ایران از بحث جامعه عقب مانده است. اگر سینما ما دفاع مقدس را خوب انعکاس داده بود، جریان تکفیری برای جهانیان جا نمیافتاد که با الله اکبر سر میبرند چون ما شهادت را معرفی نکردیم. در واقع سینما از واقعیتهای جامعه نه حقایقی که در پی آن است عقب مانده است. اگرچه نسبت به کارگردانان خوبی که وجود دارد فیلم شاخصی نیز وجود دارد اما نسبت به نیاز جامعه این طور نیست. در حال حاضر مردم درمنطقه نسبت به جمهوری اسلامی، صلابت و عزت آن نگاه مثبت قوی دارند اما این نگاه مثبت را از سینما دریافت نکردهاند حتی برخی فیلمهای دفاع مقدس هستند که سعی کردهاند جنگ را از زیباییهایش تهی کنند که گویی دو طرفه درگیری هیچ تفاوتی باهم نداشتهاند. انتظار ما از سینما بالا است چرا که این پیامها باید به جهانیان منتقل شود و اروپایی و امریکاییها تشنهترین مردم برای دریافت پیام های تولید شده در انقلاب اسلامی هستند. این پیامها اگر توسط افراد بیطرفی که از بیرون کشور میآیند منتقل شود بهتر به کار میآید چون زبان خود و مردم خود را بهتر میدانند و میتوانند روایت ما را برای آنان نقل کنند.
پناهیان در بیان تحول این مسیر توضیح داد: مراکز آموزش عالی سینما و مدیران فرهنگی نیز از سینماگران ماهم عقبتر هستند. سینماگران ما اگر کار خوبی انجام دادهاند از حکمت خود بوده است نه از درایت مدیران سینما و مراکز آموزش سینما. با آموزش عالی هنر به خصوص در بخش سینما موافق نیستم و در طی ده سالی که در دانشکده هنر حضور داشتم، انتقادهایی مطرح میکردم.
وی پیشنهاد داد: بخشی از برنامه هفت را به آموزش عالی هنر اختصاص داده شود تا مردم بدانند که چه چیزی به کارگردانان جوان آینده کشورآموزش داده میشود. در برخی کشور های جهان از آموزش عالی سینمای ما بیشتر فلسفه و برخی از مبانی نظری را میخوانند. کمی حرفهای دیگر هم به کارگردانان یاد دهیم مثل این است که نخواهیم محتوا را یاد دهیم و تنها به آموزش قافیه و وزن بپردازیم تا فرد شاعر شود. به نظر من کشف یک معرفت عمیق سینماگر را سینماگر خواهد کرد اگر سینماگر از یک زاویه جدید به اعماق مفهومی جدید و کشف تازه پیببرد هنرمند میشود.
این عالم دینی افزود: سینماگر را در حد یک حکیم، عارف و یک اندیشمند میبینم بنابراین این مراوده باید خیلی عمیق باشد و اصلا نباید قبیله عالمان دینی را از قیبله سینماگران جدا دانست. مدیران فرهنگی چه مقدار اردو گذاشتهاند تا انها در مراوده بیشتر باشند.کارسینما لحظهای نیست.
وی با بیان اینکه از لفظ سینمای دینی استفاده نمیکنم گفت: سینمای خوب و غیر خوب داریم و سینمای خوب باید عمیق باشد اگر سینماگر تلاش خود را برای عمیقتر کردن فیلم خود کمتر کند جنجالها نیز بر فیلم وی کمتر می شود. اگر گفته میشود فیلمی میتواند، فیلمی دینی باشد غیر عمیقترین است. اما سینماگر تنها نباید به خودش اتکا کند و به هر حال باید به بررسی بپردازد. بنابراین چون سینماگر میخواهد به موضوعی بپردازد که با مسائل دینی عجین است و یا حتی مسئلهای اجتماعی است چرا نباید برود با عالمان دینی گفتوگوهای خود را عمیقتر کند.
پناهیان در بخش دیگری از گفتههای خود بیان کرد: نقد در مورد سینما سطحی است و به همین خاطر دعوا ایجاد میشود. اگر میخواهیم اثری را نقد کنیم باید آثار بلند مدت ان را در مخاطبین مورد بررسی قرار دهیم و این جز با کمک علومی و روانشناسی امکان پذیر نیست. کارگردان نباید تنها به واکنش مخاطب متکی باشد بلکه باید دریابد که فیلم وی چه اثری را بر روی ببیننده گذاشته است. بررسی یک کار سینمایی کار عمیقی است.
وی در بخش دیگر سخنانش درباره اختلاف شدید میان برخی متدینها و برخی اهالی سینما اذعان داشت: تصور میکنم ما باید انتظارمان را از سینما بالا بریم و یک اولویت بسیار مهم تلاش برای رفع سوئ تفاهمها است چرا که مردم ما مردم عمیقی هستند. بنابراین مردم اگر سینما را عمیقتر ببینند با آن ارتباط برقرار میکنند و در اینجا اصلا بحث دینی و غیر دینی نیست بلکه فیلم عمیق ساختن را باید در دستور کار قرار دهیم همانطور که سطح نقد فیلم را عمیق میکنیم. سینماگران اجازه دهند که نقادان به میدان آیند و البته فیلمها نیز نمایش داده شود و محدودیت ها کمتر شود و فیلم های بد نیز نمایش داده شود اما بازار نقد نیز در این میان عمق پیدا کند. البته نقد هم نقد عمیق باشد. ما در حال حاضر با سینمای عمیق و سطحی مواجهایم. به قدری ضد اولویت فیلم می سازیم که مشخص نیست جهان و مسائل جهان کجاست.
این روحانی با نقد اینکه سینمای ما چرا جهان را فرا نگرفته است ادامه داد: باید روی افکار عمومی مردم جهان تاثیر گذاریم. ما حرفهای سادهای داریم که اگر به زبان سینمایی که مردم اروپا و غرب به طور مشخص میفهمند مسلط شویم و اگر باآنها حرف زنیم ان زمان است که سینمای انقلاب اسلامی آغاز شده است. سینمای ما اگر تنها سینمایی داخلی باشد ناموفق است.
وی گفت: به سینماگران ما باید هر چه که نیاز است امکانات داده شود تا بتوانند قلب مردم اروپا و آمریکا را فتح کنند. درغرب به ما نیاز دارند. اگر سینمای ما درغرب حضور جدی داشت هیچ وقت داعش نمیتوانست افراد جویای معنویت را به خود جذب کند. حرف اول را مضمون و محتوای تازه میزند و اگر حرف تازهای برای گفتن داشته باشد در تکنیک و خلاقیت هم تاثیر گذار است. برای سینما هم اتفاقی که در ادبیات رخ داده است خواهد افتاد.
پناهیان در پایان صحبتهای خود به وظیفه سینماگر اشاره داشت و گفت: وظیفه سینماگر این است که هم سوال و هم راه را ایجاد کند.نصف الاسوال، نصف العلم. راه را هم نشان ندهد اما با ایجاد سوال میتواند هزاران نفر را به فکر اندازد. امیدوارم نگاه عمیقی به دین داشته باشیم. پناهیان پس از حجت الاسلام قائم مقامی دومین روحانی حضور یافته در برنامه هفت بود.